×
آخرین اخبار

گفتگویی با ناصر غلامی، سرپرست خبر روز در آذربایجان شرقی؛
عکس و خبر و عملیات های امدادی زندگی من است

  • کد نوشته: 68393
  • ۱۴۰۰-۰۵-۲۱
  • 509 بازدید
  • گاهی دوربین و قلم را لحظه ای زمین گذاشته و هم به نجات و امدادرسانی مشغول می شدم و هم به خبرنگاری ادامه می دادم.
    عکس و خبر و عملیات های امدادی زندگی من است

    لطفاً خودتان را معرفی نموده و بفرمایید که در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟

    ناصر غلامی هوجقان نجاتگر امداد هوایی و خبرنگار هستم و دوره داوطلبی آتشنشان و دوره پیشرفته (cpr) را دیده ام.

    از خاطرات خبرنگاری خود بیشتر بگویید؟ 

    خاطرات زیادی از خبرنگاری همراه با عملیات های امدادی دارم چند بار در عملیات های آتشنشانی به کمک و یاری آتشنشان ها رفته ام که یکی از آنها آتشسوزی در گاراژی در روستای شادآباد تبریز بود. چندین بار در عملیاتهای اورژانس همکاری نموده ام که یکی از خاطرات خوب بود که دوره های هلال احمر نظیر پیش بیمارستانی و حمایت روانی به دادم رسید.

    در مصلی امام خمینی تبریز پوشش امدادی بودیم که دو نفر یک خانم و یک پیرمرد ۷۰ ساله که دچار بیماری قلبی بود به ما مراجعه کرد بیمار خانم را نجاتگران خانم مستقر در مصلی امام با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردند و چون آمبولانسی نبود تا بیمار آقا را با وضیعت حاد به بیمارستان منتقل کنیم با اورژانس تماس گرفتیم که متاسفانه به علت نبود کارشناس اورژانس از من خواستند تا رسیدن به بیمارستان مدنی تبریز که بیمارستان تخصصی قلب بود در داخل آمبولانس با اورژانس همکاری کنم، راننده اورژانس در گفتگوی رادیویی با مرکز کنترل اورژانس، مرکز کنترل اورژانس از راننده اسم و سن و شماره تلفن خواست و راننده شیشه عقب داخل آمبولانس را باز کرده از بیمار ۷۰ ساله پرسید ولی جوابی نشنید تا مسیر بیمارستان با شگرد هایی و با روحیه دادن به بیمار توانستم اسم و سن و شماره تماس را گرفته و به راننده اورژانس دادم که باعث تعجب راننده شد، گاهی عجیب در صحنه های عملیاتی داخل میشدم به طوری که عملیات چه در هلال احمر چه در آتشنشانی و اورژانس صورت نگرفته در عملیات بودم و دوربین و قلم را لحظه ای زمین نگذاشته و هم به نجات و امداد رسانی مشغول می شدم و بعد به خبرنگاری پرداخته و خیلی وقت ها زودتر از همه خبر های عملیاتی امدادی را کار میکردم که موجب بهت و حیرت خیلی ها بود.

    آیا در عملیات های هلال احمر خاطره ی تلخی هم دارید؟

    خاطره تلخی از یک روز مه آلود در عوارضی تبریز دارم در پایگاه جاده ای عوارضی تبریز سال ۹۴ دارم در پائیز ۹۴ ساعت ۵ صبح بود بیسیم به صدا درآمد تصادفی در جاده خاوران تبریز بوقوع پیوست راننده من و یک نفر نجاتگر به محل تصادف با احتیاط کامل رفتیم چون مسیر بسیار مه آلود بود و حتی چند قدمی خودمان را به سختی میدیدیم به محل حادثه رسیدیم بعد از اقدامات اولیه مصدوم را به اورژانس تحویل دادیم راننده و نجاتگر همکار در آنطرف خیابان منتظر من بودند و من در کنار گاردریل وسط خیابان بودم که خودرویی با سرعت ۱۳۰ کیلومتر در نزدیکی جاده ترمز و من در آن لحظه به آنطرف گاردریل خود را رساندم که خودرو بعد از ترمز گاردریل وسط خیابان جایی که لحظه قبل من در آنجا بودم برخورد کرد راننده و نجاتگر همکار هردو چون دید بخاطر مه آلود بودن مسیر بود فکر کردند خودرو به من برخورد کرد، خدا رو شکر بخیر گذشت عشق و علاقه به هلال احمر و عملیات های امدادی حتی باعث از دست دادن جان هم می شود و گاهی نجاتگران مرگ را در یک قدمی خود حس میکنند ولی این حس نوع دوستی و امداد رسانی به هموطنان است که با این همه سختی وقتی لبخند رضایت هموطنان را میبینیم بیشتر به این حرفه امدادگری افتخار میکنیم و مصمم تر از گذشته به این شغل میپردازم.

    از رزومه خبری خود بیشتر بگویید. 

    بنده خبرنگار و سرپرست دیدگاه نیوز در استان آذربایجان شرقی، دبیر مکتوب باشگاه خبرنگاران داوطلب هلال احمر آذربایجان شرقی و مستند ساز معاونت امداد و نجات استان آذربایجان شرقی هستم، و خدا را شکر در اکثر خبرهایی که کار کردم بازخورد خوبی داشت و به نتیجه منتهی شد، عکس و خبر و عملیات های امدادی زندگی من است و هیچ وقت احساس خستگی نمیکنم.

     

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *