×
آخرین اخبار

سيد محی الدین حسینی ارسنجانی
مقبره شایستگان عشایر؛رها در میان خار و خاشاکها!

  • کد نوشته: 197745
  • ۱۴۰۳-۰۵-۲۵
  • 112 بازدید
  • به گزارش دیدگاه نیوز، سید محی الدین حسینی ارسنجانی روزنامه نگار در یادداشتی با عنوانِ “مقبره شایستگان عشایر؛رها در میان خار و خاشاکها!” آورده است: به ظاهر دو مزار و دو قبرند از دو درگذشته عشایری ایران در قبرستان کشنیها(آرامستان گلشن) که در میان خارها و در گوشه جنوبی این مزارستان دیده میشوند.کمتر کسی از […]

    مقبره شایستگان عشایر؛رها در میان خار و خاشاکها!

    به گزارش دیدگاه نیوز، سید محی الدین حسینی ارسنجانی
    روزنامه نگار در یادداشتی با عنوانِ “مقبره شایستگان عشایر؛رها در میان خار و خاشاکها!” آورده است:

    به ظاهر دو مزار و دو قبرند از دو درگذشته عشایری ایران در قبرستان کشنیها(آرامستان گلشن) که در میان خارها و در گوشه جنوبی این مزارستان دیده میشوند.کمتر کسی از عشایر و غیر عشایر حتی پنجشنبه ها که در این قبرستان مملو از جمعیت است و جای سوزن انداختن نیست به سراغشان می آید و فاتحه ای نثارشان میکند.پنجشنبه ۲۵ مرداد ماه ۱۴۰۳ مثل دیگر پنجشنبه ها ی سال بود که دلم هوایشان کرده بود و تصمیم گرفتم در غروب غمگین و بعد الظهر گرم مردادماهی و تابستان والفجر شیراز سری به خاکستان کشن بروم و لختی بر سر خاک پاک شهیدان کشنی و مزار محمد بهمن بیگی چهره نامدار ایلات و عشایر ایران و اسطوره تعلیم و تربیت عشایر کشورمان و یار غار او جهانگیر خان شهبازی معاون اداره کل امور عشایر در زمان صدارت بهمن بیگی بر این تشکیلات مهم علمی و آموزشی؛بنشینم و در خلوت خود بر کارهای انجام گرفته از سوی این دو بزرگمرد تفکر کنم و نوشتارهایی را که از این دو خوانده بودم مرور نمایم و به دیدارها و مصاحبه هایی که با این دو چهره نامدار علمی و فرهنگی عشایر داشتم بیندیشم.اما دیدم نه نمیشود. سالها از رحلت این دو صدیق مکرم و این چهره های ماندگار علم میگذرد اما انگار قرار نیست کسی نه از آنان یادی کند و نه درباره اشان کاری کند.
    چه سخت و دردناک است در میان جمعیت هزاران نفری مردمی که هر پنجشنبه برای یاد کردن از مردگان خود به قبرستان کشن امده و می آیند اما مزار این دو یار نزدیک به هم را اینگونه تنها و غریب دیدن و بدون نزدیکان او نظاره کردن را سخت تر و جانکاه تر میبینم که هفته هاست برسر مزارشان می آیم و از آنان که در قلمها و نوشتار هایشان سنگ او را بر سینه میزنند رد پا و نشانه ای از حضور و فاتحه خوانی را بر سر این دو مقبره نمیبینم! هفته هاست که خاکها بر روی دو سنگ قبر این دو بزرگ عرصه تعلیم تربیت نقش بسته گرچه هر روز از اطراف خاک این دو آرمیده در قبرستان کشنیها خاکها بلند شده و بر نام و و نوشته های روی سنگ قبر این به حق پیوستگان مینشینند.چه میشود کرد این هم از نشانه های روشن طبیعت دنیاست دیگر که هم گرد و غبار برآمده از زمین دنیا به هوی و بر سر و روی خود نشسته را دیده ایم و هم گرد و غبار فراموشی اهل دنیا را که بر دلهامان زنگار بسته را تجربه کرده ایم.!به جز چند صندلی از جنس سنگ و نیمکت های خشک و زمخت سیمانی و دو سطل آشغالی که در دو ضلع شرقی و غربی این مکان بوده و هست از دیگر امکانات لازم در کنار مزار این دو بزرگمرد نبود.جایی که سالهاست قرار بوده مقبره الشعرای عشایر یا به طور اختصاصی مقبره بنیانگذار تعلیم و تربیت عشایر ایران باشد اما جز خارها یی خشک و مزاحم که دور تادور مقبره بهمن بیگی را فرا گرفته و دیوار شمالی جنب آن مکان که یک کارگاه متروکه است چیزدیگری عاید این فضا که باید در روز خاص هفته یعنی پنجشنبه ها محلی برای پذیرش اهل معنا و دیدار و گفتگوی دوستان و شاگردان و مریدان و این دوشخصیت ممتاز علم و دانش باشد نبوده و نیست.به راستی تابه کی و تا چه زمان باید این وضع نابسامان مقبره بزرگان عشایر را در شهری که مدعی پایتختی فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین دارد را شاهد بود؟ قصد و منظور صرفا پرداختن به مردگان و کسانی را که بی جهت برای آنها حاشیه سازیهایی کرده اند را ندارم.به بزرگ نمایی و غلو درباره آنها که دستشان از داردنیا کوتاه است و به رسم فراموشی آدمها این دو نیز از فراموش شدگانند را منظور ندارم اما پرسش اینجاست چرا فقط باید در مناسبتهایی خاص همچون سالمرگ هایشان به یادشان بود و تنها به اجرای مراسمی نمادین، کلیشه ای و تکراری،بی روح و بی محتوا و تحت شدیدترین محدودیتهای خودساخته فکر نمود؟اقدامات شاخص و ماندگار این دو یار مهربان و صمیمی که عمر خود را در مسیر فرزانگی و ترویج علم و ادب و معرفت و سواد آموزی و آگاهی بخشی به فرزندان عشایر صرف کردند را مگر میتوان نادیده گرفت و فراموش کرد؟بزرگان تعلیم و تربیت عشایر و دانش آموختگان مکتب بهمن بیگی میراث داران عشق و صداقت و رهروان طریق راستین مفاخر و اندیشمندانی اند که در هر عصر و هر زمانی از آنان کم نداریم.پس بجا و رواست تا شهرداری شیراز و نهادهای فرهنگی و تشکلهای عشایری باهمراهی و مشارکت خانواده مرحومان بهمن بیگی و شهبازی و نخبگان ایلات و عشایر ایران همت کنند و اِلِمانی زیبا و متناسب با چهره علمی و شخصیت معنوی این دو بزرگمرد فرهنگی معاصر بر مزارشان نصب نموده و استوارسازند و بیش از این به ساحت ارزشمند عالمان و زحمتکشان عرصه سواد آموزی و دانش اندوزی و رنج دیدگان حوزه تعلیم و تربیت ایرانی کم محلی و بی توجهی نکنند.

    عکس: معین

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نویسنده: محمد ناصریراد
    منبع: دیدگاه نیوز

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *