×
آخرین اخبار

در باب نقد و منتقد در جشنواره بیست و هشتم مناطق کشور

  • کد نوشته: 173613
  • ۱۴۰۲-۱۰-۰۶
  • 265 بازدید
  • نخست (جشنواره)، دقت کنید، به واژه جشنواره با همین مزیدِ مقدمیِ که نامش دارد، یعنی (جشن) توصیف خوبیها در ارائه کار فرهنگی است ، آنهم از سخت ترین کارها (تئاتر)، این جای سپاس فراوان دارد و خاصه توجه به بُن فرهنگی در (نام های) جشنواره های چهارگانه منطقه ایی امسال ، یعنی؛ (پارس، سهند، جاده ابریشم، و خاوران) از این مقدمه کوتاهِ توامان با سپاس در برگزاری و انتخاب نام که بگذرم، سریعا در نقد را باز میکنم که اساسا حضور هفده تئاتر صحنه و همین تعداد(۱۷) تئاترِ خیابانی در تراکم سه، چهار روزه ! غیر قابل نقد است.

    در باب نقد و منتقد در جشنواره بیست و هشتم مناطق کشور

    به گزارش خبرروز، داریوش ثمر در یادداشتی با عننوانِ در باب نقد و منتقد در جشنواره بیست و هشتم مناطق کشور، (منطقه ایی پارس، شیراز) آورده است:

    نخست (جشنواره)، دقت کنید، به واژه جشنواره با همین مزیدِ مقدمیِ که نامش دارد، یعنی (جشن) توصیف خوبیها در ارائه کار فرهنگی است ، آنهم از سخت ترین کارها (تئاتر)، این جای سپاس فراوان دارد و خاصه توجه به بُن فرهنگی در (نام های) جشنواره های چهارگانه منطقه ایی امسال ، یعنی؛ (پارس، سهند، جاده ابریشم، و خاوران) از این مقدمه کوتاهِ توامان با سپاس در برگزاری و انتخاب نام که بگذرم، سریعا در نقد را باز میکنم که اساسا حضور هفده تئاتر صحنه و همین تعداد(۱۷) تئاترِ خیابانی در تراکم سه، چهار روزه ! غیر قابل نقد است.
    مگر اینکه در هر روز جشن که تقریبا چهار نمایش صحنه انجام میشود یک تیمِ نقدِ پرکار آن روز را نقادی کند، یعنی چهار تیم سه الی چهار نفره برای نقد کردن جشنواره لازم است، اگر تئاتر خیابانی هم در زمره نقد باشد هشت اکیپ نقد نیاز است!، آخر منتقد ماشین تحریر نیست!! زیرا نقد هم بداهه گویی نیست، فی البداهه گفتن بنام جلسه نقد از دهه هشتاد درجشنواره های کشور اندکی پس از اتمام اجرا ها رواج یافت بسیار هم مفید بود در ابتدا، زیرا سخنِ مخاطبان عالم به هنر تئاتر و محققان هنری مسائل بسیاری را برای گروه های اجرایی در نگاهی کلی آشکار میکرد که با تمام سودمندی باز هم در وادی فی البداهه قرار میگرفت ، چون نقاد باید یادداشتهایش را در خلوت برسی ، شناسایی و تطبیق دهد با نشانه های اثر و این کار تنها از طریق ارائه نقد مکتوب ممکن است زیرا موضوع گفت انتقادیِ سازنده است باید ماهیت ادبیاتی پیدا کند باید منتقد از دنیای نمایش نشانه هایی بردارد بعد با ذهن خود آنچه دیده و شناسایی کرده را جهت دهد،و تصدیق کند او باید بخش کند و از معیارهای سنجش هنری نظام نقد را در ساختار تئاتر مرقوم کند، این کار زمان نیاز دارد برای اینکه نگارنده نقد در مباحث نظری کارش دارای اعتبار و اعتنا بشود، پس نقد ارائه کردن پژوهش است و پژوهش خلق الساعه نیست، آنچه سریعا در پس هر اجرای تئاتر به عنوان نقد از منتقد ساطع شود فقط نوعی نزدیک بینی است که از خطا و اشتباه و عدم پردازش خالی نباشد!
    بیائیم این رسم گفتگو بعد از اجرا را در دسته بندی نقد تئاتر قرار ندهیم، با وجودیکه جلسات خالی از کسب فیض نیست اما دقیق هم نیست، هیجانی و پر تلاطم است ، گاهی جدل میشود واز هم نکته مخالف ِ رای میگیرند یا بر هم توافق و صحه مینهند این رسم گفتمانها را رد نمیکنم اما اظهار دارم نقد نیست، جلسه نقد یک یا چند روز زمان نیاز دارد تا نظرات بر کاغذ آید و در باب آن در یک اندازه زمانی معین بشود گفتگوی مفید کرد، بشود نکات مفید و دقیق تقدیم کرد،
    حدود شصت سال از تاسیس کنگره بین المللی منتقدان تئاتر زیر نظر یونسکو میگذرد، و در مقاله ها و نوشتارهاست که ظرفیت های نقد قابل ارزیابی میشود و این ساختار منطقی و هم علمی است،
    برای اینکه دقت نقد را بیشتر تشریح کنم از جناب مهدی نصیری از منتقدان تئاتر چند خط رو نوشت میآورم ؛
    (معمولا نقد تئاتر با کیفیتِ تئاتر و (تحقیقات)و فرهنگ کشور در ارتباط است.
    منتقد تئاتر همانند مدافع تئاتر است.
    همانند فانوسی که استقلال فرهنگ را هدایت می‌کند و در مقابل خطرات فرهنگ می‌ایستد. اگر ستو‌ن‌های نقد تئاتر را با سانتیمتر هم اندازه بگیریم، متوجه می‌شویم که نقش تئاتر و نقد آن همواره رو به گسترش است….)
    به هر روی اهتمام سخنم این است که جلسه نقد نیازمند تمرکز ، نیازمند دقت و زمان کافی است که در هدفمند بودن و مقصد داشتن حرکت کند ،
    نه فقط به شکل ظاهری برپا شود،
    این معقوله در تراکم و فشردگی جشنواره منطقه ایی ممکن نشود ، چون دیدن سی و چند نمایش در چهار روز عملا و منطقا مجال نقد نمیابد، مگر با آنچه ذکر کردم دعوت چند گروه نقاد،
    البته این موضوع را مسولان محترم مطلع بودند و به همین دلیل در ردیف برنامه های جشنواره جلسه نقد گنجانده نشده بود و در رونمایی از پوستر جشنواره منطقه ایی پارس ، این شاگرد همین را پرسش کردم ،
    (اما چه خوب میشد) اگر خود اهالی تئاتر که مخاطبان جشنواره هستند در میانشان همدلی، همراهی وجود داشته باشد! که تقسیم وظیفه کنند و هر چند نفر تعدادی از تئاترها را ببینند ونقد مرقوم بفرمایند و منتظر فرش قرمز و دعوتنامه برای حضور نباشند به یاری گروه های تئاتر بروند و نقد تقدیمشان کنند(این را هم از دوستان اهل نقد پرسش کردم که چرا اجماع ندارند؟) البته شاید! چون من ایدال فکر میکنم و واقعیت در سطحی دیگر سیر میکند پاسخ ها نیامد!
    (اما چه خوب میشد) جمله ای است که فقط به شکل یک آه و افسوس در دلم باقی میماند!
    اما بگویم؛
    از منتها درجه وفاداری هنرمند به رسالت هنری خود (البته نظر شخصی است) این است که از (من) بودن خارج شود و به اشتراک (ما) برسد!
    چیزی که برایم ایجاد تعجب میکند ذات پیوست به تئاتر است که در اجتماع کلی پیوستگان هنر تئاتر گاهی این ذاتِ لازمِ روشن را کمرنگ و با نوسان میبینم !!،
    اینطور بگویم اگر هنرمند تئاتر به واسطه گوهرِهنر انسان گراست نه سود گرا نه لذت گرا بلکه نگاهی رمانتیسم تر از بقیه مردم دارد، منشی بی آزارتر و زیبا بینانه تر دارد پس چرا در تصمیمات کلی رفتار هنری خود سرشتی از خیر خواهی ، خیرگرایی را جستجو نمیکند؟!
    این پرسش جایگاه انسان تئاتری در هر زمان و مکان را در هستی همراهی دارد،
    حال اگر بپرسید منظورت از خیرگرا بودن تئاتری چیست ؟ میگویم ابعاد معنویِ عمل و کردار هنرمند تئاتر در (ما) شدن باشد، مثلا اگر گروه هائی خود جوش، و عالم به نقد گِرد درِ مهرِ تئاتر ، بی چشم داشت و بی انتظار از هیچکس و هیچ جا، برای همدلی فراخوان حضور میزدند چقدر میزبانی های غیر اداری شکوه فرهنگ را آشکار و زیبا میکرد!
    به هر روی آنچه تغافل شده از جشنواره منطقه ایی بحث جلسات نقد است که دو سویه است هم از طرف برگزار کنندگان مجال محاسبه نشده هم (من های) هنرمندان مجال(ما) نساخته که دست مهر در نقد نمود کند،
    نکته: (ما بودن به معنای یک دار و دسته خودی گرا نیست)
    این شاگرد نقد را مهرِ هنری میدانم،
    چه تند وتیز و گزنده باشد چه پر تعریف و تحسین باشد ، چون از سر دلسوزی و سازندگی است
    (نقد) است ،
    و یادمان نرود نقد با معیار با مقایسه و سنجش ارزشمند است چه با ظرافت و تمجید جراحی کند چه با بی پروایی و درد عمل کند از شاخصه سنجش و معیار دقیق نباید تهی باشد،
    اکنون که نویسه ام را به اتمام میرسانم بر اساس آنچه تئاتر نیاز دارد از تمامی متولیان فرهنگ تقاضا دارم در برپایی جشنواره ها همانطور که التزام در بسط فرهنگ دارند و از حمایت بخش های دیگر ، نهادهای دیگر چون سازمان گردشگری و حامیان خصوصی استفاده و خدمت به تئاتر میکنند که سزا است از عدد فاصله بگیرند لطفا و آمار را معیار ندانند !
    چون کمیت در هنر تئاتر ، تاثیر اجتماعی ندارد اما کیفیت بسیار ماندگاری دارد در واقع کیفیت برپایی جشنواره مهمترین عامل گسترش فرهنگ است و گاهی کیفیت در تراکم زمان برپایی مخدوش میشود.
    باسپاس از خوانش شما.
    شاگرد اهل هنر
    داریوش ثمر ،
    ۶ دی ماه ۱۴۰۲.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *