سخن درباره مردی است که داشتههایش در بازیگری سینما در حدی است که میتواند از او مردی تاریخی بسازد.
در تاریخ هنر نمایش اسامی بازیگران بهندرت مانده است، اگرچه نویسندگان به عبارتی نمایشنامهنویسان از یونان باستان تا امروز این اقبال را داشتهاند تا نامشان بر تارک هنر بماند، از آشیل، سوفوکل و اوریپید گرفته تا سنکا، شکسپیر و مارلو؛ اما تاریخ از بازیگرانی که به شخصیتهای این نمایشنامهنویسان جان دادهاند، بسیار کم یادکرده و در حافظه خود نگهداشته است. تنها در این عصر جدید است که نام بازیگران هم در کنار نویسندگان و کارگردانان مینشیند و با شکلگیری صنعت سینما در ساختار هنر، نام بازیگران از یک دهه به قرنی دیگر راه پیدا میکند.
امروز اگر شما از هر زن و مردی در میانه زندگی بپرسید که «چارلی چاپلین» را میشناسی؟ حتماً نشانهای از او را به یاد دارد، همانطور که شاید کسانی باشند که اگرچه «اورسون ولز» را به نام نشناسند اما چیزی از یک فیلم قدیمی را به خاطر میآورند که همشهریای به نام «کین» در آن نقش اصلی داشت.
با رشد صنعت سینما، ستارههای آن در این صنعت عظیم و بزرگ و هنری از تمام ستارگان دیگر صنایع مشهورتر شده و گاهی در مناقشاتی فراتر از بازی و بازیگری ورود پیدا کرده و نقشهای همچون خیرین و سفیران صلح را نیز ایفا میکنند.
با تمام این اوصاف اینکه نامی از بازیگران سینما در فراتر از تاریخ معاصر حرکت کرده و ماندگاری بیابد، امری است که به دست آیندگان خواهد رسید. اگر از میان بازیگران این عصر کسانی نامزد باشند که در اعصار دیگر یادی از آنان شود، قطعاً رابرت دنیرو یکی از آنان خواهد بود، چراکه او هشت نقش کلیدی و تاریخی بازی کرده است که نقشهای ماندگار در تاریخ سینمای جهان هستند. هشت نقش کلیدی که «رابرت آنتونی دنیرو جونیور» جوان همچون یک گاو خشمگین موتور محرکه قصههای آن بوده است.
بازیگر آمریکایی با یک رگ ایتالیایی
رابرت دنیرو اگرچه در نیویورک به دنیا آمد (در هفدهم اوت سال ۱۹۴۳) اما اجدادش مهاجران ایتالیایی به آمریکا بودند. پدر و مادرش در محله «ایتالیای کوچک» منهتن نیویورک زندگی میکردند، باآنکه در سهسالگی رابرت آن دو از همه جدا شدند و او با مادرش زندگی میکرد اما به دلیل نزدیکی خانه پدر او خیلی از اوقات را با پدرش میگذراند. پدر و مادر رابرت هم از عشاق هنر بودند و اصلاً در یک کلاس هنری با هم آشنا شده و بعد ازدواج کردند. ازدواجی که خیلی زود به طلاق منجر شد.
رابرت دنیرو اما بخت و اقبال آن را داشت تا در دو دوره و کلاسهای کسانی شرکت کند که از آن کلاسها بازیگران بزرگی ظهور و بروز پیدا کردند، از «مارلون براندو» تا دوستش «آل پاچینو» و…
یکی از آنها «اچبی استودیو» هنرستان «استلا آدلر» بود و دیگری «اکتورز استودیو» که مدیر و مربی آن «لی استراسبرگ» بود. این هر دو سبکی جدید و نوآورانه را به بازیگری سینمای امریکا و بهتبع آن به بخش بزرگی از سینمای جهان ارائه کردند، سبکی که تلفیقی بود از سیاق و شیوه بازیگری در اروپا شرقی و روسیه یا اتحاد جماهیر شوروی آن روزگار متأثر از کارگردان بزرگ روس «کنستانتین سرگئی استانیسلاوسکی» و شاگرد و دستیارش «وسوله مایرهولد». یکی از آن دو استاد (استلا آدلر) به جنبه جامعهشناسانه نقش توجه داشت و دیگری (لی استراسبرگ) به جنبههای روانشناسانه نقش. (بازیگری متد و تکنیکهای بازیگری کتابهایی درباره شیوه بازیگری استراسبرگ و استلا آدلر است که هر دو این کتابها را زندهیاد «احمد دامود» ترجمه کرده و در بازار کتاب موجود است)
دنیرو در این کلاسها پخته و آموخته شد، اما بخت همراه او بود که با جوانی کارگردان به نام «مارتین اسکورسیزی» آشنا شد و پیشنهاد نقش از او داشت. اگرچه او قبل از اسکورسیزی برای «برایان دی پالما» اولین نقش سینماییاش را بازی کرد و بعدازآن نخستین همکاری او با اسکورسیزی در فیلم «خیابانهای پایینشهر» اتفاق افتاد؛ اما حضور او در دو فیلم «گاو خشمگین» و «راننده تاکسی» از او چهرهای بسیاری متفاوت ساخت. او بعداً هم با اسکورسیزی همکار کرد که از آن جمله میتوان به فیلم «مرد ایرلندی» اشاره کرد که در سال ۲۰۱۹ ساخته شد.
ایتالیاییِ ایتالیایی با اسپاگتی و بدون اسپاگتی
یکی دیگر از فرصتهای بینظیری که رابرت دنیرو جوان به دست آورد کار کردن با یک کارگردان آمریکایی ِایتالیایی بود که پیش از آن با ساخت فیلمی، کاری ماندگار برای تمام تاریخ سینما ساخته بود. او مقابل دوربین «فرانسیس فورد کاپولا» ایستاد تا قسمت دوم مشهورترین فیلم تاریخ یعنی «پدرخوانده دو» نقش به یاد ماندی را بازی کند. «ویتو کورلئونه» که در قسمت اول و پیری او را مارلون براندو بازی کرده بود، نقش جوانیاش به رابرت دنیرو رسید که بسیار فوقالعاده به آن نقش جان داد.
او نقش دیگری را هم برای یک فیلمساز ایتالیایی دیگر بازی کرد، فیلم ماندگار «روزی روزگاری در آمریکا» به کارگردانی «سرجو لئونه» محصول ۱۹۸۴ با موسیقی جاودانه «انیو موریکونه»، فیلمی در ژانر گانگستری و جناحی، درامی که به زندگی دوستانی فقیر میپرداخت که ثروتمند شده و خودشان گنگ خود را نابود میکنند.
هشت نقش ماندگار
سال ۲۰۱۵ تحلیلی منتشر شد که نشان میداد دنیرو بزرگترین بازیگر همه دوران تاریخ سینما است چراکه هشت نقش ماندگار تاریخ سینما را بازی کرده است
«پدرخوانده»، «روزی روزگاری در آمریکا»، «راننده تاکسی»، «گاو خشمگین»، «مخمصه»، «کازینو»، «شکارچی گوزن» و «مرد ایرلندی» هشت نقشِ ماندگار اوست.
بر اساس این تحلیل چارلی چاپلین، «کلینت ایستوود» و «لئوناردو دیکاپریو» هر یک با پنج نقش ماندگار و «مورگان فریمن» و «تام هنکس» با چهار نقش ماندگار در این فهرست پس از رابرت دنیرو ایستادهاند.
دنیرو افتخارات بسیاری را از آن خود کرده است که ازجمله میتوان به کسب دو جایزهٔ اسکار، یک جایزهٔ گلدن گلوب، جایزهٔ سیسیل بی دمیل و جایزهٔ یکعمر دستاورد هنری انجمن بازیگران فیلم اشاره کرد. او در امروز ۸۰ ساله شد و بهتازگی صاحب فرزندی شده است.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
اخباری که توسط خبر فوری منتشر میشوند به صورت اتوماتیک از منابع مختلف جمعآوری شده و در سایت دیدگاه نیوز انتشار مییابند. مسئولیت صحت یا عدم صحت این اخبار توسط دیدگاه نیوز تایید و یا تکذیب نمیشوند و این اخبار نیز دیدگاه هیئت تحریریه نمیباشند.
دیدگاهتان را بنویسید