به گزارش دیدگاه نیوز، داریوش ثمر نویسنده و کارگردان تئاتر در یاداشتی با عنوانِ “نمایش را از یاد نبریم” در باب غرایبِ جاذبهِ تئاتر، آورده است:
اکثر هنرمندان تئاتر جدا از اینکه چه فاصله زمانی طول میکشد تا تصمیم به تمرین یک نمایشنامه بگیرند و کاری تازه شروع کنند این احساس را یکجای ذهن خویش آویزه دارند که؛ *نمایش را از یاد نبرم،* از شگفتی این هنر نمایش همین گسترهِ چسبناک ذهنی است که اگر ذهن، هنر خواه باشد وجودش و اثرش محکم و پابرجاست وجود منظورم اندیشه و نوع هنرمندی اوست ، اگر غضروف کاذب ظاهر نباشد ، استخوان فردِ تئاتری هست، صحنه او را صدا میزند، و برایش این احساس مثل معنی شعری باشد که نمیتواند برای شما شرح دهد چون قابل ترجمه نباشد، تجسم حسی گره خورده در ذهن او غلبه ی تجربه تئاتر است عشق خام نیست خشت پر است ،! گاهی از برخی هنرمندان تئاتر این سوال را پیش میآید پیش میکشم میپرسم؛ سلام دوست عزیز یا سلام استاد ارجمند ، چند ساله، حتی یک نمایشنامه خوانی هم تمرین نمیکنید!
یا اگر آن فاصله زمانی تصمیم را که در بالا ذکر کردم نمونه دیگر بیاورم، مثلا از دوستی دیگر میپرسم؛ چرا هر ماه یک نمایش اجرا داری و هر روز یک جشنواره هستی؟ خیابانی، فیلم کوتاه، نیمه بلند و… اما براستی هر دو پرسش از ارزشمندی هنرمند و صاحب اثر افزون و کم نمیکند هرگز ، اما مورد اول یعنی کم کاری قابل تحمل و مورد دوم پرکاری قابل تشویق است، ولی کل اهل تئاتر بدانند کمی از عیب العیوب است و باشد که حتی مخاطب اجراهای دیگر هنرمندان نباشند ، خالی بودن جایگاه تماشاگر جای تئاتر پیشه است ، صواب سخنم را از دست ندهم خود در این میان کاستی داشتم، اما کمتر تئاتر اجرا شده ایی را از دست دادم،
برای همین مینویسم که تشریح، مهم باشد ،شاید مورد نظر شما هم افتد.
نمایش را از یاد نبریم،
حرکت نمایش در کل از وجود مخاطب ایجاد میشود این رابطه نوعی حمایت دو طرفه است زیرا مخاطب هم کار شایسته و قابل تحسین طلب دارد برای همین گاهی پر کاری یا اجراهای آماتوری رابطه حرکت و وجود نمایش را متوقف میکند! ، در دیگر هنرها هم اینگونه است ، این میان انحنای نقد، ارتقا میابد و مشاوره به تئاتریان تازه آشنا و نو پرداز با دلسوزی چرخشِ حرکت را تسهیل میکند، خیلی ها نمایش را از یاد برده اند چون فقط کار خودشان را چون کارگاهی با صلابت استمرار تکرار میکنند ، نمایش برای بازیگر این فاصله کاری را کمتر میکند چون میوه خلق یک کاراکتر باید در درخت کار هنریش فرصت دیگر ثمر شدن را داشته باشد این فرصت ممارستی زمانبر است، پس آسیب( از یاد بردن نمایش) دو سویه است اما مخاطب بودن یک واجب همیشگی است توجیه فلسفه فرهنگ دوستی است چیزی که از شلوغی روزانه سهمِ پرداختِ ، فرهنگ پروری میکنیم ، روزانه را تلطیف میکند،
البته انجمن های مربوطه هم نقش دارند! که خود قابل پرسش و سوال است. ،به طور کلی در پروش یک فضای نمایشی درخور ،شایسته و عادلانه، همبستگی عواملی را بسیجیده میکند که خردگرایی جمعی را بر مصالح شخصی افزون میدارد و میداند.
شایان توجه است در این میان مقاله آسیب شناسی این شاگرد قبلا تقدیم شده یود . این ترادف سخنم همراهِ واقعیتی است که پویایی و کوشش تئاتری همگان را ستوده و در پی آن بیش، جلای بیشتر را خواستارم،!
با سپاس داریوش ثمر.
۱۹ اردی بهشت ۱۴۰۳.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
خبرنگار دیدگاه نیوز در شهر شیراز می باشد. وی مستندساز، تدوینگر و عکاس شیرازی است که فعالیت خود را از سال ۸۸ با انجمن سینما جوانان شروع کرده و ساخت مستندهای “دروازه حقیقت”، “من میخوام معتاد بشم”، “طاووس ها پرواز را نمیفهند”، “سوداگرانِ بی سودا”، “وداع”، “آبفروش” و “کتایون” را در کارنامه دارد، وی در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سینمایی قلم میزند .
دیدگاهتان را بنویسید