امدادگری که ۲۱،سال وقت خودش را وقف نجات انسانها نمود و در دو سه سال پیش بطور کامل فراموش شد.

نجاتگر هلال احمر تبریز از نجات معجزه آسای خود و بازگشت از عملیات امداد و نجات جاده ای را وصف می کند – داستان زنده ماندن خود حکایتی خواندنیست.

ماجرا مربوط به حدودا پنج سال پیش است. حادثه ای تلخ در استان آذربایجان شرقی رخ می دهد که بازگو کردنش، آنچنان برای راوی دردناک است که میانه گفت و گو، گریه امانش را می برد. از این حادثه دردناک، فقط خاطراتی تلخ باقی مانده اند و یک لباس! لباس هلال احمری که با اسید سوراخ سوراخ شده است.

یکی از شعارهای اساسی هلال احمر، عمل به جای حرف است. آنها با به خطرانداختن جان و هستی خود، برای نجات انسان در هر نقطه ای از جغرافیای عالم تلاش کرده و نسبت به بهبود اوضاع جسمانی و روحی آسیب دیدگان از هر طبقه و گروهی اهتمام می ورزند.

دادن کاپشن امدادی به دختربچه ای که از سرما به خود می لرزید.

گاهی دوربین و قلم را لحظه ای زمین گذاشته و هم به نجات و امدادرسانی مشغول می شدم و هم به خبرنگاری ادامه می دادم.

یک دوچرخه سوار ۷۰ ساله بر اثر بر بی احتیاطی و عدم کنترل از ناحیه سر بشدت مصدوم شده و توسط نجاتگر هلال احمر و پرستار حاضر در صحنه به اورژانس تحویل داده شد.

نجات جان گنجشگ در مأموریت آتشسوزی روستای سیوان توسط نجاتگر تیم آماده عملیات امداد ونجات آذربایجان شرقی

تصویر یک نجاتگر اهری از وضعیت خستگی بعداز پنج ساعت عملیات رهاسازی و نجات جان انسان که سوژه رسانه های آذربایجان شرقی شد.

هلال احمر جمهوری اسلامی ایران با بکارگیری نیروهای متعهد و تربیت انسانهای فداکار و ایثارگر می کوشد که صفیر صلح و دوستی و فرشته نجات مصدومین و گرفتارانی باشد که در شرایط دشوار و ناگوار زندگی در چنگال حوادث گرفتار می شوند.