فیلم مستند، بازنمایی هنرمندانه واقعیت است؛ نوعی مشاهده دیگرگونه واقعیات و انتقال آن به مخاطب. از این رو پیداست که در حوزه هنر فیلم مستند و به طور کلی در مقوله هنر بازتاب بی واسطه یا نمایش مستقیم و بی کم و کاست واقعیت جایی ندارد. به عبارت دیگر، تقلید یا رونوشتبرداری از واقعیت، هدف و انگیزه در بازنمایی نیست. هرگاه معنای واقعی بازنمایی و ارتباط آن را با مقوله مشاهده هنرمندانه به درستی دریافتیم، خواهیم دانست که بازسازی در سینمای مستند نیز با همین بازنمایی آغاز میشود. بازنمایی مراتب، درجات و کیفیات گوناگون و کاربردهای متفاوتی در هنر مستندسازی دارد. استاد احمد ضابطی جهرمی، مقالهای دارد با عنوان «نگرش مستند در هنر، به ویژه در سینما» که در کتاب «سی سال سینما» نشر نی، ۱۳۸۷ به چاپ رسیده و راهنمای خوبی برای علاقهمندان پی گیری تخصصی این مبحث است.
او در تعریف بازسازی گفته است: «بازسازی عبارت است از دوباره به وجود آوردن یا ایجاد یک موقعیت برای تجدید یا تکرار یک رویداد، یک عمل یا یک وضعیت.» برای رسیدن به این منظور مراحل، بایدها و دانستنیهایی از این قرار پیش روست:
نزدیک شدن به اصل موقعیت حقیقی یا واقعیت اولیه؛ که این نزدیکی هرچه بی واسطهتر باشد اصیلتر است و هرچه مشاهدهایتر باشد هنرمندانهتر است. باید موضوع کار خود را بشناسیم و این شناخت وقتی حاصل میشود که هم به لحاظ علمی درباره آن آگاهی پیدا کنیم و هم از حیث معرفتی به جوهر آن راه بیابیم و در ظاهر واقعیت متوقف نمانیم. فرق هنرمند مستندساز با تاریخ نگار و پژوهشگر علمی و غیره در همین است.
امکان سازی برای تکرار کم و بیش مشابه وضعیت، شخصیت، یا فضای قبلی (اولیه)
شبیه سازی فرآیند، شخصیت، فضا یا واقعه بر اساس یک مدل خاص طبیعی یا مصنوعی.
جایگزین کردن چیزهای مشابه (بدل) به جای اصل؛ به نحوی که واقعی جلوه کند و مورد قبول یا باور قرار گیرد.
قیاس بین دو وضعیت یا ۲ شیء یا ۲ فرآیند به نحوی که جزء کوچکتر بتواند جایگزین مفهوم بزرگتر شود. به عبارت دیگر، نوعی مصداقیابی؛ یعنی اینکه به جای نشان دادن یک واقعیت بزرگ یک نمونه کوچکتر شبیه به آن را که میتواند نمایانگر موضوع بزرگتر باشد انتخاب کنیم و به آن بپردازیم.
تأویل دوباره واقعیت؛ یا به بیان دیگر، به اول برگردانیدن یک مفهوم یا یک موقعیت به نحوی که با شکل اولیهاش انطباق داشته باشد یا کاملاً مشابه آن باشد. بدیهی است که این تأویل نوعی برداشت فردی است ولی صادقانه است و فرمول ثابت و الزامی ندارد. هر انسانی بر مبنای دریافت خود از واقعیات، آنها را تأویل و تفسیر میکند و اصلاً به طور کلی راه رسیدن به حقیقت اولیه واقعیات هم همین تکثر تأویلها و برداشتهاست که امکان انتخاب آزادانهتر و بی تعصبتر را فراهم میآورد.
و اما روشهای بازسازی. مراتب و کیفیات بازسازی، نخست با امر جایگزینی با استفاده مستقیم از اسناد آغاز میشود. این استفاده به ۲ روش صورت میگیرد:
۱ – مستقیم: اسناد عینا بازنمایی میشوند.
۲ – غیرمستقیم: اسناد بازسازی میشوند، به گونهای که یا سند فقط پایه بازسازی قرار میگیرد یا سند و بازسازی با هم ترکیب میشوند و کنار هم قرار میگیرند تا قیاس شوند.
به عنوان مثال سه شنبه ۱۲ آبان ماه، در یکی از قسمتهای برنامه «انسان و دانش» در شبکه آموزش، مستندی پخش شد با عنوان «هیروشیما» که هدف آن بازنمایی حادثه بمباران اتمی هیروشیما و نمایاندن تبعات تلخ و جبران ناپذیر آن بود. این مستند خوش ساخت، نمونهای مثال زدنی برای نکاتی است که در باب مستند بازسازی بیان شد. مستند «هیروشیما» ترکیبی است از ۳ قسم مستند بازسازی یعنی تمام استنادی، نیمه استنادی و بازسازی نمایشی. در باب روش بازسازی هم ترکیب سند و بازسازی، شیوه بازسازی این اثر است که در بالا از آن تحت عنوان شیوه غیرمستقیم یاد کردیم. سازندگان این مستند برای ایجاد تمایز میان اسناد اصلی و نمونههای بازسازی، بخشهای بازسازی شده را به صورت رنگی تصویربرداری کردهاند و از آن طرف هم هیأت سیاه و سفید فیلمهای اصلی را حفظ کرده و از تدابیری نظیر رنگی کردن آنها خودداری کردهاند. در واقع، سازندگان این مستند تا آنجا به واقعیت وفادار بودهاند که از واقعنمایی تصاویر بازسازی که در این گونه مستند امری رایج ومعمول است نیز احتراز کردهاند و با کنار هم قرار دادن تصاویر اصلی و بازسازی، در صدد بودهاند بیننده را از بازسازی بودن تصاویر رنگی مطلع کنند.
در مستند «هیروشیما» امکان اجرای مجدد وجود نداشته است چراکه شخصیتهای اصلی در زمان ساخت فیلم یاً در قید حیات نبودهاند یا اگر بودهاند به دلیل تفاوت سن امروز آنها با سنشان در زمان رویداد، اجرای مجدد به وسیله آنها میسر نبوده است
تصاویر سیاه و سفید این فیلم، که از منابع آرشیوی گرفته شده، مؤید بهرهگیری فیلم از شیوه تمام استنادی است. مصاحبههایی که با بازماندگان واقعه بمباران هیروشیما انجام شده، جنبه نیمه استنادی برنامه را تأیید میکند و بالاخره تصاویر نمایشی بازسازی شده که برای ساخت آن از اشخاصی غیر از شخصیتهای واقعی که حاضر در محل رویداد بودهاند استفاده شده، نمایانگر بهرهگیری برنامه از شیوه بازسازی نمایشی است. به عنوان نمونه، یکی از بازماندگان که پزشک است و در بحبوحه ویرانی هیروشیما مسوولیت پزشکی را بر عهده داشته خاطرهای تعریف میکند با این مضمون که در اثر عوارض بمب اتم، نوعی بیماری شیوع یافته بوده که به موجب آن وقتی بر سر بیمار دست میکشیدهاند دستهای مو از سر او جدا میشده است. ما در فیلم عینا بازسازی نمایشی این صحنه ناراحت کننده را با بازیگر و نورپردازی و همه دیگر لوازم ساخت فیلم داستانی نمایشی شاهدیم. حتی دوربین در این قبیل صحنهها تراولینگ (حرکت بر روی ریل) هم دارد و به طور کلی همخوان با اقتضائات ساخت فیلم داستانی است. نوع مقابل این شکل فیلم سازی نمونهای داستانی مثل «هیروشیما عشق من» ساخته آلن رنه است کهY وجود تصاویر مستند در آن به نوعی همان کارکردی را دارد که وجود تصاویر داستانی در مستند «هیروشیما» دارد.
برنامه سهشنبه شب مستند علمی «های تِک( »که به معرفی پیشرفتهای تکنولوژی اختصاص دارد و از شبکه ۴ سیما پخش میشود) نمونه آن قسم از مستند بازسازی است که در «هیروشیما» به دلیل محدودیت پیش رو، مورد استفاده قرار نگرفته بود؛ یعنی مستند بازسازی به روش اجرای مجدد؛ که در آن مواد ما نه تمام استنادی است نه نیمه استنادی و نه نمایشی بلکه همان اشخاصی که رویداد اصلی را به وجود آوردهاند، در زمانی دیگر، در مقابل دوربین رویداد مورد نظر را تکرار میکنند. روشن است که در مستند «هیروشیما» به دلیل فاصله زمانی زیاد سازندگان اثر با موضوع، امکان این اجرای مجدد وجود نداشته است چراکه شخصیتهای اصلی در زمان ساخت فیلم یا اصلاً در قید حیات نبودهاند یا اگر بودهاند به دلیل تفاوت سن امروز آنها با سن شان در زمان رویداد، اجرای مجدد به وسیله آنها میسر نبوده است. در این قسمت از مستند «های تک» که به معرفی رباتهای کارگر میپرداخت، هم متخصصان عمل تکنیکی فرآیند ساخت و بهره از رباتها را دوباره اجرا میکردند و هم رباتها در حال اجرای کاراییهایشان نمایش داده میشدند. البته این برنامه در کلیت خود بیشتر مصداق مستند گزارشی است تا مستند بازسازی.
آزاد جعفری
عکس: تزیینی/موبایلگرافی/محمد ناصریراد
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
خبرنگار دیدگاه نیوز در شهر شیراز می باشد. وی مستندساز، تدوینگر و عکاس شیرازی است که فعالیت خود را از سال ۸۸ با انجمن سینما جوانان شروع کرده و ساخت مستندهای “دروازه حقیقت”، “من میخوام معتاد بشم”، “طاووس ها پرواز را نمیفهند”، “سوداگرانِ بی سودا”، “وداع”، “آبفروش” و “کتایون” را در کارنامه دارد، وی در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سینمایی قلم میزند .
دیدگاهتان را بنویسید