×

در شهر شیراز
فیلم “رفقای عزیز!” در موسسه فرهنگی هنری میم به نمایش درآمد

  • کد نوشته: 224659
  • ۱۴۰۴-۰۳-۰۴
  • 50 بازدید
  • «بازگشت امر سرکوب‌شده؛ نگاهی روان‌کاوانه به فیلم "رفقای عزیز!" اثر آندری کونچالوفسکی»
    فیلم “رفقای عزیز!” در موسسه فرهنگی هنری میم به نمایش درآمد

    به گزارش دیدگاه نیوز، چهارشنبه، دهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ فیلم «رفقای عزیز!» به کارگردانی آندری کونچالوفسکی، فیلمساز برجسته روس، در دوازدهمین فصل از سلسله‌برنامه‌های «آشنایی با سینمای جهان» در مؤسسه فرهنگی هنری میم شیراز به نمایش درآمد.

    این فیلم که محصول سال ۲۰۲۰ است، نخستین‌بار در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز روی پرده رفت و موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران را کسب کند. «رفقای عزیز!» روایتی سیاه‌وسفید، مستندگونه و تلخ از سرکوب خونین اعتصابات کارگری در شهر نووچرکاسک شوروی در سال ۱۹۶۲ ارائه می‌دهد و از خلال شخصیت زنی وفادار به آرمان‌های کمونیستی، به بحران‌های فردی و جمعی در دل یک نظام ایدئولوژیک می‌پردازد.

    در ادامه، مقاله‌ای تحلیلی از مارال مصری، کارشناس سینما، با رویکردی روان‌کاوانه و اسطوره‌شناسانه به این فیلم را می‌خوانید. توجه داشته باشید که برای درک کامل مفاهیم این مقاله، پیش‌تر باید فیلم را دیده باشید.

    بازخوانی فیلم «رفقای عزیز!» از منظر روان‌کاوی و اسطوره: ترومای جمعی و ناخودآگاه سرکوب‌شده

    چکیده

    فیلم «رفقای عزیز!» با نگاهی مستندوار، پرده از یکی از تلخ‌ترین وقایع سرکوب‌شده شوروی برمی‌دارد. این مقاله با رویکردی ترکیبی از روان‌کاوی (با تکیه بر دیدگاه‌های فروید، لاکان و کریستوا)، روان‌شناسی تروما (با الهام از یونگ)، و تحلیل اسطوره‌ای (با ارجاع به نظریات جوزف کمپبل و اسطوره‌ی پرسفون)، تلاش دارد لایه‌های پنهان روان‌شناختی و اسطوره‌ای فیلم را بررسی کند. مفاهیمی چون «امر واپس‌رانده»، «ناخودآگاه جمعی»، «شکاف‌های زبان» و «ربایش دختر به دنیای تاریکی» در متن این تحلیل جایگاه محوری دارند.

    مقدمه

    در نظام‌های توتالیتر، حقیقت نه تنها انکار می‌شود، بلکه به امری غایب تبدیل می‌گردد؛ چیزی که تنها در سکوت‌ها و شکاف‌های گفتمانی خود را نشان می‌دهد. فیلم «رفقای عزیز!» در این بستر، نه فقط بازنمایی یک رویداد تاریخی سرکوب‌شده، که سفری به اعماق روان فردی و جمعی است. در این مقاله، با تلفیق نظریات روان‌کاوانه و اسطوره‌ای، می‌کوشیم به درکی ژرف‌تر از شخصیت اصلی و ساختار درونی فیلم برسیم.

    ۱. بازگشت امر واپس‌رانده (فروید)
    شخصیت «لودمیلا» نماینده سرسپردگی ایدئولوژیک به نظام است. او هر گونه اعتراض یا انتقاد را طرد می‌کند. اما با وقوع سرکوب خونین و گم‌شدن دخترش، حقیقتی سرکوب‌شده به سطح می‌آید. در تعبیر فروید، این لحظه «بازگشت امر واپس‌رانده» است؛ آن‌چه پیش‌تر به حاشیه رانده شده، حالا در هیئتی فاجعه‌بار ظاهر می‌شود و آرامش دروغین شخصیت را فرو می‌پاشد.

    ۲. تروما و گسست روانی (کریستوا، یونگ)
    لودمیلا پس از ناپدیدشدن دخترش دچار گسست روانی می‌شود. حضور در صحنه‌های مخفی دفن اجساد، شنیدن دروغ‌های تکراری و روبه‌روشدن با خلأ اطلاعات، منجر به تجربه‌ای «تهوع‌آور» می‌شود که در زبان کریستوا، مرزهای هویت و زبان را از هم می‌گسلد. او در این روند، دچار نوعی بحران ابژه‌ی مادرانه می‌شود؛ شکافی دردناک میان عشق و ایدئولوژی.

    ۳. مواجهه با امر واقع (لاکان)
    لودمیلا از جهان خیالینِ وفاداری به حزب، وارد مرحله‌ی نمادینِ بحران شده و نهایتاً با «امر واقع» مواجه می‌شود؛ لحظاتی که زبان قادر به بازنمایی آن نیست. دیدار با اجساد، چاه‌ها و گورهای مخفی، تجربه‌هایی‌اند که ساختار ذهنی او را از هم می‌گسلند. امر واقع در این فیلم، همان لحظه‌ای است که سوژه با حقیقتی عریان و بی‌واسطه روبه‌رو می‌شود؛ حقیقتی که هیچ گفتمانی قادر به مهارش نیست.


    ۴. اسطوره‌ی پرسفون و ربایش دختر
    در ساختار پنهان روایت، می‌توان اسطوره‌ی ربوده‌شدن پرسفون (دختر دمتر) به دنیای مردگان را بازشناخت. دختر لودمیلا، همچون پرسفون، به جهانی تاریک کشیده می‌شود؛ جهانی بدون نشانه‌ای از بازگشت. مادر در جست‌وجوی دختر، وارد سفری پر از هراس، اضطراب و فروپاشی می‌شود که یادآور سفر اسطوره‌ای دمتر است. در این بازخوانی، پرسفون همان «خودِ ازدست‌رفته»‌ای‌ست که باید در روان فردی و جمعی بازشناسی شود.

    در مجموع، فیلم «رفقای عزیز!» از خلال یک روایت تاریخی، تصویری تکان‌دهنده از فروپاشی اعتماد، مواجهه با حقیقت‌های سرکوب‌شده، و گسست روانی در دل نظامی ایدئولوژیک ارائه می‌دهد. این بازخوانی، تلاشی است برای فهم پیچیدگی‌های روان‌شناختی شخصیت‌ها در بستر تاریخی‌ای که هنوز زخم‌هایش در ناخودآگاه جمعی، تازه است.

    مارال مصری

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نویسنده: محمد ناصریراد
    منبع: دیدگاه نیوز

    مطالب مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *