بیش از یک دهه از زمانی که خبر بازگشایی فرودگاه مسجدسلیمان تیتر رسانهها شد میگذرد؛ اما در عمل، هنوز هیچ هواپیمایی بر باند این فرودگاه فرود نیامده است. پروژهای که بارها و بارها به عنوان یکی از وعدههای بزرگ توسعهای شهرستان از زبان مسئولان کشوری و استانی شنیده شد، اما امروز بیش از هر چیز به نماد تکرار وعدههای بیسرانجام بدل شده است.
مسجدسلیمان، نخستین شهر نفتخیز خاورمیانه، روزگاری مهد پیشرفت و صنعت ایران بود؛ اما امروز میراث تاریخی و فرهنگیاش زیر غبار بیتوجهی نفس میکشد. از چاه شماره ۱ تا باشگاه ایران و آتشکده سرمسجد، هر کدام داستانی از وعدههای ناتمام و غفلتهای مکرر دارند. این یادداشت نگاهی آرام اما انتقادی دارد به سرنوشت میراثی که میتواند آیندهی گردشگری خوزستان را تغییر دهد — اگر هنوز فرصتی باقی مانده باشد.
در حالی که دولت در سطح ملی با شعار «وفاق، همدلی و استفاده از ظرفیت نخبگان» تلاش میکند فضای آرام و متحدی در کشور شکل بگیرد، در مسجدسلیمان ظاهراً پروژهای کاملاً برعکس در حال اجراست؛ پروژهای که میتوان آن را «پروژه نفاق» نامید!
در روزگاری که مسجدسلیمان به عنوان مهد قهرمانان، نامآوران و تاریخسازان ورزش کشور شناخته میشود، شنیدن خبری عجیب و تأسفبار از تصمیم فرماندار شهرستان، بار دیگر طعم تلخ بیتوجهی به ورزش و افتخارات این شهر را به یادمان آورد. تصمیمی که طبق گزارشها، مانع حضور تیم کشتی فرنگی شهرداری مسجدسلیمان در مسابقات لیگ برتر کشور شده است؛ تیمی که نه فقط نمایندهی یک اداره یا سازمان، بلکه نمایندهی نام مسجدسلیمان در سطح ملی است.