×
آخرین اخبار

دورنمای آزادی اینترنت در ایران و سودای چینی‌سازی‌ آن

  • کد نوشته: 84640
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۱
  • 521 بازدید
  • آیا ایران می‌تواند به شکل موفقی اینترنت را بر اساس الگوی چینی مورد نظرش ملی‌سازی کند؟ اینترنت چینی اصلا چیست؟‌ و با دورنمای قطع اینترنت در ایران چه باید کرد؟‌

    دورنمای آزادی اینترنت در ایران و سودای چینی‌سازی‌ آن

    به گزارش دیدگاه نیوز، در ماه‌های اخیر، طرح موسوم به «صیانت» که در راستای محدودیت بیشتر بر آزادی اینترنت در ایران توصیف می‌شود، جنجالی شده است. سانسور و محدودکردن اینترنت و حتی قطع آن در سال‌های پیش، همچنین نگرانی‌ها از برنامه‌ها برای ساختن «اینترنت ملی» را افزایش داده است. پیش از این برخی مقامات گفته بودند که مدل چینی اینترنت را باید مبنای ساختن مدل ایرانی آن قرار داد. 

    مارسل اومِنس متخصص مقابله با سانسور اینترنت که سابقه زندگی و کار در چین را نیز در کارنامه حرفه‌ای خود دارد می گوید: باید با این نکته آغاز کنم که من متخصص «توپولوژی اینترنت» و بُعد فیزیکی اینترنت نیستم. تخصص من در زمینه «لایه اپلیکیشن» است. با توجه به این مسأله، ورود چین به دنیای اینترنت نسبتاً دیر بود. نخستین آزمونگری‌ها با ترافیک بین‌المللی اینترنت به داخل و خارج چین از ۱۹۸۹ آغاز شد و تا اواخر دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ طول کشید تا دسترسی به اینترنت موبایل در چین سرتاسری شود.

    نخستین آزمون‌گری‌ها پروژه‌های «حسن نیتی» بودند که به صورت متمرکز اجرا می‌شدند و دولت چین در آنها دخیل بود. این به بروز زیرساختی اینترنتی در چین انجامید که بسیار متمرکز است: همه ترافیک (بین‌المللی) از طریق شمار معدودی از دروازه‌های بین‌المللی جاری می‌شوند. به علاوه، ارائه‌کنندگان خدمات مخابراتی تماماً دولتی هستند و عملاً کل مخابرات و ارتباطات تحت کنترل حکومت چین است.

    ? هر کس صیانت فضای مجازی دوست ندارد جمع کند برود!

    چون بیشتر کاربران چینی دیر به دنیای اینترنت پا گذاشتند، بسیاری از آنها اصلا روی فیسبوک حساب باز نکرده بودند بلکه تنها بدیل‌های شناخته‌شده‌ی بومی چینی برای رسانه‌های اجتماعی را می‌شناختند. تا امروز، تنها حدود ۴ درصد کاربران اینترنت در چین حساب فیسبوک دارند.

    پیامدهای این وضعیت بسیار عمیق هستند: دسترسی به وبسایت‌ها و پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی «بین‌المللی» هم دشوار است (زیرا دولت پهنای باند را کاهش می‌دهد، وبسایت‌های بین‌المللی یا سانسور شده‌اند و یا بسیار کندند) و هم نامطلوب (زیرا تمام دوستان و آشنایان‌ات در پلت‌فرم‌های نوآورانه و سریع و کاربرپسند بومی هستند که می‌توانند با بدیل‌های بین‌المللی رقابت کنند و در این رقابت داخل چین از امتیاز ویژه هم برخوردارند).

    این موضوع در مورد هر سرویس‌ای که تصورش را بکنید، درست است: شبکه‌های اجتماعی (WeChat و Weibo)، پرداخت اینترنتی (WeChat Wallet و AliPay)، بازار (Toabao، T-Mall)، پخش ویدئو، موسیقی، نوشته، سواری اشتراکی و الی آخر. این پلتفرم‌ها به لحاظ تکنولوژی به خوبی رقبای بین‌المللی هستند و محتوای آنها برای مخاطب ملی چینی به مراتب بهتر سازگار شده است.

    اغلب مردم در چین نیاز فوری به اینترنت «بین‌المللی» ندارند. این در هلند بسیار متفاوت است. اینجا اغلب کاربران تقریباً به طور کامل به ارائه‌دهنده‌های بین‌المللی و غالباً آمریکایی پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی (واتس‌اپ، اینستاگرام) و ویدئو (یوتیوب، نتفلیکس) و غیره متکی هستند.

    با در نظر گرفتن تلاش ایران برای ساختن اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزارهای بومی مثل پیام‌رسان‌ها یا پلتفرم‌های ایمیل یا وی‌پی‌ان، آیا آنها می‌توانند در کنترل اینترنت به اندازه چین موفق باشند؟ و خود چین در واقع چقدر در این موضوع موفق بوده است؟

    ریسک می‌کنم و حدس می‌زنم که کمتر از ۵ درصد، حتی شاید کمتر از ۱ درصد کاربران اینترنت چینی هرگز تلاش نمی‌کنند به سرویس‌های اینترنتی غیرچینی وصل شوند. دیوارآتشین عظیم چین (The Great Firewall) برای خارجی‌ها در آنجا و مردمی که خارج چین تحصیل می‌کنند، آزاردهنده است. اما مانع به مراتب بزرگتر برای اغلب مردم زبان است. بهترین محتواها به زبان چینی داخل خود چین تولید می‌شوند یا هاستینگ آنها داخل مرزهای فایروال عظیم چین است.

    آن طور که من می‌فهمم، این وضعیت کاملاً متفاوت با ایران است. ایرانی‌ها به دسترسی همیشگی به پلتفرم‌ها و سرویس‌های بین‌المللی اینترنتی از جمله یوتیوب، فیسبوک و در سال‌های اخیر اینستاگرام عادت دارند. دولت ایران شاید تلاش کند که یک اینترنت ملی به سبک چینی بسازد اما موقعیت آغازین آنها برای این کار بسیار متفاوت از موقعیت آغازین دولت چین است. در ایران، دولت با دشواری فراوانی برای قانع کردن کاربران که پلتفرم‌های بومی به خوبی پلتفرم‌های بین‌المللی هستند، مواجه است.

    اما معنای این حرف نیست که چنین کاری محال خواهد بود. پلتفرم‌های ایرانی تکامل خواهند یافت و به خوبی پلتفرم‌های بین‌المللی خواهند شد و دولت می‌تواند به پلتفرم‌های بین‌المللی «آسیب» بزند و با کند کردن قابل توجه آنها، مطلوبیت‌شان را کاهش دهد. اغلب کاربران پلتفرمی ملی و سانسور شده را که ظرف یک ثانیه روی گوشی‌هایشان بارگذاری شود، به پلتفرمی بین‌المللی و بدون سانسور که پنج ثانیه بارگذاری‌اش طول بکشد، ترجیح خواهند داد. وقتی دوستان و آشنایان شما روی اپ‌های بومی باشند، ماندن در پلتفرم‌های امن‌تر بین‌المللی دیگر ممکن نیست زیرا کسی روی آنها برای ارتباط برقرارکردن باقی نمی‌ماند.

    ? دستاورد طرح صیانت چه خواهد بود / حفاظت از کاربران یا کنترل آنها؟

    چین اینترنت خودش را از خشت اول ساخته و تأسیس کرده اما ایران در حال «بازسازی» اینترنت خود است. باید ببینیم ایران چقدر می‌تواند موفق باشد. اما تجربه‌ی پیشینی مردم با اینترنت بین‌المللی و نیز این واقعیت که زبان برای ایرانی‌ها به مراتب مانع کمتری نسبت به چین است، باعث شده که انتظار نداشته باشم دولت ایران در آینده نزدیک همان قدر در این امر موفق شود که چین توانسته موفق باشد.

    ”قناری در معدن زغال سنگ” یعنی نخستین نشانه موفق شدن ایران در این امر، محتوا (سرگرمی، موسیقی و پخش ویدئو) خواهد بود: به محض اینکه محتوای «ملی» روی پلتفرم‌های بومی از محتوای بین‌المللی کارکرد بهتری پیدا کند، به یک نقطه عطف در گذار به اینترنت ملی خواهیم رسید.

    یک دولت در ساده‌ترین شیوه می‌تواند «سیم اینترنت و دیگر شکل‌های ارتباطاتی را بیرون بکشد». این دقیقاً کاری است که چین با استان غربی سین‌کیانگ پس از شورش‌های ۲۰۱۹ انجام داد. حتی پیامک و تماس تلفنی هم در ۴۸ تا ۷۲ ساعت آغازین پس از شورش‌ها ممکن نبود. اینترنت برای یک سال قطع باقی ماند.

    اما این رویکرد «زور عریان» پیامد اقتصادی عظیمی در بر دارد. حکومت‌ها ــ حتی حکومت‌های اقتدارگرا ــ برای ارائه خدمات و احتمالاً کنترل و نظارت وابستگی زیادی به اینترنت دارند. از بین بردن کامل دسترسی به اینترنت و مخابرات می‌تواند به ناآرامی‌های مدنی بیشتر و نیز فقدان اطلاعات درباره چگونگی سازماندهی مردم علیه حکومت بینجامد. پس حکومت‌ها در عوض تلاش می‌کنند قطعی‌های اینترنت بخشی یا «هوشمند» را پیاده‌سازی کنند.

    هم‌زمان این خدمات هم ممکن است تا حدی به خدمات بین‌المللی اینترنتی وابسته باشند؛ اینترنت شبکه‌ی پیچیده‌ای از خدمات درهم‌گره‌خورده است که هر یک برای ادامه عملیات خود به دیگری نیاز دارد. یک بانک ایرانی شاید هاستینگ سیستم بانکداری آنلاین خود را به یک ارائه‌دهنده چینی ابر(Cloud) واگذار کرده باشد که در امارات متحده عربی حضور فیزیکی دارد، اما تا وقتی که تمام خدمات اساسی در داخل کشور میزبانی (هاست) نشوند و برای تشخیص وابستگی به ارائه‌دهندگان خدمات اینترنتی بین‌المللی مورد بررسی قرار نگیرند، احتمالا بستن زیرساخت اینترنتی ملی رو به اینترنت بین‌المللی محال خواهد بود.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *