به گزارش خبرروز، هانیه حسن پور نویسنده و منتقد تئاتر در یادداشتی پیرامون نمایش “پایان دنیا” آورده است:
آذر ماه دوسال پیش بود که به تماشای پاراسایشگاه از لی کوپیت در تهران نشستم و اذر امسال به تماشای پایان دنیا از آثار آرتور لی کوپیت
از لی کوپیت آثار کمی در ایران به اجرا رسیده و پایان دنیا با ترجمه اختصاصی در شیراز برای نخستین بار به صحنه رفته است.
پایان دنیا روایت ساده ای دارد یک نویسنده که زن باردارش در آستانه ی وضع حمل و به دنیا اوردن بچه دوم خود است در یک فقر نسبی به واسطه شغلش قرار دارد و در همین شرایط یک مرد ثروتمند در ازای پرداخت مقدار زیادی پول از او میخواهد تا نمایشنامه ای را با موضوع پایان دنیا بنویسد و به اجرا در بیاورد و در این بین از اهمیت تئاتر و شغل نویسندگی هم غافل نمیشود.
نویسنده با تردید وارد ماجرا می شود بارها تلاش می کند از این مسیر کناره بگیرد اما آن ذهن روشنفکرانه و پرسشگرش او را در مسیر باقی می گذارد تا در نهایت به پشت پرده دست پیدا کند به پوچی و بازیچه قرار گرفته شدن زندگی تعداد زیادی از آدمهای دنیا پی برد ،بدون اینکه گره هایی که در طول روایت توسط اشخاص زده شده،باز شود.
در اصل نویسنده در نهایت می پذیرد به جای روایتی داستانی ، اصل اتفاق و آنچه بر خودش گذشته را بدل به نمایشنامه کند.
گویی که در هزارتوی همان اتفاق قرار است دوباره همه مسیر نمایش تا ابد مدام تکرار شود.
از همان ابتدا نویسنده با شکستن دیوار چهارم بارها تماشاگر را مخاطب قرار می دهد و در مهم ترین دیالوگ از آنها می خواهد خودشان واقعیت را از تخیل او جدا کنند
داستانی تو در تو که به یک نمایش ۹۰دقیقه ای تبدیل شده،۹۰دقیقه از ماجرایی که بدون وقت اضافه قرار است پایانش به یک نتیجه گیری اساسی منتهی شود.
یک درام عمیق و مهیج به شیوه ای مدرن که انبوهی از پرسشها را در مقابل مخاطب قرار میدهد.
پایان دنیا با ارجاع به مسائلی چون انباشت سلاح هسته ای ، مسابقه تسلیحاتی در جهان، جنگ، سیاست، ترس از تجاوز، ظلم در حق زنان و کودکان ،قدرت و سواستفاده از قدرت،یک درام با شیوه اجرایی مدرن می سازد که ذهن مخاطب را به بازی گرفت.
علیرضا جهاندیده و زوج هنری او اردلان خرم نیا که پیش از پایان دنیا،شانی و شوره ای،جسد های پستی، مجلس سیاه بازی و….را نیز کارگردانی کرده اند ، به نظر می آید در حال تلاش برای آفرینش و ثابت کردن نوعی شیوه اجرایی مدرن،در حال متولد شدن در دنیای کلاسیک هستند.
که از انتخاب متن گرفته تا شکل اجرا به آن توجه داشتند.
آنها با میل به کار کردن آثار متفاوت و دغدغه مند اجتماعی ،شکل منظم و منسجمی در کارنامه هنری خود به جا میگذارند.
پریدن از نمایش های مذهبی و آیینی و سنتی به آثار مدرن و حتی کلاسیک نشان میدهد چگونه در حال پوست انداختن و وارد شدن به دنیای تقلیل گرا هستند.
جهاندیده و خرم نیا در پایان دنیا صاحب اندیشه مدرن هستند.در پایان دنیا،«نمایشنامه و تئاتر»کارکردی انتقادی نسبت به رسانه داشت اما اگاهانه و هدفمند به اجرا درآمده است.
پیامش مشخص است و آگاهی مخاطب را با دنیایی از پدیده های سیاسی گمراه میکرد.
صاحب اثر،ترس و سانسور را از بیان نقد سیاسی و اجتماعی خود، را زیر دیالوگ ها و شوخی های دهن پرکن پنهان کرده تا از آسیب آنچه که نقدش میکند در امان بماند.
با توجه به اینکه زبان فارسی شاید آن قابلیت طنز و شوخی کلامی در زبان انگلیسی را ندارد و از سویی مخاطب فارسی زبان چندان با آثار دیالوگ محور میانه ای ندارد، پایان دنیا دست به ریسکی بزرگ زده است.
باتوجه به زیرمتن پایان دنیا،به نظر میرسد هدایتگر پذیرفته که مخاطب پس از یک ساعت ممکن است از این حجم اطلاعات و دیالوگ دچار ملال شود اما او صرفا برای یک هدف میجنگد و آن بیان دغدغه ها و نگرانی هایش از وضع موجود جهانی و شرایط نویسندگان داخلی به زبان روان اجتماعی است.
چه در پینوکیو تبارشناسی دروغ و تنهایی و چه پایان دنیا نوید جعفری هم راوی است و هم نویسنده .
در پینوکیو متن سجاد افشاریان نویسنده را به عنوان چشم بینای آن جهان قرار داده و در پایان دنیا هم آرتور لی کوپیت نویسنده را به عنوان قهرمان و راوی برگزیده است.
در شیوه بازی نوید جعفری گویا او در پی تکرار یک شیوه ی اجرایی است. شیوه ای که فرای فرم نمایش و کارگردانی مختص بینش و تجربه تئاتری اوست چرا که علاوه بر تجربه بازیگری ، کارگردان و طراح هوشمندی است و همین قابلیت های شخصی باعث شده تا شیوه ای منحصر به فرد در بازیگری داشته باشد.
نوعی روان بودن و راحتی در ارتباط بدون اغراق و جلوه گری با مخاطب که البته هرچند هر دو نقش مختصات یکسانی دارند اما نوید جعفری به خوبی توانسته آنها را متفاوت و با توجه به جغرافیای متفاوت شخصیت بر صحنه بازنمایی کند.
درک او نسبت به متن و مفاهیم آن باعث شده در هر شب اجرا بسته به موقعیت صحنه نوع متفاوتی از گویش و اکسان گذاری و حتی تغییر لحن را داشته باشد.
روایتگری نوید در بین اجرا که انصافا انرژی زیادی را هم صرف میکرد،زننده و خسته کننده نیست.
گویی هم مخاطب و هم خود نوید جعفری خواهان نوعی بازی منعطف، جذاب و البته منطقی هستند که در دل فضای نمایشیِ پر ماجرا، که سرشار از تمثیل های سیاسی و اجتماعی است و قرار است به نقد اجتماعی و سیاسی بپردازد بتواند به عنوان یک راهنما مخاطب را به سلامت به پایان برساند و قطعا در اجرای نمایشی با این حجم از دیالوگ و روایت و اتفاق، بازی نوید جعفری نجات دهنده است.
از دیگر نکات مثبت نمایش استفاده اصولی با توجه به امکانات موجود از طراحی دکور ، نور و صحنه است که بتواند تمام فضاهای مد نظر متن را ایجاد کند.
یک سازه چند تکه که با تغییرات مختلف صحنه ها را می سازد.
و طراحی لباس که توانسته با استفاده از مدل لباس و رنگ علاوه بر تقویت شخصیت پردازی ، در خصوص زیباشناختی صحنه هم موثر باشد
بازی های روان نوید جعفری ،مهری منصوری،رامین کشوری، که توانایی درک موقعیت و ایجاد تعادل میان رئالیست و فضای ذهنی را درک و به خوبی بر صحنه ایجاد کرده اند در کنار بازی نارسیس اوجی و بدون اغراق امیرمنوچهری به عنوان دو بازیگر جوانی که قطعا در مسیر پیشرفت قرار دارند بشدت تحسین برانگیز بود.
هرچند بدیهی است تئاتر به عنوان یک هنر جمعی وابستگی بسیاری به حضور فرد به فرد اعضای نمایش دارد.
شاید چندان جدی به نظر نیاید ولی قطعا حذف یک نفر و جایگزین شدن دیگری ممکن است فرم و حتی ایده نهایی اجرا و کارگردانی را هم دستخوش تغییرات کند.
و پایان دنیا به مدد حضور همین اعضا ، توانسته به اثری موثر و تاثیرگذار بدل شود.
هانیه حسن پور کارگردان و نویسنده و تهیه کننده
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
خبرنگار دیدگاه نیوز در شهر شیراز می باشد. وی مستندساز، تدوینگر و عکاس شیرازی است که فعالیت خود را از سال ۸۸ با انجمن سینما جوانان شروع کرده و ساخت مستندهای “دروازه حقیقت”، “من میخوام معتاد بشم”، “طاووس ها پرواز را نمیفهند”، “سوداگرانِ بی سودا”، “وداع”، “آبفروش” و “کتایون” را در کارنامه دارد، وی در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سینمایی قلم میزند .
دیدگاهتان را بنویسید