به گزارش دیدگاه نیوز، مسجدسلیمان، شهری که نخستین چاه نفت خاورمیانه در آن حفاری شد و بهعنوان «شهر اولینها» شناخته میشود، سالهاست با کمبود توسعه و صنعت پایدار دستوپنجه نرم میکند. مردم این شهر انتظار دارند مجموعه پتروشیمی این شهر موتور محرک توسعه محلی باشد، اما تصمیم اخیر هیئتمدیره شرکت صنایع پتروشیمی مسجد سلیمان درباره انتصاب ایوب بنوی بهعنوان مدیرعامل جدید، بسیاری از این امیدها را کمرنگ کرده است.
بر اساس بررسیها، سوابق بنوی بیشتر در بخش روابطعمومی و فرهنگی در شرکتهای نفت فلات قاره، مهندسی و توسعه نفت و منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس متمرکز بوده و تجربه عملی در حوزه تولید و عملیات پتروشیمی در کارنامه وی دیده نمیشود؛ بنابراین اداره یک مجتمع عظیم پتروشیمی با سرمایهگذاری هزاران میلیارد تومانی، با چه منطقی به فردی بدون سابقه فنی-عملیاتی سپرده شده است؟
تناقض میان وعدههای دولت و واقعیت
رئیسجمهور در بیش از یکسال گذشته بارها بر ضرورت «شایستهسالاری» در انتصابات تأکید کرده و حتی بخشنامههایی برای منع انتصابات بر اساس سفارش و توصیه صادر شده است. این مواضع رسمی انتظار عمومی برای انتصاب مدیران دارای سوابق تخصصی مرتبط را افزایش داده است. در این چارچوب، انتصاب فردی با سوابق عمدتاً روابطعمومی در رأس مدیریتی یک مجتمع عظیم پتروشیمی، این سؤال را بهوجود میآورد که سازوکارهای شناسایی و انتخاب مدیران براساس شاخصهای توانمندی فنی ـ اجرایی چگونه اجرا میشود و نقش فشارهای توصیهای یا سهمخواهیهای نهادها تا چه اندازه در این انتصابها موثر بوده است.
صندوق بازنشستگی کشوری به عنوان سهامدار عمده باید پاسخ دهد چگونه و بر اساس چه شاخصهایی به چنین انتخابی رسیده است و آیا فرآیند ارزیابی حرفهای پیش از صدور حکم مدیریت انجام شده است یا خیر. این انتصاب حتی با برخی از ارزشهای سازمانی که در صفحه معرفی این شرکت در تارنمای رسمی آن نیز آمده است، همخوانی ندارد که مهمترین آن بند «صلاحیت و شایستگی» است.
ریسکهای صنعتی و مالی در برابر سهامداران
پتروشیمی مسجدسلیمان تازه در مسیر تثبیت تولید قرار گرفته و همچنان با چالشهایی در حوزه زنجیره تأمین، بازار صادرات و جذب سرمایه روبهروست. در چنین شرایطی، سپردن مدیریت این پروژه به فردی فاقد تجربه صنعتی میتواند بهرهوری و روند تولید را تهدید کند. پیامدهای مدیریتی نامتناسب، میتواند مستقیماً متوجه مردم، کارگران و سهامداران خرد شود و بر اعتماد عمومی نسبت به سازوکار مدیریتی صنایع ملی تأثیر منفی داشته باشد.
مطالبه شفافیت از نهاد ناظر
وقتی سهامدار عمده در چنین مجموعهای، نهاد دولتی یا شبهدولتی است، انتظار افکار عمومی از پاسخگویی و شفافیت چندبرابر میشود. در حالی که صندوق بازنشستگی متولی دارایی بازنشستگان کشور است، سؤال جدی این است: آیا منافع میلیونها بازنشسته در این تصمیم لحاظ شده یا ملاحظات روابطی و توصیهای بر منطق مدیریت صنعتی چیره شده است؟
این انتصاب نهتنها چالشی اقتصادی، بلکه آزمونی برای اعتبار گفتمان شایستهسالاری در نظام مدیریتی کشور است. در روزهای آینده نگاهها به وزارت تعاون، هلدینگ شستا و صندوق بازنشستگی دوخته شده تا روشن کنند معیار انتخاب مدیران کلیدی در صنایع راهبردی کشور دقیقاً چیست و چرا «شهر اولینها» باید قربانی تصمیمات غیرتخصصی شود.
| دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
سردبیر دیدگاه نیوز، بیش از 16 سال است که در زمینه های تخصصی طراحی، توسعه، بهینه سازی و سئوسازی وب فعالیت می کند. وی از سال ۱۳۸۷ فعالیت خبری خود را در حوزه اخبار تکنولوژی آغاز کرده و از سال ۱۳۹۳ در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی شروع به فعالیت مستمر خبری کرده است. وی عضو هیئت مدیره شرکت رایسام نیز می باشد.



















دیدگاهتان را بنویسید