×
آخرین اخبار

در باب میز گفتگوی تئاتر

  • کد نوشته: 174348
  • ۱۴۰۲-۱۰-۱۰
  • 176 بازدید
  • به گزارش خبرروز، داریوش ثمر منتقد و کارگردان نمایش در یادداشتی پیرامون جشنواره منطقه ای تئاتر شیراز و با عنوانِ “در باب میز گفتگوی تئاتر”، آورده است: با تشکر از برنامه کوتاه تلویزیونی (میز گفتگوی برسی تئاتر )با اجرای جناب فلاح عزیز و جناب جعفری عزیز ، نکاتی را باید گفت که غافل مانده! و […]

    در باب میز گفتگوی تئاتر

    به گزارش خبرروز، داریوش ثمر منتقد و کارگردان نمایش در یادداشتی پیرامون جشنواره منطقه ای تئاتر شیراز و با عنوانِ “در باب میز گفتگوی تئاتر”، آورده است:

    با تشکر از برنامه کوتاه تلویزیونی (میز گفتگوی برسی تئاتر )با اجرای جناب فلاح عزیز و جناب جعفری عزیز ، نکاتی را باید گفت که غافل مانده!
    و بر غامض بودن موضوع افزوده .!
    این کلاف را اجازت میخواهم کمی گره باز کنیم و تشریح کنیم که روشنی ایجاد کند،
    اساسا باید گفت که در بحث تئاتر همه هرچه هست *به عناصرِ کیفیتِ اجتماع تئاتر برمیگردد* !
    که اعتدال،
    این جامعه را از اختلاطِ گروه بندی و جبهه داری منفک کند،
    به این ویدو که دقت کردم دوگانگی در بُن بحث و در توضیح موضوع مشاهده میشود ، (*نکته؛ این تدقیق من دلسوزی این دو وارسته تئاتری را رد نمیکند ، علائم هشدار هایی در مسیر را مینهد تا به آنها تامل کنیم*)
    اولین آن بحث بودن یا نبودن جشنواره است ، ایشان فرمودند جشنواره منطقه ایی محصول دورانی بوده که متقاضی برای فجر زیاد بوده !
    پرسش؟؛ این متقاضیان که هرساله افزونتر میشوند پس عطف به ماسبق جشنواره منطقه ایی و حال حاضر، دارای تضاد در تقاضا نیست !
    و چیزی که وجود نداشته دال محکم بر تایید هم نیست، چونانکه تایید کردند از فواید منطقه ایی های گذشته برگزاری ورکشاپ و نقد و آموزش بوده! چونانکه میدانیم وجود مفید نداشته آموزش تیتر وار!
    (اگر منظورتان چند ساعت مرور بازیگری توسط یک استاد باشد در شلوغی یک جشنواره)!، اینجانب که ۷ جشنواره منطقه ایی را در دو دهه تجربه کردم در استانهای مختلف در یزد، یاسوج.. اردبیل، بوشهر و…هیچ بخش آموزشی نیافتم که آنزمان بود و اکنون نیست و نباشد!
    یعنی سه نکته ذکر شده نوید عزیز که (۱-تبادل تجربه ، ۲-تبادل اندیشه و۳- آموزش) اگر اهداف منطقه ایی بوده که هرگز محقق نشده !، شعار است برادر چون همان زمان هم گروه ها تا قبل اجرای خودشون درگیر تمرکز کارو اجرا و دکور بودند.. و اجراهای همزمان این تبادل ها را که گفتید میسر نساخت! کدام تبادل؟ ببینید وقتی نگاه در برسی دقیق نباشد یا تنظیم شده باشد یا از یک دیدگاه بسته باشد ، غایب هایی ظاهر میشوند که میخواهند تکیه گاه مدلل و محرز ایجاد میکند! ناصواب است،
    این کارِ صحابه سیاست است! که در خادم هنر جلا نیابد، چون هنرمند جزئیات برایش خیلی مهم است .
    مثلا رزومه سازی که ذکر شد در بیشمار ادوار ریاستهای مختلف اداری صورت گرفته و صحیح است، قبول.
    خب خود شما هم مسولیت داشتید در تسهیل رزومه افکنی!
    صراط تئاتر ، گفتن حق است.
    مثلا خود شما برای گروهتان آیا به ساخت رزومه نپرداخته؟ چگونه؟
    (یکجا متن کارگرادنی کنید ، همزمان ۳ جا بازی کنید ، ۲ پایگاهی خبری را مدیر باشید، داور باشید، در شورای سیاست گذاری هم باشید و ریاست انجمن هم باشید و…) نه اینکه عشق و توان را نداشته باشید ، نه. حجمه ایجاد شده مشروعیتِ زیر سوال بردنِ اداره که نمونه بزرگترِ عملکرد شخص و انجمن و گروه و یا گاهی یک قبیله تئاتری است را میگیرد، ورنه اداره کارش ارائه عدد بوده و کمیت اساس گذران امورات اداری! در بیشتر ادوار!
    چه زمان میتوان رزومه سازی بالا دستی را نقد کرد؟ ! وقتی یک گروه تئاتری؛ هم آموزش دارد، هم باید پس از اندکی یارانِ همراهِ خادم را هم با بروشورهایی در سمت کارگردان وغیرو …پاداش دهد؟
    از این که گذر کنم به
    آیین نامه مرکز اشارت کردید، (که هدف اساسی جشنواره ها را بسط فرهنگ و حضور مخاطب عام میداند،) آیا در دوران های گذشته صوری و ظاهری برای قوانین جشنواره اجرای بی وقت و چند بار در یک روز نداشتید؟ مجوز آنرا خود شما ندادید؟
    ویک چیز دیگر وقتی حجم گرفتاری تئاتر انبوه است و به یاران و مدد جویان نیازمند است چطور (با گستاخی بگویم) چطور استبداد شما که اظهار کردید هم در حوزه اجتماعی! هم نشر و گزارش ! هم اجرایی و چند هم دیگرِهمزمان،
    بی دعوت از یارانی خادم یکه تاز بودید؟ شما با یک دست چند هندوانه برداشتید این طمع اگر استنباط نشود که این برداشت را نکنم ، از آنسو پشت پرده مالی جشنواره ها را هم که حتما مساله دارد کمرنگ میشود گم گشته میشود،
    *وقتی لازم است ، وقتی مبرهن است که باید یک اشتراک کلی یک دعوت عمومی یک همراهی کلی جامعه تئاتر را برای مقابله با معضلات زیاد اداری بسیج کرد، وقتی راه نجات تئاتر همدلی و وفاق است،و متاسفانه تناسب و عدل در همین راه باریکه امکانات حداقلی توسط اهالی تئاتر رعایت نمیشود مثل این است که با بیدادی خود از دادخواهی ناله کنیم*!
    من احساس میکنم مسولان چه علاقمند به فرهنگ باشند! چه فقط پست و مقامی را در مقطعی بر عهده داشته باشند هرگز تئاتر را جدی نگرفته اند با آن کژ دار و مریز گذر کرده اند یا در ردیف اول توجه هاش نبوده چون میله های محکم و عریضی تئاتر را محصور کرده که اساسا در اولویت عمل آنها نیست و اگر هم باشد! جامعه تئاتر آن بخردی جمعی را ندارد زیرا دشمنی در ترازوی سنجش این جامعه از دوستی بسیار سنگین تر است، خود خواهی، آز ، کسب لوح تقدیر و خودنمایی و خودخواهی اهل هنر! بر آن میله هایِ عدم ِعلاقه دولتی افزوده که! …
    این ریشه کهن است و از کم کاری و کم اعتنایی پیشکسوت ارزشمند هم بیشتر استحکام یافته!!،
    آنان باید بیش دل بسوزانند که خب نمیشود به اقتضای احترام از آنان طلب داشت
    اما افسوس است کل وقایع،
    نکته دیگر در میان ده ها پرسش که بی پاسخ خواهد ماند این است اساسا تلویزیون عزیز فارس، تلویزیون دلسوز تئاتر فارس چقدر برای اهالی تئاتر از امکانات خود در طبق اخلاص نهاده؟ چند بار دعوت کردند؟ چقدر همان عزیزان جذب شده به صدا سیما در پی کار با دیگر هنرمندان مغضوب شده و جذب نشده بودند؟ چه کردند برای تئاتری ها ؟ مجری بودن و اظهار ادب به بزرگان در اختتامیه ها کفایت دارد؟ چند بار ده ها تقاضای کار تله تئاتر و انواع همکاری با اهل تئاتر را مستقبل بودند؟ به پیشواز آمدند؟ چندبار؟ حال آیا در یک
    (میز گفتگو )
    کوه مشکلات غمبار اهل هنر تئاتر که همیشه بزرگترین رویداد فرهنگی فارس بوده از نظر تعداد و کفیت بیشترین آمار را داشته حل میشود؟ یا نه فقط همین اندازه ی دردل کردن کفایت میکند؟ که احساس شود رسیدگی به تئاتر انجام شد،!
    جناب فلاح، هنرمند خوش قریحه خوب میداند مشکل سالن حقیقتی است که در کوتاه مدت برطرف نشود اما چرا اشاره نکردند با همین چند سالن کلاسیک (تالار حافظ، تالار احسان، تالار جهاد دانشگاهی (خیابان ساحلی) تالار ارم (دانشگاه شیراز) و همین ابوریحان پوکیده) بله با همین ها طی یک همدلی سازمانی به خدا سوگند که تئاتر میتواند شکوه فرهنگی شیراز را برگرداند ..اگر پول نباشد سالن بسازند یا اندک بلک باکس ها ظرفیت ندارند … از موجودیت با هم دلی بهر بگیریم، نگیریم؟
    در این باب انجمن چه کرده؟
    شما چه کرده اید؟
    اگر توانش نداشتید چه اصرارورزی برماندن در منصب دارید؟
    ۲ دهه اگر مسولیت داشتی عزیز دل برادر و قدمی پیش برنداشتی خب موقعیت خود را به دیگر اهالی هنر وابنهید ، راه باز کنید و کنار گود بنشینید شاید دیگرانی باشند که از عهده کار برآیند
    استعفا دهید ،
    با سپاس، داریوش ثمر
    ۱۰ دی ۱۴۰۲.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *