×
آخرین اخبار

بررسی تطبیقی “سفرِ قهرمان” و هفت خوانِ رستم

  • کد نوشته: 137649
  • ۱۴۰۲-۰۳-۱۸
  • 169 بازدید
  • سفرِ قهرمان یک الگوی معمول داستانی یا قالب داستانی است که به قهرمانی می‌پردازد که به یک ماجراجویی می‌رود، درسی می‌گیرد، با این دانش تازه کسب کرده به یک پیروزی می‌رسد و سپس با تغییری در شخصیت خود به خانه برمی‌گردد.

    بررسی تطبیقی “سفرِ قهرمان” و هفت خوانِ رستم

    به گزارش خبرروز، محمد ناصریراد مستندساز شیرازی در مقاله ای آورده است:

    در این نوشته سعی بر آن است تا سفر قهرمان در هفت خوان رستم بررسی شود؛ در آغار قبل از هر سخنی  باید به ماهیت و چیستیِ سفر قهرمان پرداخت.

    سفرِ قهرمان یک الگوی معمول داستانی یا قالب داستانی است که به قهرمانی می‌پردازد که به یک ماجراجویی می‌رود، درسی می‌گیرد، با این دانش تازه کسب کرده به یک پیروزی می‌رسد و سپس با تغییری در شخصیت خود به خانه برمی‌گردد. سفر قهرمان را می‌توان در سه مرحله اساسی خلاصه کرد:

    ۱. جدایی یا عزیمت. قهرمان جهان آشنا یا عادی را ترک می‌کند.

    ۲. تشرف یا رهیافت. قهرمان با دنیای ناشناخته آشنا می‌شود.

    ۳. بازگشت. قهرمان به دنیای آشنا و عادی بازمی‌گردد.

    اثر تأثیرگذار جوزف کمبل با عنوان “قهرمان هزار چهره” یا همان “سفر قهرمان” (۱۹۴۹)، مفهوم سفر قهرمان و مراحل مختلف آن را تحلیل می‌کند.

    کمبل در کتاب “قهرمان هزار چهره”، مراحل هفده گانه ی سفر را این‌گونه خلاصه می‌کند:

    مرحله جدایی:
    ۱. دعوت به ماجراجویی: چیزی یا کسی زندگی آشنای قهرمان را با ارائه یک فرصت، مشکل یا تهدید مختل می‌کند.

    ۲. رد دعوت: قهرمان که مایل نیست از منطقه راحتی خود خارج یا با ترس خود روبرو شود، در ابتدا برای شروع این سفر مردد است.

    ۳. امداد غیبی: یک شخصیت مرشد ابزارها و الهامات لازم را برای قبول دعوت به ماجراجویی برای قهرمان فراهم می‌کند.

    ۴. عبور از آستانه: قهرمان ماجراجویی خود را آغاز می‌کند.

    ۵. شکم نهنگ: قهرمان از نقطه بدون بازگشت عبور می‌کند، و با اولین مانع اصلی خود روبرو می‌شود.

    مرحله تشرف
    ۶. جاده آزمون‌ها: قهرمان باید یک سری آزمون‌های سخت را پشت سر بگذارد تا تحول خود را آغاز کند. غالباً قهرمان حداقل در یکی از این آزمون‌ها شکست می‌خورد.

    ۷. ملاقات با ایزدبانو: قهرمان با یک یا چند متحد دیدار می‌کند که به او در ادامه سفر کمک می‌کنند.

    ۸. زن به‌عنوان وسوسه گر: قهرمان وسوسه می‌شود که ماجراجویی خود را رها کند یا از آن دور شود. به طور سنتی، این وسوسه یک عشق است، اما می‌تواند به اشکال دیگری از جمله شهرت یا ثروت نیز خود را نشان دهد.

    ۹. آشتی با پدر: قهرمان با دلیل سفر خود، با تردیدها و ترس‌ها و قدرت‌هایی که بر زندگی او حاکم هستند روبرو می‌شود. این یک نقطه عطف مهم در داستان است: هر قدم قبلی قهرمان را به اینجا آورده است و هر گام به جلو از این لحظه ناشی می‌شود.

    ۱۰. خدای گون شدن: در نتیجه این تقابل، قهرمان درک عمیقی از هدف یا مهارت خود پیدا می‌کند. قهرمان که مسلح به این توانایی جدید شده است، خود را برای سخت‌ترین قسمت ماجراجویی آماده می‌کند.

    ۱۱. برکت نهایی: قهرمان به هدفی که برای رسیدن به آن تلاش کرده است، می‌رسد و دعوتی را که در وهله اول، سفر او را منجر شده است محقق می‌کند.

    مرحله بازگشت
    ۱۲. امتناع از بازگشت: اگر سفر قهرمان پیروزمندانه بوده باشد، ممکن است او تمایلی به بازگشت به دنیای معمولی زندگی قبلی خود نداشته باشد.

    ۱۳. فرار جادویی: قهرمان باید با آنچه از ماجراجویی خود بدست آمده فرار کند، و از کسانی که می‌خواهند آن را پس بگیرند بگریزد.

    ۱۴. کمک خارجی: همچون ملاقات با ایزدبانو، قهرمان از یک مرشد یا ناجی کمک می‌گیرد تا او را به خانه برساند.

    ۱۵- گذشتن از آستانه بازگشت: قهرمان بازگشت موفقیت آمیزی به دنیای معمولی دارد.

    ۱۶- ارباب دو جهان: می‌بینیم که قهرمان تعادلی بین آنچه قبل از سفر بوده و آنچه هم اکنون است برقرار می‌کند. غالباً، این به معنای متعادل‌سازی جهان مادی با روشنگری معنوی که به دست آورده است.

    ۱۷. زندگی آزاد: ما قهرمان را با زندگی خود تنها می‌گذاریم.

    حال در این بخش به بررسی تطبیقی هفت خوان رستم با مراحل “سفر قهرمان” می پردازیم:

    در داستان هفت خوان رستم، کاووس شاه تصمیم می گرد به مازندران لشکرکشی کند و آنجا را تصرف کند. با وجود مخالفت‌های بزرگان از جمله زال، کاووس تصمیم می‌گیرد به این سفر برود اما در آنجا او و سپاهش دچار جادوی شاه مازندران می‌شوند و در سیاه‌چالی اسیر می‌شوند. کاووس از زال کمک می‌طلبد. زال فرزند خود رستم را دعوت به این سفر می‌کند.

    ۱. دعوت به ماجراجویی: زال از رستم می‌خواهد که برای نجات کاووس راهی مازندران شود.

    ۲. رد دعوت: در هفت خوان رستم با اینکه رستم با صراحت دعوت زال را رد نمی‌کند اما قبول این دعوت بدون چون‌وچرا نیست که نشان‌دهنده بی‌میلی و یا هراسی است که از سفر به سرزمینی ناشناخته دارد. اما سرانجام رستم این سفر را می‌پذیرد.

    ۳. امدادرسانان غیبی: خداوند و نیروهای یاری کننده‌اش مانند رخش و اولاد از زمره این نیروها و امدادهای غیبی است.

    ۴. عبور از آستانه: خوان اول و مبارزه با شیر است.

    ۵. جاده آزمون‌ها: از خوان دوم آغاز می‌شود و تا پایان هفت خوان، کشتن دیو سپید و رهایی کیکاووس را در بر می‌گیرد.

    ۶. زن اغواگر: زن جادوگری که در خوان چهارم در صدد دلربایی از رستم برمی‌آید که رستم به کمک خداوند رهایی می‌یابد.

    ۷. آشتی با پدر: خوان هفتم و کشتن دیو سپید باعث می‌شود که فردیت قهرمان داستان کامل شده و رستم با اثبات قدرت و قهرمانی همتای قهرمانی چون پدرش زال شود.

    ۸. خدای گون شدن: رستم با چکاندن قطرات جگر دیو سپید بینایی را به پادشاه بازمی‌گرداند.

    ۹. برکت نهایی: بخشش غنائم جنگ به نیازمندان پایان مرحله تشرف است که رستم با رسیدن به کمال نهایی نتایجش را به مردم ارزانی می‌کند.

    ۱۰. ارباب هر دو جهان و آزاد: رستم بر مشکلات فائق آمده و از برکات سفر بهره‌مند می‌شود.

    بنظر شما افسانه ی گیلگمش را چگونه میتوان بر اساس این مراحل، بررسی کرد؟

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *