به گزارش خبرروز، در این یاداشت و تحلیل ادبی به قلم مریم عباسی نگاهی خواهیم داشت به اشعار مالک البطلی شاعر عراقی که به تازگی اولین مجموعه وی در ایران ترجمه و منتشر شده است .
اگر بخواهم خالصانه درباره نقد شعر نظر بدهم می گویم موافق نقد شعر نیستم هر طور هم که یک منتقد بکوشد بی طرفانه بنویسد باز هم به دام باورهای خود و اطلاعات و احتمالا تعصبات مثبت و منفی نسبت به مولف می افتد . اما با ارائه موافقم من کتابی را می خوانم و دریافتم را از آن به دیگران پیشنهاد می دهم. مردم آزاد هستند تاثیر بگیرند یا نگیرند به هر حال اصل اول همین آزادی مخاطب است .
تا جایی که مالک البطلی را می شناسم . دغدغه شعر دارد البته اگر شعر را همان زندگی ایشان بدانیم . انسان فعال و اندیشه ورزی که دنیای زیبای شعر را برای معرفی خودش به جهان ومعرفی جهان خودش به دیگران انتخاب کرده است .
مالک در دل رخدادهای طبیعی زندگی می اندیشد از چیزی فاصله نمی گیرد و هیچگاه دور نشستن را دلیل بیگانگی نمی داند بلکه رفتار بی طرفانه با رخدادها را تجربه می کند .
او یک شهروند عادی بدون ادعای خاصی در مکالمه با مخاطب است . این که ما حجاب و دیواری نداشته باشیم ولو دیواری شیشه ای بسیار ارزنده است . و البته که بکوشیم صمیمیت ما با کلمات و مخاطب به سمت ابتذال نرود . چطور این اتفاق در شعر مالک می افتد ؟ با اندیشه ورزی درباره موضوعات و جدی گرفتن رخدادهای جهان .
شعر ،جهان وارستگی های صوفیانه یا ول انگاری های عیاشانه نیست .جهان شعر برای هر مولفی ،فرصت جدی گرفتن رخدادهاست و بیان کاستی ها و مزیت های آنها برای زندگی ، چگونه می توانیم شاعر باشیم و دغدغه زندگی نداشته باشیم پس درد و اندوه و حسرت و شادی مربوط به کجا هستند ؟ و ما در نقش مولف که ذوق درک آنها را عمیق تر از دیگران داریم چکاره ایم ؟؟ حالا اگر شاعری در سطری بگوید دنیا و هر چه در اوست را رها کن ، برای مقطعی از مکاشفاتش گفته است ، نیاید برداشت فتوا یا نظریه از سخنش داشته باشیم . مگر همین شاعر از دوست داشتن و برنامه ها و تجربه های مثبت زندگی اش نمی نویسد ؟
مالک می داند که خواه ناخواه باید با زندگی کنار آمد اما نباید کنار کشید یا زندگی را کنار زد .
نگارش و تحلیل: مریم عباسی
| دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
بدون نظر! اولین نفر باشید