حمله حماس دو نکته را نشان میدهد. نخست آن که نفوذ در مقیاس بزرگ حتی در مواجهه با برخی از پیشرفتهترین فناوریهای نظارتی جهان در صورتی که مهاجم کوشا و مدافع از میزان توانایی خود از خودراضی باشد امکان پذیر است. این درسی برای کشورهایی است که در سراسر مرزهای زمینی طولانی خود با دشمنان بی پروا روبرو هستند برای مثال، کشورهای بالتیک یا کره جنوبی. مورد دیگر این است که حماس هم چنان یک بازیگر خطرناک “ترکیبی” است نه یک گروه شبه نظامی قدیمی و نه یک ارتش متعارف بلکه مانند حزب الله لبنان یک نیروی مسلح بسیار توانمند است که عناصر مختلف یک گروه شبه نظامی و یک ارتش متعارف را درهم میآمیزد.
موفقیت حمله حماس به اسرائیل بدون افشای برنامههای آن گروه با شکست حیرت انگیز اطلاعات اسرائیل در هر سطحی همراه است. حمله زمینی، دریایی و هوایی در تاریخ ۷ اکتبر حداقل ۸۰۰ کشته در اسرائیل برجای گذاشت و باید ماهها برنامه ریزی پشت آن وجود داشته باشد. مقامهای اسرائیلی در بهت زدگی به سر میبرند که چگونه آن جنبش اسلام گرا که غزه را کنترل میکند چنین تقویت ظرفیت نظامیای داشته که از چشم آنان دور ماده است. پس از پایان جنگ در غزه این موضوع قطعا موضوع تحقیقات متعدد خواهد بود.
به نقل از اکونومیست، با این وجود، از قبل مشخص است که این شکست از سوی اسرائیل به دو شکل بوده است: یکی جمع آوری اطلاعات و دیگری ارزیابی و تفسیر آن اطلاعات. نخست آن که اسرائیل با مجموعه وسیعی از حسگرهای الکترونیکی و سیستمهای نظارتی بر غزه نظارت داشته است. علاوه بر آن، اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل و شین بت دستگاه امنیت داخلی اسرائیل وظیفه پوشش وضعیت غزه و کرانه باختری را برعهده داشته اند. نکته دوم آن که اطلاعاتی که آنان موفق به جمعآوری آن شده اند و اکنون با نگاهی به گذشته میتوانست به یک حمله قریب الوقوع اشاره کند، به اشتباه تفسیر شده یا نادیده گرفته شده و منجر به ارزیابی نادرست از نیات حماس شده است. این شکستی است که ۵۰ سال پس از جنگ یوم کیپور برای اسرائیلیها طنین انداز میشود. این وضعیت با حمله ارتشهای مصر و سوریه آغاز شد که سازمانهای اطلاعاتی و نیروهای مسلح اسرائیل را غافلگیر کرد و هنوز هم از سوی اسرائیلیها به عنوان یک “شکست” توصیف میشود. در آن حمله نیز اطلاعات مهم اشتباه تفسیر شده بودند.
اولین مورد را میتوان با آن چه آشکارا سطح بالایی از امنیت عملیاتی حماس بود توضیح داد. کسانی که از قبل از این عملیات اطلاع داشتند محدود به دایره بسیار فشردهای از عوامل ارشد بودند که فاقد خطر استفاده از گوشی تلفن همراه یا هر نوع ارتباط الکترونیکی دیگری بودند که اسرائیل میتوانست با توجه به نظارت بر تمامی ارتباطات در غزه رهگیری کند. به سربازان پیاده نظام حماس که به این ماموریت اعزام شده بودند احتمالا تنها چند ساعت پیش از عملیات اطلاع داده شده بود و احتمالا به آنان گفته شد که با تسلیحات شان به نقطهای نزدیک مرز برسند بدون آن که جزئیات بیش تری در اختیارشان قرار داده شده باشد. ممکن است برخی متعجب شده باشند که نیروهای حماس چگونه توانستند در برخی نقاط تا ۳۰ کیلومتر به داخل اسرائیل نفوذ کنند یا آن که چگونه این حملات چندین روز ادامه داشته است. این در حالیست که در گذشته اسرائیل موفق شده بود طرحهای مشابهی را خنثی کند، اما این بار متحمل شکست شد.
برخی از عوامل تاثیرگذار به خصوص در سطح هوش میدانی نیز دخیل بوده اند. سربازان وظیفه و افسران جوان اسرائیلی که شبکه دوربینها و حسگرهایی را که هر اینچ از منطقه مرزی را پوشش میدهند رصد میکنند میتوانند تک تک اعضای حماس را روی صفحه نمایش خود شناسایی کنند. با این وجود، دیدن آنان که در نزدیکی مرز قدم میزنند حتی به تعداد زیاد لزوما برای تماشاگران منطقه نکتهای عجیب نبوده است. اعضای شاخه نظامی حماس که در تیپها و گردانهای منطقهای تشکیل شده اند که اعضای آن در محلههای محلی خود فعالیت میکنند. کل محدوده ساحلی صرفا ۳۶۰ کیلومتر مربع است و فاصله بین مرز با اسرائیل در شرق و سواحل مدیترانه در غرب در برخی نقاط به ۱۰ کیلومتر میرسد.
بسیاری از مهاجمان در حصار مرزی در فاصله چند قدمی خانههای خود بودند و انتظار میرفت در آن منطقه باشند. هم چنین، وجود بولدوزرها در سایتهای ساختمانی در نزدیکی مرز باعث ایجاد سوء ظن از سوی سربازان اسرائیلی نمیشد همان طور که در حملات اخیر از وسایل نقلیه غیر نظامی مانند وانت بار استفاده شد که بدون توجه عبور و مرور میکردند.
هم چنین، حماس عملیات نظامی خود را شبیه دستورالعمل کتب درسی نظامی انجام داد. حماس حمله خود را با یک حمله دقیق علیه حسگرها و ارتباطات اسرائیل آغاز کرد. بسیاری از دوربینهای مداربسته اسرائیل مورد هدف تک تیراندازان قرار گرفت و از کار افتاد. به نظر میرسد که جنگ الکترونیک نیز وجود داشته است. به گزارش خبرگزاری “رویترز” یک حمله کماندویی به مقر نیروهای دفاعی اسرائیل در جنوب غزه ارتباطات آن را مختل کرد و از صدور پیام هشدار به مقامهای مافوق اسرائیلی جلوگیری کرد. نیروهای حماس در ۲۹ مکان جداگانه عمدتا با استفاده از بولدوزرهای غیرنظامی از سد امنیتی مهیب در اطراف غزه که نواری از زمین غیر قانونی در مقابل خود دارد و با دوربین ها، حسگرهای حرارتی و موقعیتهای مسلسل خودکار پر شده عبور کردند. دهها وسیله نقلیه و صدها مرد مسلح (بر اساس یک ارزیابی تا هزار نفر) از حفرههای ایجاد شده در حصار عبور کردند. در این حمله هم چنین از چیزی استفاده شد که در ادبیات متون نظامی از آن تحت عنوان جنگ با تسلیحات ترکیبی یاد میشود: موشک باران عظیم در سپیده دم پوششی را برای پیشروی زمینی نیروها فراهم کرد که توسط جنگجویان پاراگلایدر نیرومند و دیگر جنگجویانی که از طریق دریا وارد میشدند مورد پشتیبانی قرار گرفت.
هیچ یک از این موارد برای اسرائیل که نتوانسته ماهها برنامه ریزی و تهیه تسلیحات از سوی حماس را شناسایی کند قابل توجیه نیست. با این وجود، جدیترین شکست در بالاترین سطح ارزیابی سیاسی از سوی اسرائیل رخ داده است. از زمان جنگ ۱۱ روزه بین اسرائیل و غزه در ماه مه ۲۰۲۱ میلادی مقامهای اطلاعاتی اسرائیل تصور میکردند که حماس از ایجاد جنگ دیگری منصرف شده و “یحیی سنوار” رهبر آن گروه در غزه تصمیم گرفته بر بازسازی اقتصاد نوار محاصره شده تمرکز کند. در نتیجه چنین ارزیابی اشتباهی مقامهای اسرائیلی گمان میکردند سنوار به اسرائیل و مصر نیاز دارد تا به کارگران روزمزد و تاجران اجازه عبور از مرز بدهند. این ارزیابی اشتباه تا صبح شنبه در ذهن مقامهای اسرائیلی وجود داشت.
عملیات اخیر حماس شکست رهبری سیاسی اسرائیل نیز بوده است. هیچ کشوری منابع اطلاعاتی نامحدودی ندارد. تخصیص آن منابع و هدف گذاری اطلاعاتی تا حد زیادی با اولویتهای سیاستمداران تعیین میشود. مقامهای امنیتی اسرائیلی از مدتها پیش گلایه داشتند و هشدار میدادند که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل تهدید متوجه از جانب غزه را نادیده گرفته و ترجیح میدهد بر روی ایران و حزب الله لبنان تمرکز کند. مقامهای امریکایی و اسرائیلی میگویند هیچ گونه مدرکی دال بر حضور ایران در حملات اخیر حماس وجود ندارد. وزرای دولت راستگرای فعلی نتانیاهو که در پایان سال ۲۰۲۲ میلادی تشکیل شد خواستار تخصیص منابع بیش تری برای نظارت بر کرانه باختری اشغالی شده اند جایی که حامیان آنان یعنی شهرک نشینان اسرائیلی در میان فلسطینیان زندگی میکنند. نتانیاهو در طول دوران حرفهای اش خود را به عنوان “متخصص تروریسم” معرفی کرده است. در واقع، این اولین ادعای او برای شهرت در رسانههای آمریکایی بود. با این وجود، پس از عملیات اخیر حماس به نظر میرسد شهرت او خدشه دار شده است.
موفقیت حماس و شکست اطلاعاتی اسرائیل احتمالا توسط نیروهای مسلح در سراسر جهان مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت. در سالیان اخیر متفکران نظامی استدلال کرده اند که حسگرهای مداوم و سلاحهای دقیق حمله به ارتش را به تدریج سختتر کرده است، زیرا نیروهای متمرکز تمایل به شناسایی و ضربه زدن دارند. برای مثال، این روند اوکراین را وادار کرده از حملات متقابل زرهی در مقیاس بزرگ به نفع حملات کوچکتر توسط تیمهای کوچک سربازان پیاده صرفنظر کند.
حمله حماس دو نکته را نشان میدهد. نخست آن که نفوذ در مقیاس بزرگ حتی در مواجهه با برخی از پیشرفتهترین فناوریهای نظارتی جهان در صورتی که مهاجم کوشا و مدافع از میزان کارایی و توانایی خود از خودراضی باشد امکان پذیر است. این درسی برای کشورهایی است که در سراسر مرزهای زمینی طولانی با دشمنان بی پروا روبرو هستند برای مثال، کشورهای بالتیک یا کره جنوبی. مورد دیگر این است که حماس همچنان یک بازیگر “ترکیبی” است و نه یک گروه شبه نظامی قدیمی یا یک ارتش متعارف بلکه مانند حزب الله لبنان یک نیروی مسلح بسیار توانمند است که عناصر مختلف یک گروه شبه نظامی و یک ارتش متعارف را در هم میآمیزد.
پس از عملیات اخیر حماس حملات مقامهای اسرائیلی علیه نتانیاهو آغاز خواهد شد. او میداند که چگونه شکست سال ۱۹۷۳ اسرائیل به طور مهلکی “گلدا مایر” نخست وزیر وقت اسرائیل را تضعیف کرد و به استعفای او انجامید.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
اخباری که توسط خبر فوری منتشر میشوند به صورت اتوماتیک از منابع مختلف جمعآوری شده و در سایت دیدگاه نیوز انتشار مییابند. مسئولیت صحت یا عدم صحت این اخبار توسط دیدگاه نیوز تایید و یا تکذیب نمیشوند و این اخبار نیز دیدگاه هیئت تحریریه نمیباشند.
دیدگاهتان را بنویسید