به گزارش خبرروز، اگر بخواهیم ساده شروع کرده و تعریف خود را به تنها دو کلمه محدود کنیم، آزادی منفی به معنی «آزادی از» خواهد بود در حالی که آزای مثبت به مفهوم «آزادی برای» است.
آزادی منفی (Negative liberty) آزادی از دخالت دیگر افراد است. آزادی منفی اساساً در رابطه با آزادی از قیدهای خارجی مطرح است و در تضاد با آزادی مثبت (داشتن قدرت و منابع ارضای پتانسیلهای خود) قرار میگیرد. این تمایز توسط آیزایا برلین در سخنرانیاش در سال ۱۹۵۸ با عنوان «دو مفهوم آزادی» مطرح شد.
با اینکه اغلب جستارِ آیزایا برلین با عنوان «دو مفهوم آزادی» (۱۹۵۸) به عنوان اولین متنی که بین آزادی مثبت و منفی تمایز قائل شده، شناخته میشود، اریش فروم، فیلسوفِ مارکسیست، روانتحلیلگر و انسانگرای مکتب فرانکفورت چنین تمایزی بین آزادی مثبت و منفی را یک دهه پیش از برلین در کتاب گریز از آزادی (۱۹۴۱) ترسیم کردهاست.
آزادی منفی عبارت است از عدم محدودیتهای خارجی در حالی که آزادی مثبت در مورد عدم وجود محدودیتهای درونی است. به عنوان مثال، جک در نیویورک زندگی میکند و دوست دارد جهت بازدید از خانواده خود به کالیفرنیا برود. از نظر مفهوم منفی از آزادی، جک آزاد است که به کالیفرنیا برود و هیچ کسی وی را از این کار منع نمیکند. بنابراین آزادی منفی وی نقض خواهد شد اگر همسایهاش او را در زیرزمین زندانی کند یا شخصی ماشین او را سرقت کند.
اما، اگر جک آنقدر فقیر باشد که نتواند ماشین یا بلیط هواپیما تهیه کند چه؟ اگر جک مریض باشد و از نظر جسمانی توانایی رفتن به این مسافرت را نداشته باشد؟ در این موقعیتها، هیچ شخصی جک را از رفتن به کالیفرنیا منع نمیکند، بنابراین آزادی منفی جک همچنان برقرار است. در این موقعیت او دچار عدم توانایی جهت برآورد خواسته خود است و از نظر آزادی مثبت، او غیرآزاد است.
در چارچوب فلسفه سیاسی—همچنین در چارچوب اینکه دولت اجازه انجام چه کاری دارد و چه کاری را باید انجام دهد—یک حکومت از آزادی منفی جک به این ترتیب که مانع زندانی شدن وی توسط همسایه شود و یا جلوگیری از سرقت خودرو وی، محافظت میکند. اگر حکومت نتواند از این فعالیتهای مشخص جلوگیری کند، ممکن است وادار به مجازات عاملان آن گردد، بنابراین (دست کم امیدواریم که) احتمال بروز دیگر نقضهای آزادی مشابه را هم کاهش دهد. علاوه بر—یا در مقابل—مجازات نقضها، دولت ممکن است ناقض را مجبور به جبران کند.
از دیگر سو، دولتی که تقویت آزادی مثبت جک را در دستور کار خود داشته باشد، ممکن است با مالیات بستن به شهروندانش برای جک ماشین بخرد (که وی در غیر این صورت استطاعت خریدش را نمیداشت). یا از درآمد خود برای کمک به جک جهت پرداخت هزینههای درمانی استفاده کند تا او بتواند سلامت خود را بازیافته و به مسافرت برود. دولتی که بر روی آزادی مثبت تمرکز کرده بایستی قدمهای موثری بردارد جهت اطمینان از اینکه جک تنها به خواستن آزاد نباشد، بلکه منابع کافی به منظور رسیدن به خواست های خود را نیز داشته باشد.
اگر بخواهیم مثالی ملموس برای شهروندان ساکن ایران بیاوریم باید بگوییم علی که ساکن شهرستان مریوان در کردستان است میتواند آزادانه در کنکور سراسری شرکت کرده و از آزادی منفی برخوردار است، اما آیا قدرت و توانایی رقابت با وجود تبعیض ها و غول های کنکور را دارد؟ اگر ندارد یعنی دولت ها آزادی مثبت را از وی گرفته اند.
اما بطور متعارف، لیبرتارینها (آزادیخواه ها) باور دارند که دولت بایستی تنها نگران آزادی منفی باشد و نباید به صورت مستقیم خود را درگیر افزایش آزادی مثبت افراد بکند. بخشی از دلیل این امر این است که جهت دادن منابع به افراد بایستی نیازهای آنها را نیز به آنها تحمیل کرد، و همچنین باید این منابع را از افراد دیگر گرفت. پولی که جک برای خرید ماشین و یا هزینههای درمانی خود خرج میکند پولی است که شخص دیگری برای خرید ماشین یا پرداخت هزینه درمانی خود ندارد. (در یک جمله، این بدین معنی است که دولت ماشین را از شخصی سرقت کرده و آنرا به دیگری داده است، این نقض آزادی منفی قربانی است.) اگر دولت سعی کند تا مانع از این شود، در مقابل، باید دکتر را مجبور کند که خدمات درمانی را به صورت رایگان به جک ارائه نماید، این نیز نقض آزادی منفی دکتر جهت استفاده از زمان خود، به آن ترتیبی که صلاح میبیند است.
در این مورد، بهتر است بگوییم آزادی منفی تنها آزادی واقعی است، در صورتیکه که آزادی مثبت باید به کلماتی مانند «قدرت» یا «ظرفیت» تغییر نام یابد. اما پذیرش این به این مفهوم نیست که بایستی این تمایز را چنان که در مقالات امروزی استفاده شده است ندیده بگیریم یا به آنهایی که درمورد آزادی مثبت صحبت می کنند گوش ندهیم.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
خبرنگار دیدگاه نیوز در شهر شیراز می باشد. وی مستندساز، تدوینگر و عکاس شیرازی است که فعالیت خود را از سال ۸۸ با انجمن سینما جوانان شروع کرده و ساخت مستندهای “دروازه حقیقت”، “من میخوام معتاد بشم”، “طاووس ها پرواز را نمیفهند”، “سوداگرانِ بی سودا”، “وداع”، “آبفروش” و “کتایون” را در کارنامه دارد، وی در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سینمایی قلم میزند .
دیدگاهتان را بنویسید