×
آخرین اخبار

پایانی بر جهانی که می شناسیم

  • کد نوشته: 171754
  • ۱۴۰۲-۰۹-۲۲
  • 229 بازدید
  • نمایش پایان دنیا به نویسندگی آرتور لی کوپیت و کارگردانی علیرضا جهاندیده و اردلان خرم نیا کاری از گروه تئاتر پویا در تماشاخانه استاد هودی شیراز به روی صحنه است.

    پایانی بر جهانی که می شناسیم

    به گزارش خبرروز، فرناز دادور منتقد و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی در یادداشتی با عنوانِ “پایانی بر جهانی که می شناسیم” درباره ی نمایش “پایان دنیا” که این شب ها در سالن هودی شیراز در حال اجراست، نوشته است:

    نمایش پایان دنیا به نویسندگی آرتور لی کوپیت و کارگردانی علیرضا جهاندیده و اردلان خرم نیا کاری از گروه تئاتر پویا در تماشاخانه استاد هودی شیراز به روی صحنه است.

    پایان دنیا نوشته آرتور لی کوپیت با ترجمه علیرضا جهاندیده در شیراز برای نخستین بار به صحنه رفت.
    نمایشنامه ای متفاوت که پیش از این در ایران به صحنه نرفته است.
    در ابتدا لازم است به این نکته توجه کنم که آثاری مثل پایان دنیا اگرچه با مخاطبان بسیاری ارتباط برقرار می کند اما با مخاطبی که اهل مطالعه و جهان بینی باشد قطعا بیشتر ارتباط برقرار خواهد کرد.
    پایان دنیا روایت نمایشنامه نویسی است که پس از مدتها بیکاری توسط یک مرد ثروتمند برای نوشتن یک نمایشنامه برای جلوگیری از خطر نابودی جهان استخدام می شود.
    او در مسیر تحقیق متوجه اتفاقات و مسائلی می شود که از او انسان دیگری می سازد.
    پایان دنیا بیش از آنکه یک کمدی سیاه باشد یک درام اجتماعی ، سیاسی است که اتفاقا مناسب این روزهای دنیاست.
    انتخابی هوشمندانه و از سر دغدغه که باید آن را تحسین کرد.
    تمام دکور صحنه یک میز بزرگ چند تکه است که در هر صحنه به یاری صحنه یاران شکلی تازه پیدا می کند تا فضا سازی عر صحنه را که از محل کار نویسنده تا دفتر وکیل و خانه و محل ملاقات با اشخاص مختلف است را بسازد.
    طراحی های کار بیشتر شبیه فیلمهای قدیمی دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی است که به واسطه تدوین تصاویری مختلف و گاها موازی را شاهد بودیم.


    کارگردانی کلی نمایش ساده اما موثر است، دیوار چهارم بارها و بارها توسط نویسنده و دیگران شکسته می شود تا مخاطب هم در جایگاه قهرمان قصه در مسیر متن متوجه اتفاقات شود.
    و در این میان درک خوب صحنه توسط بازیگران باعث شده تا هرچند با اثری دیالوگ محور روبرو هستیم اما دچار خستگی نشویم و ارتباط با اثر قطع نشود.
    هرچند که با توجه به کمبود امکانات ، قطعا اگر سالنی با امکانات مناسب تر و فضای بازتر در اختیار گروه بود قطعا با لحظات پر بار تری روبرو بودیم.
    ارتباط میان صحنه و مخاطب با اینکه نمایشی جدی را تماشا می کند قطع نمی شود و این خود نقطه قوت هر نمایشی است.
    نوید جعفری که او را در جایگاه کارگردان می شناسیم اصلی ترین عامل این ارتباط است، درک او نسبت به مقوله طنز موقعیت در کنار دانش او در ارتباط با مخاطب باعث شده تا با اینکه انبوهی اطلاعات را باید از طریق دیالوگ به ما ارائه دهد ما را دچار ملال و خستگی نکند و از سوی دیگر سیر منطقی بازی او از نویسنده ای که در ابتدا تنها به دنبال رفع مشکلات مالی است تا مردی که دچار تحول فکری می شود باور پذیر و تماشایی باشد.


    حضور نوید جعفری در این نقش یکی از مهم ترین دلایل ارتباط مخاطب با نمایشی است که به دلیل فضای گفتگو محور و موضوع خاص اش ، ممکن است دیدنش برای هر مخاطبی ساده نباشد و حتی به خستگی او منجر شود اما بازی روان و دقیق نوید جعفری و نوع دیالوگ گویی اش توانسته نمایش را به سلامت از این مسیر بگذراند.
    بازیگران نمایش ترکیبی از بازیگران با تجربه و جوان هستند که تلاش شده تا نوعی هماهنگی در مدل بازی آنها پدید بیاید هر چند همچنان این اتفاق بصورت کامل انجام نشده و وزن صحنه ها در لحظات حضور نوید جعفری ، رامین کشوری ، مهری منصوری با سایر صحنه ها تفاوت دارد.
    مهری منصوری در نقش وکیل نویسنده توانسته دغدغه های شخصیت با توجه به حرفه اش را به خوبی ارائه دهد.
    پیش از این دو بازی او بیشتر در ذهنم باقی مانده بود بازی در نقش دختری دانشجو در ناخوانده که بسیار روان و رئالیستی حضور پیدا کرده بود و نقش کوتاه و درخشانش در پره پروانه پولادی که همچنان در خاطرم باقی مانده است و اینجا در نقشی متفاوت از یک جغرافیای دیگر نیز توانسته به لایه های زیر شخصیت دست پیدا کند.
    به نوعی همه شخصیت های اصلی به درکی کامل از نقش رسیده اند و یکدستی و منسجم بودن بازی ها به نقطه قوت کار بدل شده است.
    در صحنه های ملاقات نویسنده بازی ژنرال ( اردلان خرم نیا) ، دانشمند روسی ( شیدا کارآمد) و دو شخصیت جنگ باز ( نارسیس اوجی و امیر منوچهری) علاوه بر طنز موقعیت که به دلیل تفاوت نگاه نویسنده و آنان وجود دارد ، بیشترین اطلاعات مورد نظر در اوج سادگی به مخاطب منتقل می شود.


    نکته قابل توجه آنجاست که با همه دیالوگ محور بودن اثر تصاویر و قاب های بسیاری توسط کارگردان و لحظات بسیاری توسط چهره و زبان بدن بازیگران خلق می شود که نمی توان در هنگام شنیدن جملات چشم از صحنه برداشت.
    در خاتمه :
    در فضای امروز تئاتر کشور که آثار یا به سمت اجراهای روایت گر یا به سمت شلوغ بازی های تصویری می روند، آثاری همچون پایان دنیا غنیمت بزرگی است از اینکه همچنان تئاتر ناب با همان تعریفی که از تئاتر می شناسیم زنده است.
    تئاتری که در پی خودنمایی نیست و در اوج سادگی دغدغه های بشری را با زبان هنر به مخاطب عرضه می کند.
    به امید دیدن اجراهای اینچنینی و خدا قوت به گروه نمایشی پایان دنیا

    فرناز دادور

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *