همه جنجال بازگشت معین خواننده از آنجا شروع شد که پس از جلسه هیات وزیران روز چهارشنبه ۲۰ دی ماه محمدمهدی اسماعیلی (وزیر ارشاد) در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره بازگشت هنرمندانی مانند نصرالله معین نجفآبادی، گفت:
«حضور ایشان در ایران هیچ مشکلی ندارد و طبق قوانین انجام میشود. هر کاری درباره هر فردی انجام شود، طبق قانون انجام میشود. اجازه فعالیت قدم بعدی است اما حضورشان در ایران هیچ مشکلی ندارد.»
مهمترین نکته این است که این پرسش را کدام خبرنگار پرسید و دلیل آن چه بود؟ آیا معین ابراز تمایلی برای بازگشت کرده است؟ آیا معین درخواستی داده است؟ آیا به دلیل اینکه او جنایت تروریستی شهر کرمان را محکوم کرد چنین گزارهای به میان آمده است؟
معلوم است از هر ایرانی خارج از کشوری بپرسند که دلت میخواهد به ایران برگردی او قطعا میگوید بله حال اگر یک هنرمند باشد که بیشتر به این بازگشت تمایل دارد تا با مخاطب خودش در وطنش روبرو شود ولی کسی سراغ دارد که معین در صفحه اینستاگرامش رو به مردم نشسته باشد و حرف بزند که مردم ایران من میخواهم به ایران برگردم و …
اصل این پرسش از کجا آمده و دلیل آن چیست فعلا برای کسی روشن نیست! کدام خبرنگار و از طرف کدام رسانه این قضیه را مطرح میکند هم در ابهام است فقط صدای یک خانم است که این سوال را میپرسد و وزیر ارشاد هم جوابش را میدهد.
بعد از آن هم مانند یک بمب در فضای مجازی و رسانهها و … خبر آن پخش میشود و در تائید و یا رد آن سیل توییتها و اظهار نظرهای مختلفی است که به راه میافتد. برخی از آخر و عاقبت حبیب خواننده بعد از بازگشت به ایران حرف میزنند و برخی دیگر طرف مقابل را متهم میکنند که شما مخالف بازگشت معین هستید و …
البته این موضوع بازگشت معین یک بار دیگر هم در دوران احمدی نژاد مطرح شد که به گفته بهمن بابازاده (خبرنگار حوزه موسیقی) در لحظه آخر یک تلفن به معین زده شد و همه چیز کنسل شد چون به معین گفته بودند: «از پای هواپیما مستقیم میروی اوین»
تمام این ماجرا مانند آن دورانی به چشم میآید که سالها پیش، قبل از فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای اینترنتی، دوران اوج تلویزیونهای ماهوارهای بود و هر کسی از هرجای دنیا که دستش میرسید یک کانال تلویزیونی باز میکرد در بسیاری از آنها فقط یک نفر جلوی دوربین مینشست و کنار دستش هم یک دستگاه تلفن میگذاشت و در شروع برنامه خود موضوعی را مطرح میکرد (حال هرچه که دوست داشت) و بعد شروع میکرد به مخالفت یا موافقت خودش با آن موضوع.
بعد از چند دقیقه درباره موضوعی که خودش مطرح ساخته بود داد سخن میداد تلفنها را باز میگذاشت و نظر مخاطبین را هم میگرفت معمولا فضا به جایی ختم میشد که او از این طرف داد و فریاد میزد و تلفنهایی هم در تایید و یا رد او زده میشد و هر تلفن او را بیشتر عصبانی میکرد و عاقبت هم ابراز تاسف میکرد برای وضعیتی که ما در آن قرار داریم و برنامه را تمام میکرد.
این داستان هم بیشتر شبیه به چنین موقعیتی است یک قضیهای مطرح شده و مدام از هر طرف به آن پرداخته میشود در حالی که واقعا این گزاره تا چه حد درست است را هیچ کسی مد نظر قرار نمیدهد و مخالفان و موافقان بازگشت معین در حال جنگ و اثبات حقانیت نظر و دیدگاه خود هستند!
اگر واقع بین باشیم باید گفت در حوزه فرهنگ و هنر، علی الخصوص موسیقی آنقدر موضوعات حل نشده مهمتری وجود دارد که بازگشت معین به ایران در اولویت صدم هم قرار نمیگیرد.
از رسیدگی به وضعیت معیشت و زندگی اکثریت هنرمندان اهل موسیقی گرفته (غیر از عدهای معدود) تا شکل مجوز دادن به آهنگها، کنسرتها و … از نشان ندادن ساز در تلویزیون گرفته تا توجه نکردن به حق و حقوق هنرمندان و کپی رایت پخش آثار آنها از هر تریبون و هر رسانهای که فکرش را بکنید و …
گویند روزی شاگردی از استاد راهب خود پرسید: استاد اگر یک تخم مرغ را در شیشه نوشابه بگذاریم و از آن تخم مرغ جوجه ای به دنیا بیاید چگونه آن جوجه را از شیشه نوشابه خارج سازیم به گونهای که شیشه نوشابه هم نشکند؟ استاد بلند شد و گفت: «اینجوری» سپس عصایش را در بالای سر شاگردش مانند شمشیر به هوا تکان داد، از استاد پرسیدند چه میکنید؟ جواب داد: دارم حبابهای رویای که بالاسرش درست کرده را میترکانم.
قضیه بازگشت معین هم مانند آن حبابهای رویایی است که باید یک نفر شمشیر به دست آنها را بترکاند نه آنکه به شکل گیری و بزرگتر شدن آن کمک کند. واقع بین باشیم.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
اخباری که توسط خبر فوری منتشر میشوند به صورت اتوماتیک از منابع مختلف جمعآوری شده و در سایت دیدگاه نیوز انتشار مییابند. مسئولیت صحت یا عدم صحت این اخبار توسط دیدگاه نیوز تایید و یا تکذیب نمیشوند و این اخبار نیز دیدگاه هیئت تحریریه نمیباشند.
دیدگاهتان را بنویسید