×
آخرین اخبار

«بدل داشتن» رهبران جهان، افسانه است یا واقعیت؟

  • کد نوشته: 136012
  • ۱۴۰۲-۰۳-۱۰
  • 120 بازدید
  • زمانی که رژیم‌ها به سرنوشتی خشونت بار منتهی نشده، اما با تاریخ انقضای بدن رهبر سیاسی خود مواجه می‌شوند این پرسش مطرح می‌شود که با بدن او باید چه کرد. پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴ میلادی “لئونید کراسین” دیپلمات شوروی پیشنهاد ساخت بنای یادبودی حاوی جسد او را مطرح کرد تا به محلی برای زیارت تبدیل شود.

    «بدل داشتن» رهبران جهان، افسانه است یا واقعیت؟

    فشار‌های رهبری در زمان جنگ، بر رهبران روسیه و بلاروس تاثیر می‌گذارد. شایعاتی مبنی بر ابتلای پوتین به بیماری‌های متعدد از جمله پارکینسون و سرطان وجود دارد. گفته می‌شود که پوتین هر جا که می‌رود تیمی از پزشکان او را همراهی می‌کنند.

    به گزارش نیویوروپیئن، هم چنین، گمانه‌زنی‌هایی مطرح شده مبنی بر آن که “الکساندر لوکاشنکو” رئیس جمهور بلاروس نیز بیمار است چرا که برخلاف سالیان گذشته که در مراسم سالانه روز ملی پرچم و نشان ملی در تاریخ ۱۴ مه، سخنرانی نکرد. ادعا‌هایی وجود دارند مبنی بر آن که کرملین از فیلم‌های ضبط شده پوتین استفاده می‌کند؛ که این تصور را ایجاد می‌کند که او در حال کار است در حالی که واقعا ناتوان می‌باشد. هم چنین ادعا‌هایی وجود دارد مبنی بر این که پوتین از مجموعه‌ای از بدل‌ها برای شرکت در رویداد‌ها و مراسم مختلف به جای خود استفاده می‌کند.

    برخی از این گزارش‌ها بیشتر بازتا‌ب‌ امید و آرزو‌های مفسران غربی هستند. با این حال استفاده از بدل امری غیر معمول نیست. گفته می‌شود “کیم جونگ اون” رهبر کره شمالی نیز از چندین بدل استفاده می‌کند و یک بار در حال گفتگو با یکی از آنان دیده شده و تصویری از آن لحظه وجود دارد. همین موضوع سبب شده تا هر بار حضور او مفسران را مجبور کند تا خط رویش موی و دندان‌هایش را با عکس‌ها و فیلم‌های قبلی مقایسه کنند تا مشخص شود آیا او واقعا خود در مراسم و رویداد‌ها حضور داشته یا از بدل استفاده کرده است.

    ادعا‌های متعددی مبنی بر استفاده “صدام حسین” رئیس جمهور پیشین عراق از بدل وجود دارند. “لطیف یحیی” سرباز سابق در کتابی که از روی آن فیلمی نیز ساخته شد ادعا کرده بود که بدل “عدی” یکی از پسران صدام بوده است. او مدعی بود که در زمان حضور در جبهه‌های جنگ عراق علیه ایران احضار شده بود، زیرا عدی به خاطر داشت که وقتی آن دو با یکدیگر در مدرسه بودند تا چه اندازه به هم شباهت داشتند. او ادعا کرده بود که برای افزایش شباهت با عدی تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.

    استفاده از بدل برای صدام و عدی مورد تردید قرار گرفته است. علاء بشیر پزشک صدام مدعی شده بود: “نه من و نه هیچ یک از جراحان پلاستیک همکارم در عراق جراحی‌ای را انجام نداده بودیم که چهره فردی را شبیه رئیس جمهور کند”. پس از برجسته شدن تناقض‌های موجود در داستان ادعایی، لطیف همسر سابق او در مصاحبه‌ای گفته بود که فکر می‌کند ادعا‌های وی “مشکوک” هستند. فرد دیگری مدعی شد که او برای دوستی و معاشرت با زنان خود را به جای عدی معرفی کرده بود.

    “دمیتری پسکوف” سخنگوی کرملین در پاسخ به شایعه‌ای مبنی بر آن که پوتین در پناهگاهی مخفی شده و از بدل استفاده می‌کند گفته بود: “شما خودتان می‌بینید که رئیس جمهور ما چگونه است: او همیشه فعال بوده و اکنون نیز فعال است به گونه‌ای که کسانی که در کنار او کار می‌کنند به سختی می‌توانند او را همراهی کنند. البته او در هیچ پناهگاهی حضور ندارد”.

    سابقه‌ای برای استفاده از بدل توسط رهبران گذشته روسیه وجود دارد. شایعه شده بود که “بوریس یلتسین” در دوران نقاهت پس از عمل قلب دارای بدل بوده است. گفته می‌شود “جوزف استالین” نیز دارای بدل بوده که با نام “رشید” شناخته شده بود. رشید ادعا کرد که افراد بدل دیگری نیز توسط کا گ ب به کار گرفته شده بودند اگرچه او هرگز هیچ یک از آن افراد را ندیده بود. در سال ۲۰۰۸ میلادی یکی دیگر از بدل‌های استالین به نام “فلیکس دادایف” مطرح شد. پوتین به او اجازه داد تا داستانش را تعریف کند و او در مستندی درباره آخرین روز‌های استالین ظاهر شد.

    هم چنین، استفاده از بدل برای فریب دادن توسط کشورهای دیگر نیز صورت گرفته است. ژنرال “مونتگومری” فرمانده نیرو‌های زمینی متفقین در طول عملیات اُورلرد از یک سرباز بریتانیایی به نام “ام.‌ای کلیفتون جیمز” به عنوان بدل خود استفاده کرده بود. آن سرباز حرکات، نحوه راه رفتن و صدای مونتگومری را آموخته بود و به دلیل آن که یک انگشتش را از دست داده بود از پروتز استفاده کرد. جیمز به شمال آفریقا اعزام شد تا تمرکز آلمانی‌ها را از تهاجمی که مونتگومری واقعی در اروپا در حال انجام آن بود منحرف سازد.

    هم چنین، سیا به عنوان بخشی از طرح خود برای سرنگون ساختن “سوکارنو” رئیس جمهور وقت اندونزی در دهه ۱۹۵۰ میلادی از یک بدل استفاده کرد تا او را در یک فیلم مستهجن در حال رابطه جنسی با یک مامور زن شوروی نشان دهد. طبق برنامه ریزی صورت گرفته قرار بود تا این رسوایی و نمایش تحقیرآمیز باعث شود سوکارنو از مقامش کناره گیری کند. در عوض، سوکارنو آن را سرگرم کننده دانست و خواستار نسخه‌های بیش تری از آن شد!

    حتی در هنگام مرگ نیز جسد لنین ارزشمندتر از بدن شهروندان عادی قلمداد می‌شد. هنگامی که نیرو‌های نازی در سال ۱۹۴۱ به مسکو نزدیک می‌شدند جسد او پیش از هر یک از ساکنان شهر به محلی امن انتقال یافت

    بدل علاوه بر تامین امنیت برای رهبران سیاسی می‌تواند وظایفی را انجام دهد که بسیاری آن را خسته کننده می‌دانند: ملاقات با توده‌ها. در مورد استالین او علاقه‌ای به دیدار با کارگران عادی نداشت و هرگز از مزارع و کارخانه‌های جمعی بازدید نمی‌کرد. عملکرد بدل در این باره می‌تواند این تصور را ایجاد کند که رهبران سیاسی به مردم خود نزدیک هستند.

    بسیاری از رهبران سیاسی با ساخت مجسمه‌ها نه تنها عملی خودآگاهانه را انجام می‌دهند بلکه به عنوان بخشی از سیستم نظارت روانی اثر نشان و نام خود را بر کشور‌های شان ثبت می‌کنند. زمانی که آنان نمی‌توانند از نظر فیزیکی همواره و در همه جا حضور داشته باشند و حتی بدل‌ها نیز نمی‌توانند به این موفقیت دست یابند مجسمه‌ها به عنوان شبیه سازی بدن واقعی استفاده می‌شوند. نقاشی‌ها و پرتره‌های عکسبرداری شده از رهبران در هر ساختمان عمومی آویزان است.

    با پایان یافتن رژیم‌ها زمانی که مردم نمی‌توانند بدن واقعی رهبر را در دست بگیرند بدن نمادین به شکل مجسمه‌ها سرنگون می‌شود. در دوره صدام هزاران پرتره، پوستر و مجسمه از او در سراسر عراق نصب شده بود. یکی از تصاویر نمادین سقوط در حالی که شخص صدام در حال فرار بود سرنگونی مجسمه اش در میدان فردوس در بغداد بود. مدت‌ها پس از مدفون شدن دیکتاتور‌ در زیر خاک روند تخریب تصویر ادامه داشت.

    زمانی که رژیم‌ها به سرنوشتی خشونت بار منتهی نشده، اما با تاریخ انقضای بدن رهبر سیاسی خود مواجه می‌شوند این پرسش مطرح می‌شود که با بدن او باید چه کرد. پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴ میلادی “لئونید کراسین” دیپلمات شوروی پیشنهاد ساخت بنای یادبودی حاوی جسد او را مطرح کرد تا به محلی برای زیارت تبدیل شود. کراسین هم چنین تلاش ناموفقی در مورد منجمد کردن بدن خود به صورت برودتی داشت.

    بدن لنین پس از مومیایی شدن و قرار گرفتن در مقبره در میدان سرخ به خوبی مورد مراقبت قرار گرفت. کت و شلوار او هر ۱۸ ماه یکبار تعویض می‌شد. پس از تغییر چهره در سال ۲۰۰۴ میلادی اعلام شد که او جوان‌تر از دهه‌های گذشته به نظر می‌رسد. آرامگاه او امروز به روی عموم باز است. بازدید کنندگان موظف به احترام گذاشتن به جسد او هستند. عکاسی، فیلمبرداری، صحبت کردن و دست در جیب کردن در آنجا ممنوع است.

    استالین مومیایی شده پس از مرگ در سال ۱۹۵۳ به لنین پیوست. “نیکیتا خروشچف” جانشین استالین در سال ۱۹۵۶ میلادی سخنرانی‌ای را ایراد کرد که در آن کیش شخصیت استالین و دیکتاتوری او را محکوم کرده بود. کمی پس از آن سخنرانی روند تخریب مجسمه‌های استالین در سرتاسر اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. با این وجود، تنها در سال ۱۹۶۱ میلادی بود که جسد او از دید عموم خارج شد.

    حتی در هنگام مرگ نیز جسد لنین ارزشمندتر از بدن شهروندان عادی قلمداد می‌شد. هنگامی که نیرو‌های نازی در سال ۱۹۴۱ به مسکو نزدیک می‌شدند جسد او پیش از هر یک از ساکنان شهر به محلی امن انتقال یافت. در کشور‌هایی که از بدل برای رهبران سیاسی استفاده می‌شود در نهایت تنها یک بدن مهم است و تنها آن بدن است که ارزش دارد بدن‌های دیگر برایش قربانی شوند تا نجات یابد.

    “توماس هابز” نظریه پرداز اصلی قدرت دولتی جوهر قدرت را حاکمیت دولت می‌دانست. هابز معتقد بود که قدرت در بهترین و خالص‌ترین حالت خود از طریق موقعیت منحصر بفرد حاکمیت اعمال می‌شود و او آن اعمال قدرت از طریق حاکمیت را “لویاتان” نامید.

    اصل اساسی هابز در مورد طبیعت انسانی این است که هر یک از ما در تلاشی بی وقفه برای تسلط بر دیگران در “جنگ همه علیه همه” قرار داریم. هر یک از ما صرفا به دنبال تقویت توانایی خود برای داشتن قدرت انجام آن چه دوست داریم و خودداری از انجام اقداماتی هستیم که نمی‌خواهیم آن را انجام دهیم. این دستور العملی برای درگیری بی پایان است که ناشی از رقابت، بی اعتمادی و دستیابی به شکوه یا مقام است. در چنین وضعیتی کشتن دیگران قبل از کشتن شما می‌تواند منطقی باشد.

    راه حل هابز برای این پرسش که چگونه باید حکمرانی کنیم؟ آن است که یک فرد یا پارلمان قدرتمند را در راس امور قرار دهیم. او در اثر “لویاتان” استدلال می‌کند که افراد با انگیزه قوی‌ترین علایق شان که ترس از مرگ خشونت بار و میل شان برای زندگی راحت و لذتبخش است باید با دولت قراردادی اجتماعی منعقد کنند. آنان با این کار در ازای کسب امنیت از برخی از آزادی‌ها چشم پوشی می‌کنند.

    آنان موافقت می‌کنند که در صورت نقض مفاد قرارداد به دولت اجازه دهند تا بر آنان و سایر افراد قدرت اعمال مجازات را داشته باشد. در حالی که استالین و صدام هر دو به صورت مرتب قراردادشان را با بسیاری از افرادی که هیچ کاری برای به چالش کشیدن قدرت آنان انجام ندادند صرفا برای ایجاد ترس در دیگران یا مجازات گروه‌های قومیتی خاص شکستند.

    مهم نیست که شما تا چه اندازه جودو و سوارکاری انجام می‌دهید و مانند پوتین بدن نیمه برهنه‌تان را به نمایش می‌گذارید بدن در نهایت پیر و بیمار می‌شود. با این وجود، نهاد‌ها نیز می‌توانند فرسوده شوند.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *