×

یادداشتی از محی الدین حسینی
مسئولان؛قهر و بی تفاوتی نخبگان فرهنگی را جدی بگیرند!

  • کد نوشته: 217735
  • ۱۴۰۳-۱۲-۰۵
  • 42 بازدید
  • سید محی الدین حسینی ارسنجانی – روزنامه نگار برپایی نصف و نیمه و ناقص جشنواره های فیلم و تئاتر و شعر فجر در تهران و مراکز استانها یک نتیجه و خبر کلی و مهم در پی داست که قهر نخبگان حوزه فرهنگ و ادب و هنر وبی تفاوتی انان به حاکمیت اجتماعی و فرهنگی کشور […]

    مسئولان؛قهر و بی تفاوتی نخبگان فرهنگی را جدی بگیرند!

    سید محی الدین حسینی ارسنجانی
    – روزنامه نگار

    برپایی نصف و نیمه و ناقص جشنواره های فیلم و تئاتر و شعر فجر در تهران و مراکز استانها یک نتیجه و خبر کلی و مهم در پی داست که قهر نخبگان حوزه فرهنگ و ادب و هنر وبی تفاوتی انان به حاکمیت اجتماعی و فرهنگی کشور بود.عدم حضور اهالی زبده و موثر حوزه فیلمسازی،کارگردانی و بازیگری و تهیه کنندگی در کنار عدم دریافت جوایز و هدایای رویدادهای مهم فجرانقلاب اسلامی از جانب برخی از اهالی موسیقی و شاعران مطرح ملی و میهنی و حتی شاعران آیینی نشان دهنده نوعی قهر و نارضایتی انان از مجموعه حاکمیت و یاحد اقل قهرشان با مدیران و برنامه ریزان شغل و حرفه مربوطه و دست اندرکاران برگزاری جشنواره های فیلم و تئاتر و شعر فجر و از جمله وزارتی که عنوان فرهنگ و ارشاد اسلامی را به یدک میکشد است. اگر در این زمینه ارزیابی و تحلیلی موثر و مهم صورت نگیرد و دلایل این ستیز بین فرهنگوران و متولیانشان گفته و شناخته و بررسی نگردد باید گفت زنگ خطر جدایی و گسست مهمترین و موثر ترین قشر مشارکت کننده دربرنامه های حاکمیت به صدا در خواهد امد که متاسفانه باید گفت سالها چنین زنگ خطری به صدا در آمده اما گویا فرد یا افرادی از مسئولان ملی و محلی قرار نیست این واقعیت را بدانند و باور کنند. مولف یا هنرمندی که آثارش مدام سانسور شود و یا فیلمسازی که اثر تولیدی اش مرتب با ممیزیهای سخت و بی مورد روبرو شود و هنرمند موسیقیایی که مجوز کنسرت هایشان به هر دلیل باطل میگردد و مدیر مسئول روزنامه ای که در پرداخت یارانه های مطبولاتی با بی عدالتی محض مواجه است چرا باید خود را مجبور به پذیرش شرایط نامزدی یا کاندیدا شدن در برنامه های مختلف به ظاهر فرهنگی و همایشهای و جشنواره های مثلا فرهنگی از جمله جشنواره موسیقی فجر نماید؟نخبگان و فرهنگوران و هنرمندان و اهالی شعر و ادب و اندیشه در ایران بعد از انقلاب اسلامی هیچگاه به دنبال تقابل و رویا رویی با ارکان نظام اسلامی و حاکمیت اجتماعی نبوده و نیستند اما همواره نسبت به نوع عملکرد نادرست مجریان امور فرهنگی نقد داشته و انتقاد نموده اند.اگرچه در پاره ای موارد قهر و دوری نخبگان فرهنگ و هنر کشور دور از انصاف و تابع شرایط حاکم بر جشنواره هااست اما به طورکلی باید نقدهای منصافانه و پیشنهادات سازنده و راه گشای انان را جدی گرفت و نگذاشت با اشتباهات برخی از مجریان و سیاست گذاران آنان به بی راهه رانده شوند و ناخواسته چنین موثرین عرصه فرهنگ را به سمت و سوی اردوی بیگانگان و نامحرمان هدایت کرد.اگر به هنرمند و فعال عرصه فرهنگ در کشورمان بی محلی شد و او را تکریم نکردیم آثار سوء و منفی آن را با برخی رفتارهای غیر مدنی خواهیم دید و آنگاه علاوه بر سخت ترشدن کار اهالی فرهنگ در فضاهای فرهنگی ایران کار و تلاش مدیران و برنامه ریزان فرهنگ و حتی مجریان نظم و امنیت کشور هم با مشکل مواجه خواهد شد. فرهنگوران و اهالی قلم و اندیشه برخوردار ازقدرت تصمیم گیری و موثر در تصمیم سازی اند و نمیتوان آنان را فراموش کرد و نسبت به دیدگاههای صائب و نیازها یشان بی تفاوت بود.تلاش برای اقناع نخبگان فرهنگی،هنرمندان و فعالان فرهنگی همسو با سیاستهای کلی عرصه فرهنگ در نظام فعلی راهی جز دیدن آنها و شنیدن حرف و سخنشان نداریم.نمیتوان صدا و سیمای کشور و همه امکانات ملی را در مسیر بزرگ شدن و دیده شدن چند هنرمند خاص تئاتر و سینما و موسیقی قرار داد حال آنکه به افراد کاردرست و بی حاشیه این عرصه نگاه نکرد و بی تفاوتشان بود.باید در رفتار و نوع نگاه مدیران فرهنگی کشور نسبت به کار و دیدگاه فعالان فرهنگی و هنری بازنگری کرد و در این زمینه اجازه اظهار نظر به اهالی فرهنگ و هنر داد و نقدهایشان را یک به یک گوش کرده،اعتراض و انتقاد اتشان را تحمل کنیم،بر آنان نیاشوبیم و با پاسخ تند و خشن مواجه اشان نکنیم و از سوی دیگر فرهنگور انمان هم با توجه به شرایط کشور و ارزش وجودیشان به نحو دشمن شاد کن و اختلاف انگیزاننده و ناامید کننده رفتار ننمایند.قهرنخبگان فرهنگی با حاکمیت فرهنگی و اجتماعی را رصد و مطالعه و علت یابی کرده و نسبت به رفع سوء تفاهمات و اختلافات فیمابینشان طرح و برنامه های بازدارنده و اقدامات مفید ومصلحانه داشته باشیم.وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید بدون هر گونه خط کشی بین نخبگان و به دور ازهر گونه تفاوت سلایق موجود و رایج بین فرهنگوران ملی در مسیر هدایت و اصلاح رفتار و دانش افزایی آنان تلاش کند و به بی برنامگی ها و بی نظمیها در اجرای رویدادهای فرهنگی پایان دهد تا در پایان هر رویداد دلخوریها پیش نیاید و کمترین نقد های منفی و انتقاد های اهالی فرهنگ را نسبت به برنامه های خود به دنبال داشته باشد.

    وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،سازمان تبلیغات،حوزه هنری، وزارت آموزش و پرورش، معاونتهای فرهنگی دستگاه های مختلف کشور و رسانه های حال بد کن باید با نگاهی به گذشته و حال اهالی فرهنگ،این فرهنگ صدمه دیده را درک و نسبت به ترمیم باطن و ظاهر فرهنگ کشور و توجه کافی برای درمان دردهای اهالی فرهنگ کشور همت کنند و هنرمندان و فعالان فرهنگی را دریابند و به جای کمک کردن و یا حمایت از آنان در پی آذار و ایجاد محدودیتهای گوناگون برای آنان نباشند!

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نویسنده: محمد ناصریراد
    منبع: دیدگاه نیوز

    مطالب مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *