ماجرای عجیب سرقت های دایی و خواهرزاده

شب بیست و یکم دی جوان ۲۰ساله ای به نام سعید در خیابان مسلم جنوبی سوار یک دستگاه سواری سمند شد. چند متر بالاتر جوان دیگری هم به مقصد بزرگراه فجر (صدمتری) درون خودرو نشست. هنوز راننده مسافت زیادی را طی نکرده بود که جوان ۲۰ساله به راننده گفت: هوا سرد بود و سرما به جانم افتاده است، اجازه می دهید در صندلی جلو بنشینم تا از گرمای بخاری استفاده کنم! راننده هم بلافاصله دمای بخاری تاکسی را بیشتر کرد و پدال ترمز را فشرد.

در این هنگام جوان مذکور پیاده شد و در جلوی تاکسی را باز کرد. او در حالی که وانمود می کرد قصد نشستن دارد در یک لحظه گوشی تلفن راننده را از روی داشبورد برداشت و با پای پیاده فرار کرد. راننده تاکسی که غافلگیر شده بود بی درنگ از خودرو بیرون آمد و به دنبال سارق جوان دوید.

در همین حال ناگهان مسافر دیگری که در صندلی عقب خودرو نشسته بود، پشت فرمان تاکسی قرار گرفت و خودرو را به سرقت برد.

راننده وقتی متوجه ماجرا شد روی زمین نشست اما شهروندان به تعقیب دزد ۲۰ساله گوشی پرداختند و در حالی او را محاصره کردند که نیروهای گشت کلانتری رسالت هم از راه رسیدند و سارق گوشی را به مرکز انتظامی انتقال دادند.

این جوان که توسط افسران زبده دایره تجسس مورد بازجویی تخصصی قرار گرفته بود، اعتراف کرد که جوان فراری «جلال» نام دارد و دایی اوست. با لو رفتن هویت «سعید-ش» بررسی های فنی نیروهای انتظامی با دستور سرگرد روح ا… لطفی رئیس کلانتری رسالت مشهد ادامه یافت و مشخص شد که پدر جوان ۲۰ساله نیز صبح همان روز به اتهام نگهداری ۴۶۰ لیتر مشروبات الکلی تحت تعقیب قرار گرفته که حین فرار از طبقه چهارم یک ساختمان به پایین سقوط کرده و هم اکنون در بیمارستان روند درمانی خود را طی می کند.

از سوی دیگر یک گوشی سرقتی در بازرسی بدنی از متهم دستگیر شده کشف شد اما طولی نکشید که خبر کشف خودروی سمند هم به ماموران کلانتری رسالت اعلام شد. چرا که «جلال» هنگام فرار به دلیل استرس زیاد خودرو را به جدول حاشیه خیابان کوبیده و او نیز با پای پیاده گریخته بود.

با دستور مقام قضایی ادامه تحقیقات این پرونده به نیروهای ورزیده عملیات ویژه پلیس مشهد سپرده شد و رصدهای اطلاعاتی در این باره ادامه یافت.

دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید