دیدگاه نیوز/محمد باقری:
آنچه پیرامون پیشینه دژ مَلکان یا دژ (دِزِ) اسد خان بهداروند گفته اند معمولا حول اطلاعات فهرست وار و تکراری و بدون استناد به منابع موثق و در بسترِ اینترنت است.اطلاعاتی که در قالب مصاحبه ،خبر و گزارش و… آمده اند ،با اندک تفاوت همگی حاکی از تکرار و گاهی حتی کُپی و پِیست کردن یک سری رویدادهای تکراری است.گویی سهولت دسترسی به اطلاعات،از کنجکاوی و کاوشگری مخاطبین کاسته ؛ این سطح از داده ها،ذهن مخاطب جستجو گر را نمی تواند اقناع کند.از دیگر سو تقریبا تمامی مطالب منتشر شده،بدون رِفرِنس و مرجع می باشند و همین امر از اعتبارِ غالب مطالب منتشر شده در فضای مجازی کاسته است.از این رو به تعدادی از کتاب های مرجع و اثبات شده در حوزه تاریخ بختیاری رجوع کرده تا بلکه اطلاعات دقیق و متقاوتری از آنچه گفته اند به دست آید.کتاب خاطرات سردار ظفر فرزند کوچک حسینقلی خان ایلخانی و کتاب حکومتگران بختیاری نوشته مهراب امیری و خاطرات لایارد از حضور چند روزه اش در دژ را بررسی کرده اما باز هم در خصوص پیشینه ی آن مکان تاریخی و سازندگان اولیه اش و همچنین برخی اطلاعات پایه ای ، ارایه نشده بود.و تنها به اتفاقاتی مهم تاریخی که در آن رخ داد و یا به آن مرتبط بود، پرداخته شده است.ناگفته پیداست که این محدودیت ،شاید مختص به منابع در دسترس بنده بوده و وجود منابعی که به کلیه ی ابعاد این بنا پرداخته باشد، دور از ذهن نیست.
■نفوذ سیاسی و خصوصیات اخلاقی اسدخان بهداروند و ویژگی های دژِ مُنتسب به او
مهراب امیری در کتاب حکومتگران بختیاری آورده است《اسدخان در زمان خود به دلاوری و جوانمردی شهرت داشت و در بین طوایف بختیاری به اسدخان شیر کُش معروف بود .شهامت و جوانمردی او به قدری بود که محمد علی میرزا دولتشاه( پسر بزرگ و از بهترین و رشیدترین فرزندان فتحعلی شاه قاجار) را مجذوب خود کرد . با وجود این که سال ها یاغی دولت بود و فتحعلی شاه میانه خوبی با او نداشت یک سال او را به ریاست طایفه دورکی منصوب کرد و قبل از مرگش (بخاطر مصون ماندش از خطرات و توطئه های احتمالی شاه و سایر دولتمردان) به او اجازه داد که به دژ نفوذ ناپذیرش به کوهستانهای بختیاری مراجعت نماید.》
سردار ظفر نیز علی رغم اختلافات دیرینه بین خاندان های آنها (دورکی و بهداروند) جهت زعامت ایلخانی هفت لنگ ، در کتاب خاطرات خود اینگونه گفته است:《… با این که همیشه مقصر دولت و مَطرود فتحعلی شاه بود. معلوم نیست چرا طایفه دورکی را به اسدخان دادند. جز این که میتوان گفت محمد علی میرزا دولتشاه که حکومت بختیاری و عربستان را عهده دار بود، اسد خان را دوست می داشت و خیلی ملاطفت و مهربانی با او میکرد و امورات باب دورکی را به اسدخان سپرده باشد.》از میان این اظهارات ، می توان بطور اجمالی به نفوذ او در میان رجال سیاسی طرازِ اول در آن زمان پی برد. اما دژ مذکور ابعادی به وسعت ۲۰ هکتار را در پوشش خود قرار داده است.این قلعه برفرازِ قُله ای در کوه زاگرس، مُشرف به دشت های مخملی در اندیکا و لالی در استان خوزستان می باشد .بنا به برخی اظهار نظرهای تاریخی ، قدمت این دژ به دوره ساسانیان که در آن زمان آنرا “دژملکان” می نامیدند می رسد.مصالح به کار رفته در آن از سنگ و گچ بوده و دارای جاذبه های طبیعی و گردشگری منحصر به فردی می باشد. با توجه به شرایط اقلیمی منطقه ، بهترین زمان برای دیدن این سازه ،اواخر زمستان تا اوایل بهار است.
■دژ اسد خان ، قلعه ای باشکوه که در سکوت و بی خبری در حال نابودی است
یکی از مشکلات اصلی اماکن توریستی مستقر در مناطق غیر مسکونی و دور از شهرها ،پیدا کردن مسیر مناسب و آدرس محل قرار داشتن آن جاذبه است.از این رو برای پیدا کردن مسیر ارتباطی بهتر،در اینترنت جستجو کرده و تنها آدرس و راه ارتباطی را ۵کیلومتری روستای بُنوار لالی و در سَرحَدِ اندیکا معرفی کردند.اما با تحقیق از طریق مطلعین محلی، متوجه شدیم که راه مناسب و نزدیکتری از سمت منطقه دورآبِ اندیکا وجود دارد.به گونه ای که کوهی که قلعه ی مذکور در آن واقع شده بود ، حدود ۲۰دقیقه بعد از منطقه دور آب می باشد.پس از پارک کردن ماشین ها در پای همان کوه،با راهنمایی《 آقای مهراب حاتمی》 که یکی از مَلاکینی است که دژ ، در محدوده ی زمین های زراعیشان واقع شده بود ، شروع به پیمایش مسیر کردیم.تا نیمه های دامنه کوه،با سینه کشی نسبتا تندی، مسیر تقریبا مسطح بود و حَسب الاِظهار راهنمای ارجمندمان ،مسیری که در حال پیمایشش بودیم، توسط مرحوم پدر ایشان ،《مرحوم کیخواه شاه رضا حاتمی》 و با ماشین های راه سازی، مسطح گردیده بود.آنطور که از میان صحبت های راهنمایمان می شد استنباط کرد ، این اقدام دوراندیشانه ، برای سهولت و دسترسی بهتر برای کارهای کارشناسی و مرمت و در نتیجه کُند شدن روندِ تخریب آثار صورت پذیرفته بود.
در جای جای مسیر ، آثار فرسایش های طبیعی مشهود بود.تا جایی که اگر کارهای ابتدایی که توسط همین میراث دارانِ دلسوز و بومی انجام می گرفت ، نبود تا حال در بعضی نقاط مسیر،راه کلا از بین رفته بود.در اینجا ضرورت اصلاح و تقویتِ اندک مسیر تا پای دژ ، بار دیگر بسیار مشهود و برجسته به نظر می آید.
در کنار طبیعت چشم نواز منطقه،هر چه از دامنه و گردنه های کوه بالاتر می رفتیم، با زیبایی خیره کننده تری مواجه می شدیم.شوق و هیجان دیدن این دژ تسخیر ناپذیر، که بنا به برخی روایات تاریخی قوای حکومتی فتحعلی شاه قاجار ، هیچگاه توانِ پیشروی از پای کوه آن و ورود به آن بنا را نداشتند ، با هر گام در وجودمان بیشتر می شد.به نزدیکی های قله ی کوه که رسیدیم،آثاری از طاق های هلالی شکل که بخش قابل ملاحظه ای از آنها به دلیل ریزش سقف های آنها به زیر خاک فرو رفته بود ، روئت شد. این آثار بجا مانده، طویله و اصطبل و محل تیمار و نگهداری اسب های سواران بود .دلیل احداث آن در خارج از قلعه و با اختلاف ارتفاعی حدود ۲۰ تا ۲۵ متر پایین تر از درگاه ورودی دژ ، آن بود که به دلیل نفر رو بودن و شیب تند پلکان ورودی ، امکان ورود اسب ها به آن قلعه ، مقدور نبود.
■دژ اسد خان، شاهکاری استراتژیک و نفوذ ناپذیر
اولین پلکان موجود که منتهی به دروازه ورودی و اصلی دژ می شد،حدود ۵ متر از سطح زمین ارتفاع داشته که بنا به گفته ی راهنمای محترممان ، ظاهرا توسط عوامل طبیعی و فرسایش کلا از بین رفته بود.به همین دلیل ،توسط اهالی و مالکین سَکو ای مخروطی شکل با ارتفاع حدودا دو متر با سنگ های تخت ساخته و روی آن پله ای دست ساز و ناصاف، با چوب درختان همان منطقه که به صورت کاملا ابتدایی ساخته شده ، گذاشته اند.پس از بالا رفتن از سکوی سنگی و پله ی چوبی و دست ساز ،به اولین پله ی تراشیده شده در دل سنگ های محل استقرار دژ رسیدیم.در حین بالا رفتن از پله ی چوبی،و پس از پا گذاشتن روی چوب های افقی آن ،صدایی ناشی از فشار به صورت آرام و رُعب آور از زیر پاها بلند می شد.در ادامه مسیر و برای نزدیک شدن به درگاه باشکوه ورودی دژ ،دو مسیر پلکان حدودا ده تایی و بسیار باریک که در سنگ های کُنگلومرای کوه تراشیده بودند را طی کردیم.ده تای اول آن ، با شیبی ملایم به سمت چپ و رو به بالا می رفت و پس از آن با یک پاگرد و تحت زاویه حدودا ۹۰ درجه و رو به قسمت ورودی قله به صورت مستقیم بالا رفتیم.این شاید یکی از حساس ترین ابتکار سازندگان این بنای تاریخی و استراتژیک بود که برای نهایت نظارت و کنترل ورود و خروج افراد به این شکل طراحی و تعبیه شده بود.به گونه ای که به هیچ وجه دو نفر نمی توانستند دوشادوش هم از روی آن بگذرند و تردد داشته باشند.این امر نفوذ را به این قلعه ی تسخیر ناپذیر دشوارتر می کرد.
■سرنوشت تراژیک دِژ اسدخان؛ از مَقَرِ ایلخان مقتدر بختیاری تا آغلی برای اَحشام
پس از عبور از آن پلکان ، وارد درگاهِ با شکوهِ دژ شدیم.علی رغم تخریب های گسترده و دخل و تصرف های ناراحت کننده ی عشایر و دامداران در آن بنا،اما با نخستین گامها در اتاقک ورودی دژ، احساس فخر و غرور به آدمی دست می داد.دژی اساطیری که دست کمی از قلعه ی الموت نداشت و سالها محکم و استوار ناظر حوادث و رویدادهای تاریخی و تاریخ ساز بود،حالا در شرایط خوبی به سر نمی برد.عده ای دامدار و عشایر ،به ظاهر و برای تَعلیفِ اَحشامِ خود در آنجا مستقر می شدند ؛ در دو ساختمانِ سر پا مانده که هنوز سقفشان فرو نریخته بود و در فاصله ی حدودا ۳۰۰ متر از یکدیگر یکی در لبه ی پرتگاه و دیگری در عمق محوطه داخلی قلعه ، قرار داشتند.به عنوان آغل استفاده کرده و از آنها نگهداری می کردند.به گونه ای که در ساختمانی که در سمت چپ محوطه داخلی دژ و در دو طبقه ساخته شده بود،به قدری فضولات دامی ریخته و روی هم تَلَنبار شده بود که با راه رفتن روی آنها که حالا خشک شده بودند ،صدایی شبیه تَبل شنیده می شد.گویی زیر پایمان خالی بود.از طبقه ی دوم آن امارت ، جز ستون هایی پراکنده و در جاهایی برخی دیوارها،چیزی باقی نمانده بود.و در اطراف آن به وضوح حفره های ناشی از حفاری غیر مجاز قابل مشاهده بود.
آنچه در این بین گفتنش حائز اهمیت است نقش و حضور برخی دامداران و عشایر است که در دژ و در ازای پرداخت مبالغی ، به ظاهر گوسفندان شان را برای چِرا و تَعلیف در آنجا مستقر می کردند.به نظر منطقی نمی آید که عده ای گله و رمه ی خود را با تحملِ مشقت و از آن راه و پلکان صعب العبور ، یکی یکی بالا ببرند.محتمل است که انگیزه های دیگری در پسِ این اقدام نهفته باشد. این هشدار ، جای تامل و بررسی و نظارت بیشتر و دقیق تر از سوی ارگان های متولی را دارد!
■برج های مراقبت و شعاعِ دید گسترده ی دیدبان ها
از تیغه ی کوه محل ساخت دژ،حدود ۱۵ دقیقه با شیب نسبتا ملایم به سمت قله ی مقابل آن حرکت کردیم.به پله ای دست ساز در دل صخره ها رسیدیم که از میانه بریده و فرو ریخته شده بود .برای برقراری ارتباط و با سنگ های خشک چین و به شکل کاملا غیر ایمنی و ابتدایی و خطرناک مرمت شده بود.این پلکان سنگی و باریک ، تنها مسیر رسیدن به تختگاه قله ی کوه بود.پس از گذر آن و وارد شدن به قله ی کوه، بقایای چند برج دیدبانی مدور دیده می شد.این برج ها در بلندترین نقطه ی آن منطقه ساخته شده و شعاع دید گسترده ای را به دیدبان ها می دادند.به گونه ای که کمترین تحرکی در دشت های مقابل از روی آن برج ها، کاملا قابل مشاهده بود.این امر را می توان یکی دیگر از رازهای نفوذ ناپذیری دژ دانست.
■ثبت ملی دژ،ضرورتی اجتناب ناپذیر برای کاهشِ سرعتِ فرسایش و تخریب
مطابق ماده واحده قانون ثبت آثار ملی مصوب ۱۳۵۲/۹/۱۲ به وزارت فرهنگ (میراث فرهنگی) اجازه داده میشود ، آثار غیرِ مَنقولی را که از نظر تاریخی یا شئون ملی واجد اهمیت باشد، صرفِ نظر از تاریخ ایجاد یا پیدایش آن با تصویب شورای عالی فرهنگ و هنر در عِداد آثار ملی مذکور به ثبت برساند.نظر به اینکه دژ مذکور دارای اهمیت تاریخی (ملی و منطقه ای) است.و ثبت آن در آثار ملی ، از جنبه های مختلف حائز اهمیت است.لذا مستند به این ماده واحده و همچنین قوانین لاحق دیگر ثبت ملی این اثر مقدور بوده و دور از ذهن به نظر نمی رسد. از دیگر سو برای ثبت آثار ملی و افزودن یک اثر تاریخی به آثار ملی ، شرایطی در نظر گرفته شده که اثر تاریخی مزبور ، واجدِ اوصاف آن می باشد.اوصافی نظیر دارا بودن سن و اهمیت تاریخی و فرهنگی و همچنین وضعیت فیزیکی آن بنا .
نظر به جمیع جهات ذکر شده، چنانچه تا اکنون بنای مورد نظر در آثار ملی ثبت نشده باشد، با اندک عزم و اهتمام و پیگیری اداری ، این مهم محقق خواهد شد.
■چند نکته ی تکمیلی؛
●قُله ی کوهِ محلِ ساختِ دژ ، به صورت طبیعی از چهار طرف به واسطه شرایط و عوارضِ طبیعی به هیچ وجه قابل ورود و صعود نبود.به همین دلیل به نظر می آید در مسیرِ تنها نقطه و راهی که امکان ورود و صعود داشت، برج و بارو ای ساخته و تحت نظارت های امنیتی ترددها صورت می گرفت.
●در نقاطی از بنا ، ترک های گسترده و وسیعی بوجود آمده است. این شکاف ها، خطر ریزشِ دیوار و در نهایت تخریبِ کامل بنا را قابل پیش بینی کرده است.
●طی اقدامی خودسرانه از سوی دامداران حاضر در محوطه دژ برای نگهداری دام و جلوگیری از نفوذ بیشتر سرمای هوا،پنجره های متعدد با طاق های هلالی شکلِ اتاق ها را با سنگ های خشک چین مسدود کرده اند.این امر ،اصالت و ظاهر ساختمان ها را تغییر داده و مخدوش نموده است.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
سردبیر دیدگاه نیوز، بیش از 16 سال است که در زمینه های تخصصی طراحی، توسعه، بهینه سازی و سئوسازی وب فعالیت می کند. وی از سال ۱۳۸۷ فعالیت خبری خود را در حوزه اخبار تکنولوژی آغاز کرده و از سال ۱۳۹۳ در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی شروع به فعالیت مستمر خبری کرده است. وی عضو هیئت مدیره شرکت رایسام نیز می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید