به گزارش دیدگاه نیوز، سعید سهیلی فیلمهایی مانند مردی شبیه باران، شب برهنه و سنگ کاغذ قیچی را بهعنوان آثاری درام در کارنامه کاری خود دارد. او ساخت فیلم کمدی را با چارچنگولی آغاز کرد و بعد به ساخت فیلمهایی همچون ازدواج در وقت اضافه و کلاشینکف روی آورد. اما نقطه عطف کارنامه کاری سهیلی در زمینه ساخت فیلم کمدی، گشت ارشاد ۱ بود که در نوروز ۱۳۹۰ اکران شد و همان موقع درحالیکه بیشتر از ۲ هفته از اکراناش نمیگذشت با اعتراض عدهای مواجه شد و از روی پرده سینماها پایین آمد. سنت ساخت کمدیهای دنبالهدار در ایران با سری اخراجیهایِ مسعود دهنمکی آغاز شد.
ده نمکی که پس از اکران اخراجیها ۱ با اقبال فراوان مخاطب روبهرو شده بود، تصمیم گرفت قسمت دوم و سوم این سری را هم بسازد. این موضوع باعث شد تا کمکم دیگر تهیهکنندهها نیز در تعامل با کارگردانان، به ساخت سریهای دوم و سوم فیلمهای کمدیشان اقبال نشان دهند. گشت ارشاد سعید سهیلی نیز یکی از همین فیلمهاست.
در این خصوص میتوان گفت که اگر گشت ارشاد ۱ ایدهای جدید برای مطرح کردن در ژانر کمدی داشت، گشت ۲ تمام آن ایدهها را به بدترین شکل به مصرف رساند. پس سازندگان به ناچار باید در گشت ۳ به سراغ داستان جدیدی میرفتند که هم فرصتی نو برای پرداخت به آنها بدهد و هم مربوطبه مسائل روز باشد.
برای این کار نویسنده و کارگردان تمام وقایع چند سال اخیر – بهخصوص آنهایی که به مسائل فرهنگی مربوط است و ترند فضای مجازی است – را حلاجی کرده و دست روی مواردی میگذارند که از یک طرف موضوع و مطالبهی مردمی باشد و از طرف دیگر بتواند مخاطب را به سالنها بکشاند. برایند این دو زاویه نگاه نیز در راستای یک هدف کلی تعریف میشود؛ فروش بالا و رکوردشکنی در گیشه. برای سازندگان تفاوتی نمیکند موضوع چیست و مردم چگونه به آن نگاه میکنند. آنها بهدنبال رکوردشکنی و تبلیغ در فضای مجازی و کسب سود بالا هستند و این موضوع که یک مسئله تا چه اندازه میتواند کارکرد خود را از دست بدهد و لوس شود برایشان هیچ اهمیتی ندارد.
در گشت ۳ از هر چیزی که بتوان با آن مخاطب را به سالنها کشاند استفاده شده است. از اسامی شاخهای مجازی گرفته تا خوانندهای که طرفداران فراوانی دارد و آهنگهایی که به مخاطب قابلیت منفجرکردن سالن را بدهد (که البته این اتفاق برخلاف سالن کنسرتِ داخلِ فیلم برای مخاطبان سینما نمیافتد). سودآوری ازطریق یک خواننده با دادن نقش اصلی به او ریشهاش به فیلم سلام بمبئی با بازی بنیامین بهادری برمیگردد و در یک سال اخیر با سیل خوانندههایی مواجهایم که در آثار نمایشی بهخصوص نمایش خانگی ایفای نقش میکنند. گشت ۳ نیز از این قضیه مستثنی نیست و سازندگان از تمام ظرفیتهایی که میتواند فروش فیلمشان را بالا ببرد بهره میگیرند. مثل یک رابطه عشقی میان خواننده و بازیگری که دیگر ورودش به ایران ممکن نیست، قهرمان ساختن از دو کاراکتر وفادار به برندِ گشت، دست انداختن قشر خاص و محدودی از اجتماع و بالاخره ضایعکردن مطالبهای که خواست بخشی از مردم است، آن هم در لوسترین شکل ممکن. همه اینها میشود گشت ۳ و بهانهای برای پرکردن سالنهایی که تا مدتی پیش خالی بود.
خوب است که در اینجا به فروش بالای فیلمی مثل گشت ۳ هم اشاره کنیم. تا این لحظه این فیلم به فروشی ۱۵ میلیارد تومانی رسیده است و آنطور که از شواهد پیداست، تا دو یا سه برابر این رقم هم خواهد فروخت. قطعا گردش مالی بالا و به سود رسیدنِ فیلمها، اتفاق خوبی در سینمای ایران است و هیچکس با این موضوع مشکلی ندارد.
اما سادهلوحی است که این میزان از فروش را تنها روی حساب خودِ فیلم بگذاریم. حال اگر این فرض بدبینانه را که گفته میشود در نمایش میزانِ فروش فیلمهای کمدی عددسازی میشود را کنار بگذاریم باید به این نکته توجه کنیم که سینماها پس از تعطیلی تقریبا دوساله، به چرخه حیات بازگشتهاند و مخاطبینی که در سالنها فقط از فیلم کمدی استقبال میکنند، طبیعی است که خواستار تماشای یک فیلم در این ژانر، آن هم از نوع ادامهدارِ آن باشند. درست است که پیش از گشت ۳، دینامیت در حال اکران بود اما در زمان شروع آن فیلم، اولا هنوز عدهای ترجیح میدادند به سینما نروند و بعد پیشزمینهای از این فیلم کمدی در ذهن نداشتند.
گشت ۳ از این پیشزمینه فکری ایجاد شده در ذهن مخاطبی که قسمت اول و دوم را دیده استفاده میکند و در سکانس افتتاحیه دست روی محبوبترین شخصیتی میگذارد که در قسمت جدید حضور ندارد و آن کسی نیست جز کاراکتر عباس آقا با بازی حمید فرخنژاد. در این بخش سازندگان از انیمیشن و نامی همچون کیم کارداشیان بهره میگیرند و سعی میکنند علتی موجه برای عدم حضور عباس بتراشند. آنها با این کار علاوهبر اینکه دلِ تماشاگر را بهدست میآورند راه را برای ورود عباس در سریهای ۴ و ۵ و ۶ هم باز میگذارند. یعنی از هماکنون نیز برای آینده در جهت کسب سود در حال برنامهریزی هستند. حال اگر با ژانر کمدی و چگونگی به کارگیری مولفههای آن آشنا نباشیم این توهم در ما به وجود میآید که با آوردن اسامیای که مخاطب پیش از این در فضای مجازی به کرّات شنیده با چاشنی فیلم فارسی، خواهد خندید. تلقی اشتباهی که نهتنها گروه سازنده را به هدف خود نمیرساند بلکه به انیمیشن ابتدایی، همچون کولاژی الصاق شده، قابلیت حذف میدهد.
گشت ۳ دو ویژگی مثبت هم دارد. بازی امیر جعفری در نقش یک انسان دلواپس و بازی به اندازه بهنام بانی. او در لحظاتی که به شکلی غریزی به خواندن روی میآورد، مثل صحنهای که آهنگی از محمد اصفهانی را اجرا میکند، درست عمل میکند اما بهطور کلی گشت ۳ بین اینکه یک کمدی موزیکال باشد یا اثری درباره زندگی یک خواننده، مردد است. نه این است و نه آن. برای سازنده موضوع اصلی به غیر از فروش بالا، همان بیانیه صادرکردنهای همیشگی است. بیانیههایی که به لوسترین شکل ممکن ارائه میشوند و جز اینکه هیچ تاثیری بر مخاطب نمیگذارند، باعث تخلیه انرژی و وادادگی مخاطب در مقابل موضوع ارائه شده، میشوند.
اگر نمی دانید که چگونه می توانید سریال ها و فیلم های دیدگاه نیوز را به صورت نیم بها دانلود کنید از طریق لینک زیر اقدام کنید:
چگونه با اینترنت نیمبها با هزینهای نزدیک به صفر دانلود کنیم / ایرانسل، همراه اول و رایتل
جهت دانلود رایگان فیلم گشت ارشاد ۳ از طریق لینک دانلود زیر اقدام نمایید.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
سردبیر خبر روز، بیش از 16 سال است که در زمینه های تخصصی طراحی، توسعه، بهینه سازی و سئوسازی وب فعالیت می کند. وی از سال ۱۳۸۷ فعالیت خبری خود را در حوزه اخبار تکنولوژی آغاز کرده و از سال ۱۳۹۳ در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی شروع به فعالیت مستمر خبری کرده است. وی عضو هیئت مدیره شرکت رایسام نیز می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید