سال ها پیش، یک سال پس از فتنه ۸۸ در تحقیقی دریافتم مهم ترین عامل تحریم های فلج کننده علیه ایران از تابستان ۸۹، امید به آغاز مجدد ناآرامی و آشوب درون ایران بوده نه برنامه هسته ای. نتیجه کوتاه این بود: ‘نان تحریم ها در تنور بی ثباتی داخلی پخته شد.’ حاصل در کتابچه ای منتشر شده.
پس از ترور سردار سلیمانی، سوال من این بود: دشمن که سال هاست امکان این ترور را دارد، چرا دی ۹۸ را انتخاب کرد؟ دلیل، آشوب های آبان ۹۸ بود. دشمن تصور کرد وحدت داخلی ایران چنان مخدوش است که توان هیچ پاسخ موثری به این ترور را نخواهد داشت. باز هم بی ثباتی داخلی دشمن را جری کرد.
حین خروج امریکا از برجام سندی دیدم از گریگوری اف ترورتون مسئول میز ایران در شورای امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۱۵. از قول جان کری گفته بود ‘ما با ایران توافق می کنیم، بعد توافق را به هم می زنیم و تقصیرش را به گردن خود جمهوری اسلامی خواهیم انداخت!’ و دقیقا همین کار را کردند.
حین تحقیق برای نوشتن کتاب سراب سایه ها در انتهای ۱۴۰۱، انبوهی از اطلاعات را دیدم که نشان می داد انگیزه امریکا و اسراییل در ایجاد آن آشوب ها این بود که گمان می کردند گشت ارشاد سبک زندگی را به لبه درگیری نظام و مردم بدل کرده و می توان از دل آن آشوب و حتی براندازی بیرون کشید.
نمونه ها فراوان است. این نه یک بحث سیاسی بلکه یک قاعده در تاریخ تحولات امنیت ملی ایران است که بی ثباتی، التهاب و آشوب داخلی تقریبا همیشه منجر یک ضربه بزرگ از بیرون به شکل امنیتی، نظامی یا تحریمی شده است.
هر ضربه بزرگ امنیتی یا بحران امنیت ملی را انتخاب کنید، کم و بیش می توان نشان داد ریشه در طمع دشمن به بی ثباتی، اختلاف، رویارویی و استعداد درگیری در داخل کشور دارد. این چیزی است که ناتو در سند جنگ شناختی خود ‘تبدیل کردن مردم به اسلحه علیه حاکمیت’ نامیده است.
علت ساده است. بیش از ۴ دهه رویارویی با ایران به غربی ها ثابت کرده هیچ فشار یا ضربه خارجی به تنهایی بر ایران کارگر نیست و تا زمانی که نتوان بحران را به درون ایران منتقل کرد، و جامعه را تحریک نمود، محاسبات امنیت ملی ایران تغییر نمی کند.
این مسئله اکنون بسیار حادتر است. صرف نظر از همه پیچیدگی هایی که در راهبرد دولت ترامپ علیه ایران وجود دارد، پیداست که سیاست ترامپ علیه ایران تا حد زیادی اسرائیلیزه شده و محاسبات اشتباه اما خطرناکی درباره ایران در واشینگتن ایجاد شده است.
گرچه واقعیت مسئله با آنچه در رسانه ها می گذرد فاصله قابل توجهی دارد اما این مقدار قطعی است که وارد دورانی بسیار حساس شده ایم و اصلاح محاسبات اشتباه دشمن ممکن است پرهزینه، زمان بر و حاوی رویدادهای غیرمنتظره باشد.
آنچه ترامپ می کند این است که اولا تهدید نظامی را با هدف سوق دادن ایران به مذاکره معتبر جلوه بدهد، ثانیا خود را آماده توافق نشان داده و ایران را مقصر معرفی کند و ثالثا با ارسال پی در پی سیگنال های منفی و تزریق هیجان، زمینه التهاب خصوصا از طریق گران تر شدن ارز را فراهم کند.
در واقع ما به موازات نبرد راهبردی و امنیتی، با یک نبرد شناختی مواجهیم که ذهن جامعه ایران را هدف گرفته. همانطور که سخنان ترامپ حین امضای فرمان امنیت ملی نشان می دهد امریکا به شکاف های داخل ایران دل بسته و چه بسا بمباران ذهن جامعه را موثرتر از بمباران تاسیسات هسته ای می داند.
اکنون دیگر نباید تردیدی باقی مانده باشد که به سمت رویارویی مهمی می رویم. حالا بحث های پیشین را دوباره مطرح می کنم. روزی که تقابل میان ایران و امریکا و اسراییل جدی تر شود، وحدت و انسجام ملی درون ایران مهم ترین فاکتوری که رویارویی را تعیین تکلیف می کند.
فقط یک لحظه فکر کنید در زمانی که امریکا در حال لفاظی نظامی علیه ایران است آشوبی مثلا به بهانه حجاب هم در کشور رخ داده باشد. کمکی بزرگ تر از این به صهیونیست هایی که مترصد فرصتی برای ضربه زدن به ایران هستند می توان کرد؟ آیا بانیان چنین التهابی می توانند خود را انقلابی بنامند؟
یا فرض کنید اکنون به جای پزشکیان حسن روحانی رییس جمهور بود و به جای اینکه کنار رهبری بایستد و بر عدم مذاکره با امریکا تاکید کند، جامعه را بر سر مذاکره دوقطبی می کرد؟ آن وقت توان مقابله ملی در مقابل ترامپ بیشتر می شد یا کمتر؟
این رویارویی عمیق و پیچیده است و ریشه در محاسباتی در ذهن دشمن دارد که عمر برخی از آنها یک دهه است. کاملا بدیهی است که در چنین وضعیتی باید جامعه را آرام و بدون التهاب نگه داشت و به تدبیر رهبری و نهادهای نظام برای مدیریت بحران اعتماد کرد.
تحولات ماه های آینده ساده نخواهد بود.
درحالیکه دشمن می خواهد نظام را مقصر جلوه بدهد و از درون جامعه ایران یارگیری کند، آیا جریان انقلابی ماموریتی مهم تر از این دارد که از رویارویی های داخلی بپرهیزد و با تلاش برای همراه کردن همه طیف های جامعه مستقیما دشمن را هدف بگیرد؟
من عمیقا باور دارم امریکا در موقعیتی نیست که تهدیدهای خود را علیه ایران عملی کند جز در یک صورت و آن هم اینکه درون ایران را آشفته و گرفتار بحران و اختلاف ببیند و حس کند با آغاز درگیری نظام مجبور خواهد بود در دوجبهه داخلی و خارجی همزمان بجنگد. آن وقت اراده شلیک ایجاد می شود.
اگر در ۸۸ آشوب مقدمه تحریم شد، اگر در ۹۸ آشوب به ترور سردار سلیمانی انجامید، اگر در ۹۲ کج سلیقگی در گشت ارشاد به دشمن امکان اجرای پروژه آشوب را داد، در ۱۴۰۴ تشدید رویارویی داخلی می تواند حتی مقدمه حمله نظامی باشد.همه باید بدانیم چه می کنیم و مسئولیت آنچه می کنیم را بپذیریم.
حملات روزهای گذشته به کسی چون من گرچه مهم نیست (چون من کسی نیستم) اما یک دلیل بیشتر ندارد. من مدت هاست خیرخواهانه برخی را نصیحت کرده و به آنها هشدار داده ام در این مقطع دوقطبی سازی و بحران آفرینی آب ریختن در آسیاب نتانیاهو و ترامپ است اما گوشی برای شنیدن نبوده.
هر چه هم زمان گذشته بیشتر روشن شده که این تلاش ها با دیدگاه رهبر انقلاب و نهادهای امین و تصمیم گیرنده نظام در تعارض است اما باز برخی محافل اصرار دارند به مسیر خود ادامه بدهند چون حس می کنند بدون شکل دادن به دوقطبی ها و تکه پاره کردن جامعه اساسا شانسی در عالم سیاست ندارند.
به همین دلایل، سال هاست به دقت و درستی، رهبر انقلاب پرهیز از دوقطبی سازی، اشتباه گرفتن دشمن و تبدیل مسائل فرعی به مسائل اصلی را محورهای اصلی تذکر خود به جریان انقلاب قرار داده اند. مسئله این است: عموم مردم انقلابی هستند و باید پشت سر نظام بمانند.
اما کسانی که تلاش می کنند هر روز به یک بهانه بخش های مختلف جامعه را روبروی همدیگر یا روبروی نظام قرار بدهند، تقویت کننده محاسبات اشتباه دشمن و شریک هر فاجعه ای هستند که ممکن است رخ بدهد. اینکه اسم خود را اصلاح طلب گذاشته باشند یا انقلابی هم ذره ای اهمیت ندارد.
پرهیز از دوقطبی سازی البته به معنای کوتاه آمدن از هیچ اصولی نیست بلکه به معنای مهربان تر بودن با جامعه، تدبیر در پیگیری اهداف انقلابی، حفظ اعتماد به نهادهای نظام در شرایط حساس و پرهیز از دشمن سازی در داخل است. شاخص تدبیر چیست؟ شاخص فقط رهبری است نه این یا آن فرد و گروه خاص.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
اخباری که توسط خبر فوری منتشر میشوند به صورت اتوماتیک از منابع مختلف جمعآوری شده و در سایت دیدگاه نیوز انتشار مییابند. مسئولیت صحت یا عدم صحت این اخبار توسط دیدگاه نیوز تایید و یا تکذیب نمیشوند و این اخبار نیز دیدگاه هیئت تحریریه نمیباشند.
دیدگاهتان را بنویسید