محمدرضا کرمزاده – دیدگاه نیوز / آری قرار است در سطح ملی یک نفر را بعنوان ریاست جمهوری روانه خیابان پاستور کنیم که سکان اجرایی کشور را بدست بگیرد و در سطح محلی هم قرار است تعدادی را بعنوان برنامه ریزان عمران و آبادانی شهرمان بر کرسی های شورای شهر بنشانیم.
۲۹ اردیبهشت اراده ی ملت ایران به پای صندوق های سفید آرا خواهند امد و حماسه ای دیگر را خلق خواهند کرد.
انتخابات در هر نظام و کشوری مظهر یک حماسه سیاسی واجتماعی است وازطرفی آن نظام حاکم رامشروعیت می بخشد،درکشور ما مظهر اقتدار وآبروی نظام جمهوری اسلامی همین برگزاری انتخابات های پی درپی است،انتخابات مظهر ونشانه اراده ملی ونمادمردم سالاری اسلامی است.
از امروز تا روز انتخابات زمان بسیار کوتاهی باقی مانده است، در گرو همین انتخابات است که نهایتا یک رییس جمهور کار بلد و با اقتدار را می توان روانه پاستور کرد و افراد مطالبه گر را بر کرسی های شورای شهر نشاند.
انتخابات یک آزمون بسیار مهم و بسیار حساس و سرنوشت ساز است.
اگر از وضعیت موجود در سطح ملی و محلی ناراضی هستیم، راهش این نیست که با انتخابات قهر کنیم و یا از کنار آن سحطی بگذریم اگر چه هیچ دموکراسی ای شاید کامل و مطلوب نباشد، اما از طریق همین دموکراسی و انتخابات ها است که می توانیم و خواهیم توانست به اهدافمان نزدیکتر شویم.
و تنها راه عبور از این تنگناها و خلاص شدن از کمند مشکلات موجود اول حضور پرشور و حداکثری در پای صندوقهای رای و سپس انتخاب “اصلح” است که می تواند گره گشا باشد و میتواند امیدبخش باشد
نباید با سرنوشت خود قهر کرد و یا نسبت به آن بی توجه بود و یا سکوت کرد. باید برای سر انگشت خود ارزش قائل باشیم، باید برای انتخاب خود ملاک و معیار داشته باشیم.
حتی آنانی که به هر دلیلی نظام را قبول ندارد باید به صحنه بیایند و رای بدهند برای اقتدار ایران، برای اینکه ایرانی ایرانی بماند نباید تصور کرد که با رای ندادن اوضاع بهتر می شود این یک تفکر مردود و غلطی است که برخی افراد سعی در جا انداختن ان دارند.
امروز باید با شمشیر اندیشه و قلم به جنگ ایل گرایی و طایفه گرایی رفت. امروز قلم ها و اندیشه ها باید در خدمت شایسته سالاری قرار گیرند اگر ایرانی آبادتر می خواهیم.
امروز در این جغرافیا نباید خط تخریب دیگران را دنبال کرد نباید بدنبال حذف دیگران بود، باید سعی کرد بدور از احساسات و عواطف انتخاب کرد. برای لحظه ای هم که شده به انتخابهای پشت سر خودمان نیم نگاهی داشته باشیم هر وقت بر اساس لجاجت، و بر معیار احساس و عاطفه، طایفه و رفاقت رای داده ایم درجا زده ایم، وامانده ایم و آخر سر از انتخاب خود پشیمان شده ایم کسانی که نمی توانند گذشته ها را بیاد اورند محکومند که انرا تکرار کنند باید از گذشته عبرت گرفت و گرنه خانه هایمان قبرستانی برای فرزندانمان خواهند شد. نباید مانند خاکشیر با هر مزاجی سازگار باشیم.
تا زمانی که یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشیم به جایی نخواهیم رسید تا زمانی که برای رسیدن به منافع خود به دنبال ساخت و پاخت هستیم به جایی نخواهیم رسید.
اگر از وضعیت موجود ناراضی هستیم، اگر از بیکاری شکایت داریم و طناب بیکاری روز به روز بر گردن جوانانمان تنگ تر می شود و کسی جز رهبرمان اعلام شرمندگی نمی کند، اگر از وضعیت بهداشت و درمان به ستوه درآمده ایم، اگر از بی لیاقتی برخی مسئولان و اختلاسهای پی در پی کلافه شده ایم باید قبول کرد بدون شک ریشه در انتخابهای خودمان داشته است و بس!
اگر به دنبال هوای تازه هستیم راهش حضور آگاهانه در انتخابات است. از روزی که بشر تقدیرش بر خلق شدن قرار می گیرد فقط در چند نکته و مبحث محدود شخصا حق انتخاب ندارد آنهم چون عاجز و ناتوان است مثلا کی و کجا قرار است به دنیا بیاید و یا کی و کجا و چگونه قرار است از دنیا برود و یا نام و نشانی برای خود انتخاب کند، اما پس از اینکه پا به عرصه زندگی گذاشت هرچه بزرگتر میشود و قد میکشد و احساس میکند که دارای فهم و کمال و عقل و شعور شده است سعی میکند بیشتر مسیرهای پیش روی خودش را شخصا انتخاب کند، پس انسان های عاقل و دارای شعور برای انتخابهای خود ارزش قائل هستند و از طرفی همین عقل و شعور ایجاب می کند از خوبان و نخبگان جامعه برای انتخاب اصلح مشورت بگیرد. حال سوال اینجاست ما را چه شده است که امروز برای سرنوشت سیاسی، اجتماعی، عمرانی، اقتصادی و… شهرمان حاضر نمی شویم به اندازه خرید یک جفت کفش و پیراهنی وقت بگذاریم، قطعا هر یک از ما ها برای خرید یک جفت کفش یک شهر را چندین بار بالا و پایین می کنیم و تا جنس مورد علاقه خود را پیدا نکنیم تن به خرید نخواهیم داد. اما امروزه برای انتخاب افرادی که قرار است امور شهر و کشورمان را برای چهار سال بدست آنان بسپاریم از درب بی حوصلگی و تعارف وارد می شویم.
اگر امروز اسیر ریزگردها شده ایم و نفس هایمان به شماره افتاده است، اگر آب کارونمان را نه قطره قطره بلکه کانال به کانال در غالب بخشنامه محرمانه می خواهند بدزدند و بهتر است بگویم که دزدیده اند. آنهم نه برای مصارف شرب بلکه برای مصارف صنعتی و کشاورزی در حالی که طرح ۵۵۰ هزار هکتاری رهبر انقلاب سالهاست به دلیل عدم تامین آب روی میز آن مسئول و این مسئول نالایق زمین گیر شده است و اگر حلقه طناب بیکاری بر گردن جوانان ما هر روز تنگتر میشود و فقط قول وعده سرخرمنی داده می شود. اگر جاده های مواصلاتی ما به قتلگاهی تبدیل شده است و گوش کسی هم بدهکار نیست، اگر هنوز در گوشه و کنار دیارمان عقرب زدگی موجب مرگ می شود، اگر برای کوچکترین بیماری ناچاریم به شهرهای همجوار رجوع کنیم، اگر یک فوق دیپلم چند سال در گوشه و کنار استانمان طبابت می کند و کسی هم بخاطر این فاجعه عذر خواهی نمی کند اگر کسی نیست جلوی زیر میزیهای نجومی های برخی از پزشکان را بگیرد و اگر دانش آموزان ما در مدارس در فصل زمستان از سوز سرما و در ایام گرما از شدت گرما آرام و قرار ندارند، چون فاقد وسایل سرمایشی و گرمایشی هستند و کسی بداد آنها نمی رسد و دهها اما و اگر دیگری که خود بهتر خبر دارید،مطمئن باشید بخش عمده ای از آن بخاطر این بوده است که بعضا مسئولین خوب و پیگیری بر زمام شهرستانمان حاکم نبوده است و در انتخابهایمان بعضا درست عمل نکرده ایم و بعد از انتخاب هم مطالبه گر نبوده ایم.
تا زمانی که از لحاظ شعور اجتماعی به نقطه ای نرسیم که مسئولیت انتخابهای خود را بپذیریم متاسفانه رویه انتخابهای اشتباه همچنان ادامه خواهد داشت.
اگر از دیروز تا به امروز کسانی را انتخاب کرده ایم که امروز آنان را زیر تیغ و شلاق نقد خود قرار می دهیم باید بخش عمده ای از ناتوانی و عدم کارایی آنان بر دوش خود ما یعنی من و شما سنگینی کند! جرم من و شما اگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست؟سوال می کنید چرا؟ آن فرد ناتوان بر اساس برخورداری از شرایط اولیه به هر دلیلی و با هر انگیزه ای خود را در این بازار آشفته که از یک طرف طایفه گرایی، قوم گرایی و از طرف دیگر احساسات و عواطف قابل دست کاری و از سوی دیگر وجود پولهای کثیف به دلیل بالا بودن نرخ بیکاری و فقر حاکم در جامعه سبد آرا به راحتی قابل کم و زیاد شدن است، خود را عرضه می کند و متاسفانه من و شما با رای خود لباسی و عبایی بر تنش می کنیم که از او بزرگتر بوده که در نهایت از انجام کارهای بزرگ ناتوان و عاجز خواهد بود! آیا هر جنس معیوب و خرابی که در بازار عرضه می شود باید آن ر اخرید؟ پس چرا به هر کسی که از راه رسیده و مدعی این است که می تواند وکیل ما شود حاضر به انتخاب ان می شویم نباید اجازه داد هر کسی و هر نا اهلی از نردبان طایفهمان بالا برود، نباید اجازه دادیکی بنام چپ ودیگری بنام راست شعور اجتماعی ما را لگد مال کند، امروز نباید معیار طایفه، محله، و روابط عاطفی پر رنگ شود، پس امروز نباید روز تعارف باشد.
اگر چه متاسفانه دربرخی از ادوار گذشته تاکنون در برخی از شهرستانها به دلیل کوچک بودن قواره های افراد منتخب شده شرح وظایف خود را در پرسه زدن در راهروهای شهرداری ها و دخالت تمام قد در وظایف شهرداران و راه انداختن خاله بازی خلاصه کرده اند اما شوراها مطابق قانون اساسی در تمام حوزه های: رفاهی، بهداشتی، خدماتی، فرهنگی، حمایتی، آموزشی، عمرانی و… دارای شرح وظایف و تعاریفی می باشند و برخلاف تصورات و برداشت های نادرستی که از شوراها شده که آنرا شورای شهرداری ها نامیده اند باید گفت در دو اصل مهم قانون اساسی شوراها بعنوان ارکان تصمیم گیری معرفی شده اند و در کل پیگیری و تحقق هر حقی از حقوق شهروندان که روی زمین مانده است را می توان در فهرست شرح وظایف ذاتی وقانون نانوشته شورا به حساب آورد.این روز ها اگرکمی دقت کنیداکثریت کاندیدای شورا شهر فقط از مشکلات حوزه شهرداریها سخن می گویند و از همین ابتدا راه خود را خواسته و یا ندانسته در امور شهرداریها محدود میکنند و از سایر حوزه ها که شاید از اهمیت بیشتری هم برخوردار باشند غافل شده اند ایا ما در حوزه اموزش و پرورش، بهداشت و درمان، فرهنگ، جاده های مواصلاتی، اشتغال، و… دچار کمبود نواقص نمی باشیم اگر آری پس چرا کسی به آنان نمی پردازد.
محمدرضا کرمزاده کارشناس علوم اجتماعی / عضو سابق شورای شهر مسجدسلیمان
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
مدیر مسئول دیدگاه نیوز، کارشناس مدیریت فرهنگی و دارای سابقه ی ۱۰ ساله در هیئتهای تحریریه بیش از ۶ خبرگزاری است. وی فعال اجتماعی محیط زیست بوده، مدرس فن بیان و سخنوری و دارای مقام کشوری در شاهنامه خوانی و نقالی میباشد.
دیدگاهتان را بنویسید