با آن که تاکنون ۵ بار ازدواج کرده ام اما هنوز هم نتوانستم به آرامش برسم و همواره زندگی آشفته ای داشتم تا جایی که پسرم نیز از خانه پدرم فرار کرده است و حالا میخواهم او را پیدا کنم تا تحویل بهزیستی بدهم و …
روزی که با خوشحالی قدم به خانه بخت گذاشتم، هیچ گاه تصور نمی کردم که خیلی زود با چنین مشکلات عجیبی روبه رو خواهم شد و خودم باید سرپرستی خانواده ام را به عهده بگیرم چرا که شوهرم بیکار بود و …