به گزارش دیدگاه نیوز، این فروپاشی تنها به دلیل عوامل فرهنگی یا اجتماعی نیست، بلکه ریشه در سیاستهای اقتصادی ناکارآمد، سرکوب سازمانیافته دستمزدها، افزایش تورم، و افزایش دستوری نرخ ارز دارد. در این مقاله، به بررسی عوامل کلیدی که منجر به فروپاشی نهاد خانواده کارگری در ایران شده است، میپردازیم.
امنیت غذایی و سقوط به قعر چاه فقر
امنیت غذایی یکی از پایههای اساسی بقای هر خانواده است. اما در ایران، خانوادههای کارگری به دلیل کاهش قدرت خرید و افزایش قیمت کالاهای اساسی، دیگر قادر به تامین حداقل نیازهای غذایی خود نیستند. بر اساس آمار رسمی مرکز آمار ایران، قیمت سیبزمینی در دیماه ۱۴۰۳ به کیلویی ۶۰ هزار تومان رسیده است. این در حالی است که دستمزد یک کارگر معمولی حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان در ماه است. با چنین دستمزدی، حتی تامین سیبزمینی برای یک خانواده ۴ نفره به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.
خط فقر در ایران به طور رسمی اعلام نمیشود، اما بر اساس محاسبات کارشناسان اقتصادی، خط فقر برای یک خانواده ۴ نفره در تهران در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۰ میلیون تومان در ماه است. این در حالی است که دستمزد کارگران تنها نیمی از این مقدار است. این شکاف عمیق بین درآمد و هزینهها، خانوادههای کارگری را به قعر چاه فقر سوق داده است.
سرکوب سازمانیافته دستمزدها
یکی از عوامل اصلی فروپاشی خانوادههای کارگری، سرکوب سازمانیافته دستمزدها است. در سالهای اخیر، افزایش دستمزدها نه تنها با نرخ تورم همخوانی نداشته، بلکه بسیار کمتر از آن بوده است. بر اساس گزارشهای رسمی، تورم سالانه در ایران به بیش از ۴۰ درصد رسیده است، در حالی که افزایش دستمزدها تنها حدود ۲۰ درصد بوده است. این اختلاف فاحش، قدرت خرید کارگران را به شدت کاهش داده است.
این سرکوب دستمزدها نه تنها بر زندگی مادی کارگران تاثیر گذاشته، بلکه بر روابط خانوادگی آنها نیز سایه افکنده است. وقتی سرپرست خانواده قادر به تامین نیازهای اولیه خانواده نباشد، تنشهای خانوادگی افزایش مییابد و این تنشها به تدریج به فروپاشی نهاد خانواده منجر میشود.
افزایش تورم و افزایش دستوری نرخ ارز
تورم و افزایش دستوری نرخ ارز دو عامل کلیدی دیگری هستند که به فروپاشی خانوادههای کارگری دامن زدهاند. افزایش نرخ ارز به طور مستقیم بر قیمت کالاهای وارداتی تاثیر میگذارد و باعث افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند دارو، لبنیات، و گوشت میشود. بر اساس آمار رسمی، قیمت گوشت قرمز در سال ۱۴۰۳ به بیش از ۴۰۰ هزار تومان در هر کیلوگرم رسیده است. این افزایش قیمتها باعث شده است که بسیاری از خانوادههای کارگری حتی یک بار در ماه هم قادر به خرید گوشت نباشند.
افزایش تورم نیز به نوبه خود باعث کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید شده است. این شرایط نه تنها بر زندگی مادی خانوادهها تاثیر گذاشته، بلکه بر سلامت روانی آنها نیز تاثیر منفی داشته است. استرس ناشی از عدم توانایی در تامین نیازهای اولیه، به افزایش تنشهای خانوادگی و در نهایت به افزایش آمار طلاق منجر شده است.
افزایش نگران کننده آمار طلاق در سطح ملی
آمار طلاق در ایران در سالهای اخیر به طور نگرانکنندهای افزایش یافته است. بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۸۰ هزار مورد طلاق در کشور ثبت شده است. این رقم نسبت به سالهای گذشته افزایش چشمگیری داشته است. بسیاری از کارشناسان اجتماعی معتقدند که افزایش طلاق در ایران بیشتر بر پایه مشکلات مالی سرپرست خانوار شکل میگیرد.
کاهش چشمگیر درآمد خانوارها و عدم توانایی در تامین نیازهای اولیه، باعث افزایش تنشهای خانوادگی و در نهایت به افزایش آمار طلاق منجر شده است. این شرایط به ویژه در خانوادههای کارگری که با فشارهای اقتصادی بیشتری روبرو هستند، بیشتر دیده میشود.
آینده نامشخص کودکان طلاق
کودکان طلاق یکی از آسیبپذیرترین گروههای جامعه هستند. با افزایش آمار طلاق، تعداد کودکان طلاق نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. این کودکان نه تنها با مشکلات عاطفی روبرو هستند، بلکه با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم میکنند. بسیاری از این کودکان به دلیل فقر خانواده، مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار میشوند. این شرایط آیندهی نامشخصی را برای آنها رقم میزند و چرخه فقر را در جامعه تداوم میبخشد.
افزایش فساد و فحشا به دلیل افزایش طلاق
افزایش طلاق و فقر در خانوادههای کارگری به افزایش فساد و فحشا در جامعه نیز دامن زده است. بسیاری از زنان و مردانی که پس از طلاق با مشکلات اقتصادی مواجه میشوند، مجبور به ورود به مشاغل غیرقانونی یا غیراخلاقی میشوند. این شرایط نه تنها بر زندگی فردی آنها تاثیر منفی میگذارد، بلکه بر سلامت اجتماعی جامعه نیز تاثیر میگذارد.
آسیبپذیری جدی بنیان خانواده کارگری
بنیان خانواده کارگری در ایران به دلیل سقوط به قعر چاه دستمزد و مراتبی بسیار پایینتر از خط فقر، به شدت آسیبپذیر شده است. این خانوادهها نه تنها با مشکلات اقتصادی روبرو هستند، بلکه با مشکلات اجتماعی و روانی نیز دست و پنجه نرم میکنند. اگر دولت و نهادهای مسئول به سرعت اقدامات لازم را برای بهبود وضعیت اقتصادی این خانوادهها انجام ندهند، فروپاشی نهاد خانواده کارگری به یک بحران اجتماعی بزرگ تبدیل خواهد شد.فروپاشی نهاد خانواده کارگری در ایران نتیجهی مستقیم سیاستهای اقتصادی ناکارآمد، سرکوب دستمزدها، افزایش تورم، و افزایش دستوری نرخ ارز است.
این شرایط نه تنها بر زندگی مادی خانوادهها تاثیر گذاشته، بلکه بر روابط خانوادگی و سلامت روانی آنها نیز تاثیر منفی داشته است. اگر دولت و نهادهای مسئول به سرعت اقدامات لازم را برای بهبود وضعیت اقتصادی خانوادههای کارگری انجام ندهند، این بحران به یک فاجعه اجتماعی تبدیل خواهد شد.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
سردبیر دیدگاه نیوز، بیش از 16 سال است که در زمینه های تخصصی طراحی، توسعه، بهینه سازی و سئوسازی وب فعالیت می کند. وی از سال ۱۳۸۷ فعالیت خبری خود را در حوزه اخبار تکنولوژی آغاز کرده و از سال ۱۳۹۳ در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی شروع به فعالیت مستمر خبری کرده است. وی عضو هیئت مدیره شرکت رایسام نیز می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید