×
آخرین اخبار

“پارسی گویان” شمار نخست

  • کد نوشته: 146581
  • ۱۴۰۲-۰۵-۰۸
  • 151 بازدید
  • از ادبیات کهن و هنرگرایی مردمان عهد باستان در منش و ادب و نوشتار و آنچه در دایره توصیف فرهنگ قرار میگیرد یکی کوشش پارسی گویان بوده که یک جهد فرهنگی شایان ستایش در آن نگرش میشود که بسیار کهن است

    “پارسی گویان” شمار نخست

    به گزارش خبروز، داریوش ثمر بازیگر، کارگردان و محقق تئاتر در جستاری با عنوان “پارسی گویان” در شمار نخست آورده است:

    اینکه در عنوان نوشته ام (پارسی گویان) آشکار میکند در مورد زبان و نوشتار “فارسی” که پر بار بوده است، باید به پیشینه پارسی زبان هم نظر داشت و سعی کردم به اجمال کوشش در مشق داشته ، بخش نخست بنام پارسی و دومی (فارسی گویان) باشد که مجال تقدیم آن مجزا میشود، و مربوط به
    جستار در ادبیات دوران میانه و پس از اسلام میباشد ، به آن خواهم پرداخت، اما چون اندازه مطلب هم مهم است، به تناسب موضوع از نام های بزرگ جهانی تاریخ در توصیف ارزش ادبیات ایران اندک شرح آوردم چون بسیار باید بخوانم و منِ شاگرد کاهل ، ودوم جهت نمونه برای سنجش ارزش ادبیات ایران و جایگاه آن است

    نمونه :
    اشیل(ایرانی‌ها)،
    هوراس(کماندار اشکانی)،
    درایدن(بزم اسکندر)، گوته(حافظ)،
    بایرن(رؤیای شاه)، روکرت
    (رستم و سهراب)، امرسن(سعدی)،
    ویکتور هوگو
    (آیین مانی)
    ، لاول(دارا)،
    ژرمن بومون
    ( خیام و سعدی)
    ماتیو آرنلد
    (سهراب و رستم)، و بسیاری دیگر…

    “گوته” بزرگترین شخصیت ادبی قرن نوزدهم و یکی از برجسته ترین نوابغ تاریخ بشر است، گوته در تمام رشته های ادبی از شعر و نثر و داستان و نمایشنامه نگاری و نقد ادبی استاد بود ،
    علاوه بر رشته های ادبی،
    در علم فیزیک، پزشکی و علوم طبیعی نیز مطالعه و تحقیق کرده و کتابهایی مانند :
    (تغییر حال گیاهان) و (تئوری رنگها ) نوشت . مهمترین آثار ادبی او عبارتند از : ورتر، فاوست، ایفیژنی، اگمونت، سالهای ویلهلم مایستر، نامزدی کورنت نغمه های رومی، هرمان و دوروته، دیوان شرقی و غربی ،… گوته با اینکه در همه رشته های ادبی و هنری کار کرده ولی به مکتبی خاص تعلق نداشت،
    ولی با این همه تاثیر عمیقی بر ادبیات آلمان و اروپا بجا گذاشته است . وی باشعار حافظ شیرازی علاقه ای ویژه داشت …
    گوته بر این باور است ادبیات پارسی یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است.
    اساسا هنر و ادب و منش مجموعه ایی از ارزش های انسانی است که از زبان سخنوران بجا مانده در دل نسلها ادامه یافته و آثار هویتی نوعِ بشر است، در زبان پارسی که در یک بخش بندی اجمالی به ؛
    ( ادبیات اوستایی، متون پارسی میانه و اشکانی و ادبیات بعد از اسلام) تقسیم میشود
    تاریخ کهن و پرباری دارد که از هزار سال قبل از میلاد آغاز میشود،
    بخش اندکی از این تاریخ کهن نوشتاری چون سینه به سینه منتقل شده در عهد ساسانی و کتب دینی اوستای محفوظ مانده،
    این نوشته ها دارای ریتم است که ویژگی ضربی و هجایی خاص خود را دارد، خنیاگران سرودهای محلی و ادبیات شعر گونه مانوی را در زبانهای سغدی، پارتی، پهلوی، در گستره پهناور آسیا از پارس تا چین میگر داندند چونان که در آثار به دست آمده از منطقه (تورفان)شهری در ایالت شین چیان به ترکستان چین است که امروز خراب و اخیراً بعضی رساله ها و الواح پهلوی از آن خرابه ها بدست آمده است که بیشتر راجع به دین مانی است. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا )،
    آری جدا از گسترش ادب پارسی در میان جوامع انسانی ، نامه نوشته یا کتاب یا صحیفه هایی هم از دل تاریخ بجا مانده که قطعا از بیشمار کتاب نیست شده در تاریخ بخت و اقبال هست شدن پیدا کرده اند چون؛
    “درخت آسوریک” و ” یادگار زریران” که هردو به دوران اشکانی برمیگردند، و “کارنامه اردشیر پاپکان” یا اردشیر بابکان است، چون در میان ادیبان نامی تاریخ معاصر خودمان هدایت با قدمت زمانی و عمق واکاوی بیشتر به آن کتاب پرداخته سخن او را میان آورده ،
    اینکه اشاره ایی به آن؛
    “صادق هدایت”
    در مقدمه ترجمه کارنامه اردشیر پاپکان نویسد:
    کارنامه اردشیر پاپکان بازمانده یکی از کهنه ترین متن های کهن پارسی است که پس از تاراج کتابهای پیش از اسلام ایران هنوز در دست مانده است.
    البته هر کس با شاهنامه فردوسی سر و کار داشته ، کم و بیش از موضوع این کتاب آگاه است. داستان مزبور یک تکه ادبی شیرین و دلچسبی است که حکایت از گزارش دوره پادشاهی پرگیرودار اردشیر مینماید وبا زبان ادبی ساده و گیرنده ای برشته نگارش در آمده که تاکنون نظیر آن در ادبیات فارسی دیده نشده است. بر خلاف کلیه افسانه ها و حکایاتی که راجع به اشخاص سرشناس تاریخی نوشته شده که دورسر آنها هاله تقدس گذاشته و جامه زهد و تقوی به آنها پوشانیده اند، بطوری که از جزئیات زندگی آنها پند و اندرز و سرمشق زندگی برای مردمان معمولی استخراج کرده اند ( مانند اسکندرنامه و غیره ).
    نویسنده این داستان با نظر حقیقت بین وموشکافی استادانه ای پهلوانان خود را با احساسات و سستیهای انسانی بدون شاخ و برگ برای ما شرح میدهد و پیش آمدها بقدری طبیعی است که خواننده بدشواری میتواند شک و تردید بخود راه دهد. همانطوری که امروزه نیز نویسندگان زبردست اروپا همین رویه را در شرح زندگانی اشخاص معروف دنبال میکنند مثل : شکستها و سرگردانیهای اردشیر، عاشقی های صاعقه آسا،
    مخاطب ساختن بانوان با الفاظ خشن ،
    بی اعتنائی اردشیر به پند و نصایح پاپک و غیره… که به هیچ وجه در کتب قدما سابقه ندارد .
    موضوع خارق العاده برای مردمان امروزه یکی «فره ایزدی » است که مانند روح القدس بشکل بره به اردشیر میرسد و درمواقع باریک از او پشتیبانی میکند.
    دیگر در آمدن آذر فرنبغ به صورت خروس ( در دهم – ۷ ) برای اینکه مانع از مسموم شدن اردشیر بشود و نیز «کرم هفتواد»
    که ظاهراً صفات اژدها را دارد تا اندازه ای اغراق آمیز بنظرمی آید. البته همه اینها مربوط به اعتقادات آن زمان و دین زرتشتی میباشد. باری ، در اینکه وقایع تاریخی است مثل همه وقایع تاریخی با در نظر گرفتن اختلاف زمان شکی در بین نمیباشد. ولی از طرف دیگر در اینکه نگارنده در بهم انداختن وقایع دخل و تصرف کرده و به صورت رومان در آورده نیز تردیدی نیست.
    آیا تا چه اندازه از آن را میتوانیم جزو سرگذشت حقیقی اردشیر بدانیم ؟ این مطلب بحث مفصلی لازم دارد که عجالهً کار ما نیست. گویا مقصود نویسنده بیشتر نوشتن شرح حال افسانه آمیز یعنی همان قسمت ادبی و افسانه آمیز که برای آیندگان ارزش دارد بوده است.
    چون در آن زمان مورخ به شرح وقایع خشک تاریخی اکتفا نمیکرده ، بلکه کوشش مینموده وقایع را به لباس ادبی وبه صورت رومان در بیاورد و درعین حال مقاصد خود ر ادر آن بگنجاند. زیرا تعمد نویسنده این کتاب در ثبوت تأثیر محنت و سرنوشت ، اعتقاد به نجوم و پیشگوئی ، ستایش دلاوری و سواری و پهلوانی و طرفداری از دین زرتشت و مراعات کامل از احکام مذهبی ( مانند: واج گرفتن و برقرار کردن مکرر آتش بهرام ) و اهمیت نژاد حاکمان و بزرگان ایران باستان که بموقع قابلیت خود را بروز میداده است آشکار میباشد. کارنامه فعلی شامل تمام گزارش تاریخی دوره پادشاهی اردشیر از جمله جنگ او با امپراطور روم و پادشاه ارمنستان نیست. فقط اشاره مبهمی راجع بقصد جنگ اردشیر با ارمنستان میشود ( در هفتم – ۲ ) چنانکه از جمله اول در نخستین به دست می آید، گویا این کتاب خلاصه ای از کارنامه مفصل دیگری میباشد و قسمت های اضافی شاهنامه این حدس را تأیید میکند ( از جمله داستان هفتواد ) لذا میتوان حدس زد که تا زمان فردوسی قسمت عمده کارنامه یا ترجمه عربی و یا پازند آن وجود داشته است. این موضوع از مقایسه مطالب تاریخی شاهنامه با کتابهای پارسی کهن از قبیل : دینکرد، یادگار زریران ، کارنامه اردشیر پاپکان ، مادیگان چترنگ ، بوندِهشن و زند و هومن یسن بخوبی روشن میگردد.
    از آنجائی که در متن کارنامه اشاره به بازی شطرنج و نرد و خاقان ترک شده است ، میتوان حدس زد که گردآوری کارنامه یا خلاصه آن در قرن ششم میلادی در زمان خسرو اول ( انوشیروان ) انجام گرفته است ولی از طرف دیگر ستایش پهلوانی ، اسواری ، هنرنمائی و زیبائی جسمانی که مکرر در آن آمده است مأخوذ از منابع خیلی قدیمی و از عادات زمان اشکانی و یا اوایل ساسانی میباشد، ولی پند و اندرزی که به اردشیر منسوب است ( قسمت الحاقی ) باید از اختراعات دوره اخیر ساسانی باشد که عادت داشته اند احتیاجات خود را به صورت جملات اخلاقی به اشخاص معروف نسبت بدهند تا به این وسیله سرمشقی به معاصرین خود داده باشند. از طرف دیگر سبک و انشای محکم ، ساده و استادانه کارنامه خیلی قدیمی است و با سبک کتب پهلوی که بعد از اسلام تألیف شده فرق دارد از این قرار میتوان نتیجه گرفت که : کارنامه فعلی بی شک از ادبیات اصیل دوره ٔساسانیان بشمار میرود و قطعاً بعد از سقوط یزدگرد ویا در دوره اسلامی تنظیم نشده است.
    گرچه فردوسی همین داستان را به زبان بیمانند و فراموش نشدنی در شاهنامه نقل میکند، ولی از ارزش نثر ادبی این حکایت و سادگی آن چیزی نمیکاهد.
    بعلاوه تأیید میشود که فردوسی منابع خود را مستقیماً از متن های باستانی و یا ترجمه دقیق آنها نگرفته ، بلکه اسناد او بر اساس (پازند) این متن ها یا ترجمه عربی و یا اطلاعات شفاهی که از دهقانان کسب میکرده قرار گرفته است.
    ولی ضمناً به این نکته بر میخوریم که تا چه اندازه فردوسی در اصالت ترجمه منابع خود کوشش و دقت به کار برده است ( مانند: ترجمه های تحت اللفظی و استعمال لغات پارسی ). و نیز پس از مقایسه خواهیم دید که متن کنونی اصیل تر از نسخه ای میباشد که فردوسی از آن استفاده کرده است.
    فردوسی تنها مترجم و شاعر نبوده ، بلکه اسناد گوناگون خود را با ترتیب و ذوق مخصوص بهم مرتبط کرده و نیز طبق شیوه و روش مورخین و نویسندگان زمان ساسانی بی آنکه به وقایع تاریخی لطمه وارد بیاورد ایجاد افسانه مینماید:
    که رستم یلی بود درسیستان
    منش کردمی رستم داستان.
    رستم نیمه حقیقی و نیمه اساطیری او از قهرمانان تاریخی زنده تر و حقیقی تر مانده است ، کاری که “شکسپیر” از پرورانیدن قصه هملت و “گوته ” از پرورانیدن افسانه دکتر فوست نمودند… ( مقدمه کارنامه اردشیر پاپکان چ صادق هدایت ، تهران ۱۳۱۸)
    از ادبیات کهن و هنرگرایی مردمان عهد باستان در منش و ادب و نوشتار و آنچه در دایره توصیف فرهنگ قرار میگیرد یکی کوشش پارسی گویان بوده که یک جهد فرهنگی شایان ستایش در آن نگرش میشود که بسیار کهن است،

    در ادامه مشق ادبیاتی ادبیات فارسی کهن که از دوران نخست اسلام در ایران شکل گرفت را به اجمال سعی دارم خدمتتان ارائه کنم،
    منابع از کتب تاریخ ادبیات و ماخذ اینترنتی،
    باسپاس

    داریوش ثمر. اسفند ۱۴۰۱.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *