×
آخرین اخبار

در نبود رضایت مردم، بازدارندگی هسته‌ای هم شوروی را از فروپاشی نجات نداد

  • کد نوشته: 213349
  • ۱۴۰۳-۱۱-۰۵
  • 10 بازدید
  • تهران- دیدگاه نیوز- کارشناسان حاضر در یک میزگرد تخصصی می‌گویند: بازدارندگی از مولفه‌های مهم قدرت کشورهاست که سبب می‌شود تهدیدات جنبه عینی پیدا نکند وبه ویژه مانع از بروز جنگ و تخاصم شدید میان کشورها شود. اما مهم این است که بازدارندگی تک‌ساحتی نیست و صرفا نباید به قدرت و نیروی نظامی یا هسته‌ای برای حفاظت کشور بسنده کرد بلکه باید ابزارهای بازدارندگی نرم و نوین را به کار گرفت.

    بازدارندگی به عنوان یکی از مهمترین حوزه‌های مطالعاتی روابط بین الملل و مطالعات استراتژیک از جمله موضوعاتی علمی است که در کنار جنگ به عنوان مهمترین موضوع مطالعات استراتژیک مطرح می‌باشد. به عبارتی دیگر، از جمله پرسش‌های موجود در این حوزه این واقعیت است که چگونه می‌توان از بروز جنگ که سبب ساز تحمیل هزینه‌های زیادی بر واحدها خواهد شد، جلوگیری به عمل آورد؟

    بازدارندگی همه جانبه و مخاطرات ناشی از بازدارندگی یک‌جانبه و تک‌ساحتی و همچنین تحول در تعریف بازدارندگی در جهان معاصر و ابعاد آن موضوع میزگرد تخصصی دیدگاه نیوز با حضور «مصطفی اعلایی سفیر اسبق ایران در ونزوئلا و نمایندگی ژنو، ابراهیم رحیم پور سفیر اسبق در هند، اتریش، ایرلند و معاون وزیر سابق امور خارجه و همچنین نعمت الله ایزدی سفیر اسبق در روسیه و همچنین شوروی و عمان» بوده است.

    بازدارندگی همه‌جانبه به جای بازدارندگی کلاسیک

    دیدگاه نیوز: یکی از مفاهیم مهم در روابط بین‌الملل مفهوم بازدارندگی است که در نگاه کلاسیک به مفهوم بازدارندگی نظامی و به ویژه اتمی مطرح ‌می‌شود. در شرایط کنونی جهان آیا بازدارندگی می‌تواند صرفا نظامی باشد؟

    اعلایی: سوال بسیار خوبی مطرح کردید، زیرا شاید این تصور وجود داشته باشد که بازدارندگی یک مفهوم کلاسیک و سنتی و معطوف به بازدارندگی هسته ای یا بازدارندگی کلاسیک است اما الان بازدارندگی همه جانبه جای خود را باز کرده است، این که می گوییم بازدارندگی همه جانبه تحلیلی است که در چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ذکر شده به معنی همه جانبه، البته در آنجا بازدارندگی همه جانبه تعریف نشده، اما این بازدارندگی همه جانبه می‌تواند اینگونه تعریف شود که بازدارندگی کلاسیک که محدود می‌شود به قوای نظامی اما در دوران و وضعیت کنونی نظم جهانی و فقط به بازداردگی نظامی و قوای قهری محدود نمی‌شود، از جمله بازدارندگی هسته‌ای.
    در نبود رضایت مردم، بازدارندگی هسته‌ای هم شوروی را از فروپاشی نجات نداد
    مصطفی اعلایی سفیر اسبق ایران در ونزوئلا و نمایندگی ژنو

    تغییر مفهوم امنیت و گسترده شدن روابط
    به دلایل مختلف وقتی ما می‌گوییم بازدارندگی همه جانبه یعنی این که بازدارندگی سخت فقط در بخش‌هایی از روابط بین الملل و در مقاطعی می تواند کارآیی داشته باشد.
    با توجه به تحول مفاهیم موجود در روابط بین الملل و تغییر ساختار قدرت و تغییر منابع قدرت این بازدارندگی به خودی خود به حوزه‌های دیگر تسری پیدا می‌کند که ما آن حوزه‌ها را بازدارندگی نرم تعریف می‌کنیم. بازدارندگی نرم شامل توانمندی‌های غیرنظامی می شود، حالا آن تحولات مفاهیم راجع به چیست؟
    ۱- اساساً امنیت و مفهوم امنیت متحول شده است و مفهوم قدیمی و سنتی خودش را از دست داده است. مفهوم قدیمی امنیت چیست؟ مفهوم سنتی امنیت این است که اگر در کشوری صلح بر پا باشد و داخل آن جنگ نشود، یعنی این که امنیت دارد، یعنی اگر کشوری به کشور دیگر حمله نکند در آنجا امنیت برقرار است. اما تعریف امنیت الان این طور نیست بلکه امنیت به امنیت انسانی متحول شده است یعنی اگر در کشوری حتی جنگ هم نباشد و آن کشور دارای فقر باشد، این فقر تکانه‌های اجتماعی و آشوب‌هایی ایجاد می‌کند که نظام اجتماعی را به هم می‌زند.
    اعلایی: در شرایط کنونی تعریف امنیت به امنیت انسانی متحول شده است یعنی اگر در کشوری جنگ نباشد اما فقیر باشد، این فقر تکانه‌های اجتماعی و آشوب‌هایی ایجاد می‌کند که نظام اجتماعی را به هم می‌زند وقتی نظام اجتماعی به هم ریخت خودش یک عامل ضدامنیتی است. با توجه به این که شقوق یا ابعاد حیات کشورها گسترده شده یعنی این که در کشوری اگر مردم آن به لحاظ بهداشت، آموزش و درآمدهای زندگی نتوانند توانمندی در خودشان ایجاد کنند این یک عامل ضدامنیتی است، بنابراین اینجا امنیت به هم خورده اگرچه به این کشور حمله نظامی نشده، اما امنیت در آن کشور خود به خود مخدوش شده است. که این موضوع می‌تواند هم به امنیت داخلی صدمه بزند و هم به امنیت برون مرزی، منطقه ای و جهانی.
    نکته مهم این است که با توجه به این که ارتباطات گسترده شده، مرزهای بین کشورها کمرنگ شده‌اند و ارتباطات مجازی ایجاد شده و مردم کشورهای دنیا با هم در ارتباطند و مهاجرت‌ها ساده‌تر شده است و عوامل سیال و پویا در کشورها در سطح جهانی تقویت شده است. بنابراین همه این عوامل ضدامنیتی ممکن است به کشورهای همجوار یا کشورهای دورتر هم سرایت کند؛ بنابراین مفهوم امنیت متحول شده است.

    ۲- موضوع دیگری که سبب می شود ما بازدارندگی را به بازدارندگی‌های دیگر در سطح نرم تسری دهیم این است که منابع قدرت تکثیر شده، یعنی شاید در ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال پیش کشور دارای قدرت نظامی و تسلیحات قوی‌تر از بازدارندگی موثرتری نسبت به دیگر کشورها برخوردار بود.

    اما اکنون منابع قدرت در دنیا متکثر شده و تنها نیروی نظامی نیست که در شرایط و روابط بین‌الملل تعیین تکلیف می‌کند. هر کشوری که در حوزه کالاهای جهانی بیشتر دخالت داشته باشد و در این محیط بیشتر نفوذ داشته و اثرگذاری بیشتری داشته باشد آن کشور می‌تواند بازدارندگی‌های خوبی ایجاد کند. برای مثال اگر کشوری در حوزه انرژی اعم از نفت و گاز قدرتمند باشد و بتواند در سطح جهانی نفوذ کند و قیمت‌ها و منافع را جابه‌جا کند توانسته است ذاتاً یک بازدارندگی در سیستم خودش ایجاد کند.

    بازدارندگی نرم که در امنیت انسانی موثر است. یعنی این که فرض کنید ایران در سطح دنیا در سطحی از قدرت و تولید و نفوذ در حوزه انرژی و نفت و گاز باشد که بتواند بر منافع دیگران اثرگذاری کند؛ این می‌تواند بازدارندگی ایجاد کند. یعنی اگر در اوپک بتواند ائتلاف ایجاد کند و نفوذ کند می‌تواند از خسارت‌هایی که دیگران می‌خواهند به او بزنند و تهدیدزایی کنند، جلوگیری کند. کما این که می‌بینید عربستان بازدارندگی خوبی در حوزه انرژی در اوپک ایجاد کرده است.

    دیدگاه نیوز: آقای رحیم پور با توجه به توضیحاتی که داده شد، به بحث بازدارندگی همه جانبه در منطقه و کشور بپردازید. بازدارندگی همه جانبه‌ برای کشور چطور تعریف می‌شود؟

    رحیم پور: آقای اعلایی مفهوم بازدارندگی و تحولات مرتبط با آن را توضیح دادند. بعد از دو جنگ جهانی رسیدیم به یک وضعیت جدید و سازوکار بین المللی تحت اشراف سازمان ملل و آن داستان شورای امنیت و حق وتو که خود حق وتو که ما معمولاً معترض هستیم، فلسفه‌اش این است که پنج قدرت اتمی قاعدتا باید با هم همکاری کنند و مانع یک جنگ جهانی سوم بشوند. البته این که به این فلسفه عمل کردند یا نکردند، موضوع دیگری است اما واقعیت این است که جنگ جهانی سومی هم رخ نداد. البته شوروی تا نزدیکی کوبا رفت ولی به دلایلی که در تصمیم گیرنده‌های اصلی و یا خود سلاح هسته‌ای بود، جنگی رخ نداد. ذات این موضوع این طور است.

    در نبود رضایت مردم، بازدارندگی هسته‌ای هم شوروی را از فروپاشی نجات نداد
    ابراهیم رحیم پور سفیر اسبق در هند، اتریش، ایرلند و معاون سابق وزارت خارجه

    در مورد ایران از من سوال کردید. ابتدا بگویم؛ بازدارندگی از زمان آدم و حوا شروع شد، یعنی آدم و حوا دو نفر بودند و هر کدام یک جنس و می‌توانستند بازدارندگی دو نفره داشته باشند. هابیل و قابیل که اضافه شدند در آن خانواده بازدارندگی وجود داشت با سنگ و چوب شروع شد و تا شمشیر و ابزارهای اولیه و سلاح گرم و با گذشت زمان به بازدارندگی نظامی و هسته‌ای رسیدیم .

    سلاح‌های پیشرفته‌ و شریک مقتدر خارجی برای شاه ایران بازدارندگی ایجاد نکرد

    در مورد ایران فکر می‌کنم منظورتان بعد از انقلاب است، اما بازدارندگی در کشور را قاعدتا می‌توان از زمان کوروش تا کنون هم بررسی کرد.

    اجازه می‌خواهم که بازدارندگی قبل از انقلاب را بگویم و مقایسه شود، شاید یک مقدار گویاتر باشد. شاید آن چیزی عمل می‌شد و ما آن را قبول نداریم، در بازدارندگی موثر بود و آن هم وابستگی به بزرگترین قدرت دنیا بود؛ بنابراین سلاح‌هایی را که به ایران می دادند، هیچ کدام از کشورهای منطقه نداشتند و حتی هواپیمای بوئینگ مسافربری هم که به ایران دادند، خیلی از کشورها وقتی بوئینگ می‌خواست حتی در اروپا بنشیند برای تماشا می‌آمدند و بنابراین می‌خواهم بگویم پشتوانه آن موقع این بود. سلاح‌های پیشرفته‌ای هم بود که هیچ کدام از کشورهای اطراف ما حتی ترکیه‌ی عضو ناتو هم نداشت.

    اعتقاد دارم که شریک مقتدر خارجی و یا پیمان‌های نظامی خارجی مانند ناتو، ورشو و غیره؛ نمی‌خواهم بگویم این خوب است، می خواهم بگویم این‌ها هم از ابزارهای مهم بازدارندگی است. اینکه ما می‌پسندیم یا نمی‌پسندیم بحث دیگری است، شاه روی این نوع بازدارندگی تکیه زد و البته سرانجامش هم این بود که این موضوع پشتوانه‌ای در موقع خروج خودش و پدرش نبود.

    مردم پایه اصلی بازدارندگی در تفکر امام راحل بودند

    اما پس از انقلاب پشتوانه اصلی امام (ره) مردم بودند، بازدارندگی که امام داشت بدون اغراق می‌توانیم بگوییم مردم بودند. بنابراین از فاکتورهایی که باید خیلی روی آن حساب کنیم پشتوانه عظیم مردمی است که این اگر وجود داشته باشد طرف خارجی اشتباه نمی‌کند. اشتباهی که صدام کرد روی سلاح های ما محاسبه داشت و فکر کرد تمام است، در حالیکه پشتوانه مردمی که در کشور بسیج شد مانع اصلی رسیدن صدام به اهدافش بود. بنابراین فراموش نکنیم که اگر این پشتوانه را از دست بدهیم، خیلی مشکل خواهیم داشت حتی با سلاح اتمی.

    رحیم‌پور: پشتوانه مردمی مانع اصلی صدام شد و اگر آن را از دست بدهیم، خیلی مشکل خواهیم داشت حتی با سلاح اتمی

    جواب جامع من این است که سلاح نظامی یا سخت افزاری به تنهایی تعیین کننده نیست. کره شمالی را در نظر بگیرید، این کشور سلاح اتمی دارد اما پشتوانه خارجی هم در حد یک یا یکی و نصفی دارد؛ یعنی چین و تا اندازه ای روسیه را دارد و این المان هست که مانع بعضی برخوردها می شود و البته در بعضی تحلیل‌ها این است که غربی‌ها بخصوص آمریکایی‌ها هم خیلی مشکلی با این موضوع ندارند، یعنی دوست دارند یک لولو در منطقه باشد تا بتوانند از کشورهایی که هم پیمانشان هستند کنترات امنیتی بگیرند. ضمن این که فاکتورهای دیگری مثل امنیت انسانی در کره شمالی نیست.

    به کره شمالی سه بار سفر داشتم. مردم این کشور بدون اطلاع و بدون دیدن رقیب و مقایسه دیگر کشورها، سمعا و طاعتا هستند. ولی اگر درها باز شود به طور حتم این موارد برعکس خواهند شد. الان در کره شمالی برای رهبرشان گریه می‌کنند و می‌لرزند ولی اینها حتی اینترنت ندارند، اینترانت دارند یعنی یک شبکه داخلی. در آنجا ما شاهد بودیم که اینترنت کار نمی‌کرد و تلویزیون خارجی و حتی رادیو موج بلند هم نبود. بنابراین در مورد اینکه آیا این مردم با حکومت خود همراه هستند یا خیر، قابل بحث است. به طور قطع زمانی که آن‌ها بتوانند مقایسه کنند و جاهای دیگر را ببینند، رفتار مشابه قبل نخواهند داشت.

    اما در مورد ایران باید گفت، موقعیت جغرافیایی و تاریخ ما نشان می‌دهد که بایستی از نظر نظامی قوی باشیم. کسی تردیدی در این موضوع ندارد. یعنی ما به طور حتم باید اقتدار داشته باشیم. اما اقتدار باید پشت جبهه داشته باشد؛ وقتی رزمنده می رود بجنگد پشت جبهه مهم است، در پشت جبهه خیلی موضوعات مهم مطرح است، اما یک موضوع از همه مهمتر، مردم هستند. مردم به مسائل کشور نگاه می‌کنند، مادران و پدرانی که فرزندان خود را به جنگ تحمیلی فرستادند همه امور را می‌نگرند، وضعیت اقتصادی نامناسب و فشارهای مکرر علیه کشور حتی از جانب متحدانی مانند چین و روسیه.
    می گویند چرا اف ای تی اف را امضا نمی‌کنید؟ به هر حال مجموعه کارهایی باید انجام بدهیم تا بازدارندگی خود را افزایش دهیم. این تعبیر را دارم، در جلساتی که با دوستان خود داریم این موضوع مطرح می‌شود بازدارندگی باید این گونه باشد، «چماق را که بلند کنید بازدارنده است، وقتی بزنی بازدارندگی دیگر مفهوم و معنای خود را از دست می‌دهد.»

    دیدگاه نیوز: آقای ایزدی آیا بازدارندگی همه جانبه بدون وجود امنیت انسانی و توسعه امکان پذیر است؟

    ایزدی: در ادامه صحبت‌های دوستان ابتدا بگویم که آیا جمع ما می‌پذیرد که بازدارندگی مفهومش این است که جنگ نشود؟ چون مفهوم بازدارندگی این است که کشوری نتواند به کشوردیگر تجاوز کند. البته آقای علایی گفتند ممکن است جنگ نشود ولی امنیت از بین برود؛ این هم اضافه بر آن است. پس بازدارندگی برای جلوگیری از جنگ و به مخاطره افتادن است، هرچند جنگ نشود. یعنی کشور به مخاطره نیافتد و به گونه‌ای نشود که ما احساس ناامنی کنیم و داشته هایمان را از دست بدهیم یا توان برای اداره خود نداشته باشیم .
    همانطور که دوستان گفتند این موضوع بیشتر از زمان جنگ جهانی دوم مطرح شد وقتی که سلاح اتمیبه جنگ جهانی دوم پایان داد؛ شوروی به دنبال ایجاد جهانی با ایده مارکسیسم- لنینیسم بود اما آمریکا با سلاح اتمی مردم جهان را ترسانده بود. بنابراین شوروی نیز در مدت چهارسال سلاح هسته‌ای تولید کرد و در سال ۱۹۴۹ اولین بمب اتم خود را منفجر کرد.نتیجه چه بود، همان سال ناتو ایجاد شد و شوروی در پاسخ به اقدامات آمریکا، ورشو را تاسیس کرد.

    در نبود رضایت مردم، بازدارندگی هسته‌ای هم شوروی را از فروپاشی نجات نداد
    نعمت الله ایزدی سفیر اسبق در روسیه، عمان و شوروی سابق

    اما شوروی دارای سلاح هسته‌ای چه کرد که سرانجام از درون فروپاشید. این کشور در زمان فروپاشی امنیت داخلی و انسانی خود را از دست داده بود. اگر چه فروپاشی شوروی صرفا محصول ناامنی انسانی نیست، حداقل در زمان انجام آن اینگونه نبود اما محصول احساس خطر از ناامنی انسانی بود یعنی حاکمان به این نتیجه رسیدند که این ناامنی انسانی می تواند ما را به مخاطره بیندازد.
    ایزدی: شوروی چه کرد که سرانجام از درون فروپاشید. این کشور در زمان فروپاشی امنیت داخلی و انسانی خود را از دست داده بود. اقتصادش ناکارآمد و تولیدش خوابیده بود. شوروی سال‌ها فقط تسلیحات و سلاح هسته‌ای تولید کرد زیرا بازدارندگی را فقط در تک بعد نظامی می‌دید
    بنابراین باوجود اینکه شوروی با آمریکا از نظر هسته ای هماوردی و رقابت می‌کرد اما سرانجام، حاکمان شوروی را به این نتیجه رساند که این وضعیت قابل ادامه نیست؛ بعد از این که برژنف فوت کرد و آندروپف آمد و او هم نتوانست. بعد از یکسال و نیم چرنینکو هم نتوانست به این موضوع خاتمه دهد. در نهایت فردی را انتخاب کردند که حرف جدید می زد و اتفاقا از دید خودش بازدارندگی غیرسلاح هسته‌ای را تاکید می‌کرد؛ گورباچف سه تئوری گلاسنوست، پروستریکا و تفکر نوین سیاسی داشت.
    در پروستاریکا گفت باید بازسازی اقتصادی کنیم وضعیت ما با این شرایط قابل تداوم نیست، کارخانجات به سمت ورشکستگی رفته، تولید خوابیده و مصرف زیاد است و حتی نمی‌توانستند حقوق کارکنان خود را پرداخت کنند، زیرا راننده تاکسی هم از دولت حقوق می گرفت و برژنف دنبال تغییر این وضعیت بود.

    نکته دوم گلاسنوست بود به این معنا که می‌گفتند که ما باید آزادی بدهیم و فضای باز سیاسی ایجاد کنیم چون با این فضا ممکن نیست دوام بیاوریم و در آخر تفکر نوین سیاسی که با مفهوم تنش زدایی با دنیا و حذف رقابت‌های هسته‌ای و هر نوع مسابقه تسلیحاتی بود.

    اینجا ممکن است برای مخاطب این سوال پیش بیاید که نتیجه این تفکر به فروپاشی شوروی انجامید! ما اینجا نمی خواهیم بحث فروپاشی کنیم بلکه از منظر بازدارندگی صحبت می‌کنیم به عبارت دیگر یعنی این سه پروسه در نهایت موجب بازدارندگی برای جامعه شوروی نشد.از یک دید شد و از دید دیگری نشد به عبارتی می‌شود گفت که جنگی اتفاق نیفتاد.
    گورباچف اعلام کرد که ما می‌خواهیم تفکر نوین سیاسی داشته باشیم و سلاح هسته‌ای را کنار بگذاریم، مذاکراتشان با ریگان خوب پیش رفت، اما چرا شوروی چنین سرانجامی داشت؛ زمانی یک فروشگاه چند طبقه را در شوروی بالا می‌رفتی غیر از دستمال کاغذی چیز دیگری نبود، زیرا تولید در این کشور خوابیده بود و شوروی سال‌ها فقط روی سلاح و سلاح هسته‌ای تمرکز کرده بود. بنابراین اقتصادش بسیار ضعیف شده بود و نکته دوم این که گورباچف شرایط داخلی کشورش را متناسب با گلاسنوست نمی‌شناخت.

    بازدارندگی هسته‌ای مانع از اضمحلال شوروی نشد

    دیدگاه نیوز: در واقع به یک بازدارندگی قشری یا پوسته ای رسیده بودند و بازدارندگی از درون تهی شده بود؟

    بله، توجه نشده بود اگر گورباچف بر اساس قانون اساسی شوروی همین الگوی بازدارندگی را در جمهوری‌ها اعمال می‌کرد که نخواست اینکار را بکند و فکر می‌کرد، باید همچنان یکپارچه باشد. در حالی‌ که در قانون این یکپارچگی نبود. این ظرفیت همه جانبه بازدارندگی بود و من اولین نتیجه ای که از این بحث می گیرم این است که بازدارندگی نظامی برای شوروی که اولویت بسیار بالایی داشت، برای این کشور ثمر نداشت، نه تنها امنیت ایجاد نکرد بلکه باعث فروپاشی هم شد.
    باید عوامل بازدارندگی را تغییر بدهیم، عوامل کلاسیک برای گذشته بوده است. مهمترین عوامل بازدارندگی عواملی است که دارای اصالت باشد و قابل تغییر نباشد و بتواند رقابت کند و از بین بردنی نباشد. سلاح هسته‌ای از بین بردنی است اگر بالاتر از آن را بسازی یا کلاسش را بالاتر ببری آن را از بین برد ای، اما فرهنگ یک کشور را امکان ندارد از بین برد.
    فرهنگ‌ها می‌توانند رقابت کنند اما از بین نمی‌روند/ اتکا بر بازدارندگی نرم
    ایزدی: فرهنگ‌ها می‌توانند رقابت کنند اما نابود نمی‌شوند. فرهنگ ایرانی اسلامی داریم ممکن است جای دیگری فرهنگ آنگلوساکسون یا فرهنگ هندو باشد، اینها می‌توانند رقابت کنند، اما از بین نمی‌روند و در زمره بازدارندگی نرم محسوب می‌شوند
    فرهنگ‌ها می توانند رقابت کنند اما نابود نمی‌شوند. فرهنگ ایرانی اسلامی داریم ممکن است جای دیگری فرهنگ آنگلوساکسون داشته باشند یا فرهنگ هندو باشد، اینها می‌توانند رقابت کنند، اما از بین نمی‌روند. باید از ابزارهای بازدارندگی نرم استفاده کرد، به طور مثال در حوزه تمدنی و فرهنگ در مورد ایران، افرادی در دنیا هستند که در ذهن دیگر حاکمان دنیا تأثیرگذارند، این‌ها عوامل بازدارنده‌ای هستند که می‌توانند مانع از بروز مخاطره برای کشور شوند. در واقع اگر کل جامعه ایران با ظرفیت‌هایش،به میدان آورده شود، یک عامل بازدارنده قوی است.
    ایران ۸۵ میلیون نفری که داشته‌های خود و فرهنگش را می‌شناسد و می‌تواند خود را به دنیا عرضه کند، بازدارندگی خواهد داشت. اگر اتفاقاتی در گذشته افتاد به اعتقاد من دلیلش این است که نتوانستیم از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    اخبار مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *