×
آخرین اخبار

آقایان حرمت امامزاده به متولی است

  • کد نوشته: 174797
  • ۱۴۰۲-۱۰-۱۱
  • 167 بازدید
  • اگر همین درد نامه را بدل به پاشنه آشیل برای حذف یا سنگ اندازی در مسیر فعالیت نمایشی من و امثال من قرار ندهید که چون خانه مان تئاتر بوده و هست نمی توانیم همانند دیگران در مقابل دیواری از کج فهمی ها و آسیب زدنها به بدنه هنرهای نمایشی سکوت کنیم.اگر همین درد نامه را بدل به پاشنه آشیل برای حذف یا سنگ اندازی در مسیر فعالیت نمایشی من و امثال من قرار ندهید که چون خانه مان تئاتر بوده و هست نمی توانیم همانند دیگران در مقابل دیواری از کج فهمی ها و آسیب زدنها به بدنه هنرهای نمایشی سکوت کنیم.

    آقایان حرمت امامزاده به متولی است

    به گزارش خبرروز، نویدجعفری فعال عرصه ی تئاتر و سیننما در یادداشت با عنوانِ “آقایان حرمت امامزاده به متولی است” آورده است:

    روزگاری در دوره مدیرانی که هم جنس تئاتر و آشنا به اندیشه والای آن بودند قرار بود هم جشنواره ها محل رشد اندیشه و تبادل تجربه باشد و هم تئاتر برای همه.
    فلسفه راه اندازی جشنواره های منطقه ای این بود که علاوه بر اینکه هنرمندان استانها در زمانه ای که مدیا و تکنولوژی امروز در اختیار نبود شاهد آثار هم باشند و هم مسیری باشد برای انتخاب کارهای برتر کشور برای جشنواره تئاتر فجر.
    آنهم طی یک هفته حداقل ، با برگزاری بهترین کارگاه های آموزشی ، نقد و بررسی ، اجراهای چند سانسه و …

    درگاه های تئاتر استانی که در اواسط دهه ۹۰ تشکیل شد قرار بود یاریگر همین تفکر باشد.
    متاسفانه هرچه پیشتر رفتیم تئاتر و اندیشه و تفکر به سایه رفت و رزومه سازی و باد در غبغب انداختن که بله ما دو تا را ۴ تا کردیم و ۴ تا را ۸ تا، تا آنجا پیش رفت که می شود به هر زور و زحمتی و بدون بودجه کافی جشنواره برگزار کرد.
    می شود بیش از ۳۰ نمایش خیابانی و صحنه ای را در سه روز اجرا برد و بصورت mp3 جشنواره منطقه ای برگزار کرد بدون جلسات آموزشی ، نقد و بررسی اصولی و حتی بدون اینکه گروه ها بتوانند شاهد کار دیگر استانها باشند.
    جالب تر اینکه فشردگی در حدی است که هر کار تنها یک سانس اجرا می رود و حتی اهالی تئاتر و علاقه مندان آن استان میزبان هم امکان دیدن کارها را ندارند.

    امروز که جهان آنچنان پیشرفت کرده و می توان آخرین آثار هنرمندان جهان را با یک سرچ ساده دید آیا واقعا اینقدر سخت بود که بدانید می شود با یک دهم هزینه این جشنواره ها ، همه آثار را در جایی بصورت اینترنتی بارگذاری کرد تا همه مشاهده کنند؟ اینقدر سخت بود که بدانید با یک دهم این بودجه ای که سهم هنرمندان شهرستانها و تئاتر کشور است می توان با دو تیم داوری همه کارها را رصد کرد بی آنکه اینچنین در شکلی آشفته هنرمندان در یک شرایط دشوار قرار دهید بی آنکه کسی بتواند بهره ای از آن ببرد؟

    این اگر اسمش پیشرفت نیست چیست؟ این مدال را باید به گردن مدیران و برنامه ریزان کلان تئاتر در مرکز هنرهای نمایشی کشور آویخت که توانسته اند فشرده سازی را در تئاتر به جهانیان عرضه کنند و اجازه مخالفت و هم اندیشی را هم از هنرمندان بگیرند و هم جوری کار را پیش ببرند که تعدد و کمیت بر کیفیت تا جایی پیشی بگیرد که مدیران استانها هم همسو با این جریان نازل که تئاتر را بدل به عدد و رقم کرده بی هیچ اعتراضی با آن همراه شوند.
    کاری کردید که برای بیشتر گرفتن سهمیه در این ماراتن بی سر و ته دبیران و برگزار کنندگان جشنواره استانی هم به جایی برسند تا به طریقی حتی با ورود کارهای نازل به جشنواره تعداد را بالا ببرند تا به جای یکی و دو تا سه اثر برگزیده وارد جشنواره منطقه ای کنند که این روزها هیچ توجیه اقتصادی که هیچ ، توجیه هنری هم ندارد.
    کاری کردید که صرف برگزاری با هر کیفیتی تبدیل به ارزش شود و به مدد پروپاگاندای روابط عمومی ها آنچه را که تنها پوسته ای ظاهری از یک جشنواره با سابقه دارد را به شکل یک شاهکار فعالیت و عملکرد انعکاس دهید.

    کاری کردید که روابط عمومی ها که قرار بود منعکس کننده کارها و فعالیت های صورت گرفته باشند بدل شده اند به مدیران خیال پردازی، تبدیل شوند که بتوانند تیترهای اتشین تر با بزرگنمایی هرچه بیشتر و در خدمت بالا بردن عدد و ارقام تولید کنند.
    بدل شوند به مراکزی برای منعکس کردن آنچه نیست و از کاه کوه ها ساختن.

    اما گویا فراموش کردید مدتهاست که مخاطبان واقعی تئاتر و علاقه مندان ، خبرها را از راه های دیگر و مهم تر از طریق مشاهدات خود بررسی می کنند و این هیاهوی بسیار برای هیچ چندان تاثیری در جامعه فرهنگ و هنر ندارد.

    هنرمندان شرکت کننده هم در این ماراتن نفس گیر به شوق گرفتن چند عنوان و شاید رسیدن به اجرای تهران در جشنواره ای که باید یک روز قبل آمد و یک اجرا کرد و فردا رفت ، عملا برایشان چندان کیفیت اهمیتی ندارد و این هم از برکات مدیریت کلان است که هنرمند را به ابزار دست بدل کرده است.

    جالب تر اینکه هنوز تیتر« با حمایت و تاکید وزیر جشنواره تئاتر منطقه ای کلید خورد» از یادمان نرفته است.
    کدام حمایت ؟ بخش اصلی حمایت مالی است. چقدر بودجه برای جشنواره در نظر گرفته بودید بدون چشم داشت به کمک های استانی استانداری و شهرداری و آن اندک بودجه ای که به ادارات ارشاد استانها داده اید و توقع دارید همه کاری با آن انجام دهند ؟
    اگر بودجه تان کفاف برگزاری یک جشنواره حرفه ای و معتبر با تمام شاخصه های یک جشنواره اصولی همانند آنچه پیش از حضور شما داشتیم را نمیداد چه اصراری به برگزاری اینچنینی داشتید؟
    جز اینکه تعداد خبر و مسافرت مدیران از هر منطقه به منطقه دیگر و ضیافت شام و عکس یادگاری برایتان مهم تر از خود تئاتر بوده است؟
    کدام جشنواره در کجای جهان که هیچ حتی در سطح جشنواره های شهرستانی را سراغ دارید که فقط پشت هم نمایش اجرا شود و حتی خود شرکت کنندگان فرصت دیدن کارهای هم را نداشته باشند؟
    بدون جلسات آموزشی ؟ بدون جلسات واقعی نقد و بررسی ؟
    اینکه کارهایی که به دلیل فشردگی و عدم برنامه ریزی صحیح از جانب شما و انداختن توپ در زمین استانها حتی ظرفیت پذیرش هنرمندان را ندارد ، چگونه می توان برای آن رفع تکلیف به نام نقد ارزشی قائل شد؟
    جشنواره منطقه ای با سی و اندی نمایش خیابانی و صحنه ای بصورت فشرده برگزار شده است در حالی که حتی مسئولان درگاه های تئاتر در آن نقشی نداشتند.
    حتی لایق اینکه در اطلاع رسانی و هماهنگی به انها خبر داده شود هم تشخیص داده نشدند.
    مگر می شود اصلی ترین ارگان اطلاع رسانی تخصصی تئاتر را برای اینکه نخواهیم هزینه ای صرف آن کنیم حذف کنیم و از روابط عمومی ادارات بهره مند شویم چون می دانیم آنها کارمند ادارات هستند و ناچار به انجام دستور.
    آقایان مگر در این سالها اصولا دستمزد و حقوقی به مسئولان درگاه های تئاتر استانها پرداخت کرده اید؟ آخرین واریزی مربوط به دو سال قبل و به مبلغ ۶۰۰ تا ۱ میلیون تومان برای یکسال فعالیت است.
    که تقسیم بر ۱۲ ماه حتی در حد هزینه اینترنت مصرفی و اطلاع رسانی در گروه های مجازی نیست.
    درگاه های استانی که به عشق تئاتر اینهمه سال کارگر بی جیره و مواجب شما بوده اند پس نگران چه بودید؟
    وقتی خود شما دست به حذف می زنید چه توقعی دارید مدیران ارشاد استانها برای این بخش مهم اطلاع رسانی ارزش قائل شوند و به قول مدیر ایران تئاتر از کل بودجه هر جشنواره استانی ملزم به پرداخت حداقل ۵ درصد برای هزینه سالانه درگاه ها شوند که البته تا کنون هم چنین پرداختی را شاهد نبودیم.

    باید به افتخارتان ایستاده تشویق کرد که مرزهای خلاقیت را جابه جا کردید و موفق به ثبت اجراواره به نام جشنواره شده اید، چیزی که باید بیشتر در حکم سوگواره برای هنرهای نمایشی دانست.
    قطعا همه استانهای برگزار کننده و خصوصا فارس و شیراز که به مهمان نوازی شهره هستند از تمام توان خود برای برگزاری یک جشنواره آبرومند تا آنجا که بتوانند استفاده کرده اند اما در این میان شما کجای گود ایستاده اید؟
    تنها حسن کوچک میزبانی این جشنواره ها برای استانها بدل شده به تعمیر صندلی ها و کف پوش ها ، خرید چند لامپ تازه برای پروژکتورها و نهایتها رنگ آمیزی سالنهایی که در طول اینهمه سال با اینکه بودجه مصوبی گویا برای تعمیر و نگهداری دارند باید به همان شکل محقر میزبان مخاطبان اجرای عموم باشند در دیاری که جشنواره زدگی حرمت خود تئاتر را هم زیر سئوال برده است.
    هرچند همین تعمیرات هم به لطف شما و مدیریت درخشان شما عملا جز رنگ و لعاب ظاهری هیچ سودی نداشته است.
    و طی دو سال برگزاری جشنواره منطقه ای در شیراز تمام آنچه به سالنها افزوده شده ، امکانات اولیه ای است که به دلیل عدم مدیریت صحیح و هدفمند شما در طول سال انجام نشده است.
    اگر ذره ای دلسوزی و نگاه هنرمندانه وجود داشت، به جای صرف اینهمه هزینه از سرمایه تئاتر کشور برای اجراواره ای اینچنینی ، با هزینه و بودجه همین جشنواره مناطق میشد سالنها را بهسازی کرد و یا حداقل به گروه های نمایشی کشور کمکی کرد.
    اما افسوس که این آگاهی وجود ندارد، کمیت و عدد و رزومه و آمار مهم تر است تا جایی که بیایید و هر ساله پیام دهید و سخنرانی کنید که زیر ساخت تئاتر استانها باید تقویت شود.
    تقویت شود؟ بله اما اولین قدم این است که کار را به کاردان بسپارید و خودتان از آن سمتی که سهم افراد با دانش و دلسوز است کنار بروید.
    تئاتر استانها و زیر ساختش زمانی تقویت می شود که به جای مدیران آمار ساز و رزومه ساز ، مدیران شایسته زمام امور را بر عهده بگیرند و به جای مشاوران و معاونان احسنت گوی ، منتقدان و افراد هوشمندی که توان برنامه ریزی و آسیب شناسی دارند وارد میدان شوند.

    در تمام این یکی دو سال اخیر هر زمان هنرمندان هر استانی لب به شکایت از رویه های غلط گشوده جز اینکه تلاش کردید آنها را ساکت کنید چه کردید؟ جز اینکه به جای حل مشکل یا بررسی آن ، یا صورت مسئله را پاک کردید یا از زیر مجموعه های خودتان طرفداری کردید، یا هنرمندان منتقد را خانه نشین کردید؟

    این میزها به قبلی ها وفا نکرده ، به شما هم وفا نخواهد کرد، مدیران آمده و رفته اند و جز تعداد انگشت شماری که یادشان در ذهن هنرمندان با ذکر خدا پدرش را بیامرزد باقی است ، مابقی فراموش شده اند.
    شما مهمان این خانه هستید و هنرمند صاحبخانه ، کاش همین را هر روز پشت آن میزها برای خودتان تکرار کنید که خدا شاهد اعمال و رفتار همه ماست.
    بنده به عنوان یکی از هنرمندان فعال تئاتر این کشور آماده ام آماده ام هر زمان اراده کنید رو در رو در مورد این موارد در فضایی که هنرمندان مستقل و واقعی تئاتر کشور بتوانند شاهد و شنوده باشند مناظره و گفتگو کنیم.
    البته اگر همین درد نامه را بدل به پاشنه آشیل برای حذف یا سنگ اندازی در مسیر فعالیت نمایشی من و امثال من قرار ندهید که چون خانه مان تئاتر بوده و هست نمی توانیم همانند دیگران در مقابل دیواری از کج فهمی ها و آسیب زدنها به بدنه هنرهای نمایشی سکوت کنیم.

    زیاده عرضی نیست
    منتظر صحبت رودرو با شما خواهم بود
    چه در فضای مجازی و چه در یک برنامه رسمی

    نوید جعفری

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *