بین خوبان جهان هیچ کس مثل تو نیست پدرم هیچ زمان هیچ کس مثل تو نیست غم مرگ پدر کوچک غمی نیست جگر میسوزد و درد کمی نیست پدر زیبا گل باغ وجود است که بی او زندگی جز ماتمی نیست احتیاجی به تسبیح نیست … دستانت را که به من بدهی … با انگشتانت ذکر […]
ماه من طوفان من ابرتگرگ باران من
عاشقم بر تو چه خوانم مادرم
روز هایم خوبیهایم ابرهایم
ای قناری نغمه خوانم مادرم
قلب من دریای من بالا تر از پندار من
برفهایم آفتاب آسمانم مادرم
تابش خورشید من اندر زمستان مادرم
تا جمالی جان به قربانت نمایم مادرم
باید دوباره زنده کرد همه چیز را از انار های دانه شده در کاسه های سفالی فیروزه ای رنگ و هندوانه های مثلثی قاچ خورده، از بهانه های تفأل زدن بر دیوان جناب حافظ و مهمانی و صله رحم. یلدا را باید بزرگ کنیم.این ۶۰ ثانیه های به ظاهر اندک را.
شهر پتروشیمی و کارو تلاش
حیف نفتش خوردن وبردند یواش
شهرپرجوش وخروش وشهر نفت
لیک پولش بـــهرتــهرانی بـــرفت
در مجیدیه کنند نفت صادرات
چون بزرگ است اسکله هست با ثبات