«ماریا» از آن دسته فیلمهایی است که با تبلیغات پر سر و صدا به میدان آمد اما در نهایت چیزی برای عرضه نداشت. فیلم از همان دقایق ابتدایی، تماشاگر را در انتظار یک اتفاق بزرگ نگه میدارد، اما این انتظار هیچگاه به سرانجام نمیرسد. روایت کشدار و پراکنده، ریتمی که به کندی پیش میرود و دیالوگهایی که به جای آنکه به عمق قصه کمک کنند، صرفاً پارهپاره و از هم گسسته به نظر میرسند، همگی دست به دست هم دادهاند تا فیلم نهتنها نتواند پیام روشنی منتقل کند، بلکه در لایهای از ابهام بیثمر باقی بماند.
بازیها نیز در خدمت قصه قرار نمیگیرند. برخی از بازیگران، بهویژه شخصیتهای اصلی، اجرای تصنعی و بیروحی دارند که بیشتر یادآور خواندن دیالوگ از روی کاغذ است تا تجربه زیسته. کارگردانی نیز فاقد ویژگیهای منحصربهفرد است؛ قاببندیها بدون خلاقیت، میزانسنها کلیشهای و فضاسازیها فاقد تأثیرگذاری لازماند. گویی فیلمساز بیش از آنکه دغدغه خلق یک اثر منسجم را داشته باشد، درگیر ظاهرسازی و نمایشگری بوده است.
موسیقی نیز، که میتوانست در ایجاد حس و حال اثر نقشی کلیدی داشته باشد، یا بیموقع به کار گرفته شده یا کاملاً غایب است. در نهایت، فیلم به پایان میرسد و آنچه برای مخاطب باقی میماند، نه تأمل و درنگ، که حسی از سردرگمی و پوچی است.
«ماریا» نمونهای دیگر از آثاری است که در تلاش برای جشنوارهای شدن، از هویت و انسجام روایی خود فاصله میگیرند و در نهایت، نه به دل مخاطب عام مینشینند و نه منتقدان سختگیر را راضی میکنند.
سعید برزگر
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
خبرنگار دیدگاه نیوز در شهر شیراز می باشد. وی مستندساز، تدوینگر و عکاس شیرازی است که فعالیت خود را از سال ۸۸ با انجمن سینما جوانان شروع کرده و ساخت مستندهای “دروازه حقیقت”، “من میخوام معتاد بشم”، “طاووس ها پرواز را نمیفهند”، “سوداگرانِ بی سودا”، “وداع”، “آبفروش”، “کتایون” و “فروزان” را در کارنامه دارد، وی در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سینمایی قلم میزند .
دیدگاهتان را بنویسید