×
آخرین اخبار

آیا ۲۰۲۴، سال جنگ ایران و آمریکاست؟

  • کد نوشته: 174977
  • ۱۴۰۲-۱۰-۱۳
  • 323 بازدید
  • فارن پالیسی نوشت: نه ایران و متحدان غیردولتی آن و نه ایالات متحده و اسرائیل خواهان رویارویی منطقه‌ای نیستند، اما راه‌های زیادی وجود دارد که جنگ اسرائیل و حماس می‌تواند به این رویارویی منجر شود. از برخی جهات، جنگ فعلی به نفع ایران است.

    آیا ۲۰۲۴، سال جنگ ایران و آمریکاست؟

    فارن پالیسی در گزارشی تفصیلی به ۱۰ منازعه ای که در ۲۰۲۴ باید زیر نظر داشت پرداخته است. 

    به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: این ده منازعه و درگیری شامل غزه، جنگ گسترده تر در خاورمیانه، سودان، اوکراین، میانمار،  اتیوپی، ساحل، هائیتی، ارمنستان-آذربایجان  و آمریکا و چین می شود. 

    در ادامه متن مربوط به بخش «جنگ گسترده در خاورمیانه» در زیر می آید:

    نه ایران و متحدان غیردولتی آن و نه ایالات متحده و اسرائیل خواهان رویارویی منطقه‌ای نیستند، اما راه‌های زیادی وجود دارد که جنگ اسرائیل و حماس می‌تواند به این رویارویی منجر شود.

     از برخی جهات، جنگ فعلی به نفع ایران است.  در حال حاضر، توافقی را که با میانجیگری ایالات متحده انجام شده بود، که ایران از آن خوشش نمی آمد، متوقف کرده است. توافقی که باعث می شد عربستان سعودی روابط خود را با اسرائیل، دشمن قسم خورده تهران، عادی سازی کند.  همچنین این جنگ، دامنه به اصطلاح محور مقاومت، مجموعه‌ای از گروه‌های مسلح تحت حمایت ایران – حزب‌الله در لبنان، شبه‌نظامیان مختلف در عراق و سوریه، حوثی‌ها در یمن، به‌علاوه گروه‌های شبه‌نظامی فلسطینی حماس و جهاد اسلامی- را آشکار کرده است.  

    این گروه‌ها شرایط را (زمانی که نیروهای زمینی اسرائیل وارد غزه شدند) و (در طول آتش‌بس یک هفته‌ای در غزه که مبادله گروگان‌ها و اسرا انجام شد) به گونه‌ای بالا و پایین کرده اند که نشان می‌دهد می‌توانند هماهنگ عمل کنند.  تهران از موج خشم علیه اسرائیل و ایالات متحده در سراسر خاورمیانه استقبال می کند.

     اما جنگ در زمان بدی برای تهران رخ می دهد.  روابط این کشور با واشنگتن اندکی بود که پس از خشم غرب از نوع رفتار تهران در قبال تحولات پاییز ۱۴۰۰ و تحویل تسلیحات به روسیه آرام شده بود.  در ماه اوت، ایالات متحده و ایران، به موازات تفاهم ضمنی که مستلزم اقدام تهران به متوقف کردن حملات شبه نظامیان سوری و عراقیدبه نیروهای آمریکایی، کند کردن توسعه هسته‌ای و همکاری بهتر با بازرسان بود، زندانیان را مبادله کردند.  در مقابل، دولت آمریکا اجرای تحریم ها را شل کرد تا به اقتصاد آسیب دیده ایران کمک شود. اکنون این تفاهم ها به هم ریخته است.

     جنگ غزه نیز ایران را در تنگنا قرار می دهد.  تهران نمی‌خواهد این جنگ، حزب‌الله را به خطر بیاندازد، متحدی که آن را مرکزی برای آنچه «دفاع پیشرو» می‌داند تا در برابر حمله به جمهوری اسلامی توسط اسرائیل یا ایالات متحده ایجاد بازدارندگی کند.  با این حال، ایران و متحدانش که سال ها از آرمان فلسطین حمایت کرده اند، برای اقدام مقتضی، احساس فشار می کنند. 

     در مورد ایالات متحده، آخرین چیزی که بایدن می‌خواهد جنگ بزرگ‌تر در خاورمیانه است، آن هم زمانی که او تلاش می‌کند از اوکراین حمایت کند، چین را مهار کند، و برای پیروزی مجدد وارد کارزار انتخاباتی شود.  

    تفاهم ضمنی واشنگتن با تهران برای کاهش اصطکاک در تابستان گذشته با هدف به تعویق انداختن بحران هسته‌ای یا سایر بحران‌های منطقه‌ای بود، اما بدون لغو رسمی تحریم‌ها و نرم شدن در مقابل تهران پیش از انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا.

     واشنگتن تلاش کرده تا از گسترش جنگ جلوگیری کند و دو ناو هواپیمابر را در دریای مدیترانه مستقر کرده و سرمایه دیپلماتیک هنگفتی را هزینه کرده است. با این حال، بایدن تا کنون گام مهم – فشار برای آتش بس – را که خطرات را به سرعت کاهش می‌دهد، رد کرده است.

    خطرناک ترین نقطه اشتعال، مرز اسرائیل و لبنان است.  از ۷ اکتبر، حزب الله و اسرائیل با تبادل آتش و موشک به طور فزاینده درگیر بوده اند و حزب الله به دنبال آن است که درگیری با ارتش اسرائیل را در محدوده ای پایین تر از جنگ همه جانبه سال ۲۰۰۶، نگه دارد.

     این تنش می تواند خطرناک تر از ماجرای اصلی که غزه است، شود.  رهبران ستیزه جوی اسرائیل معتقدند که پس از حمله ۷ اکتبر، اسرائیل نمی تواند خطر وجود یک نیروی ستیزه جوی متخاصم را تحمل کند، به خصوص نیرویی که بسیار قدرتمندتر از حماس است و دارای ذخایری مشتمل بر ۱۵۰۰۰۰ موشک است.  فشار عمومی نیز برای مقابله با حزب الله وجود دارد.  بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر از ساکنان شمال اسرائیل مجبور به تخلیه برای مدت نامعلومی شده اند.

     در جاهای دیگر، گروه‌های مورد حمایت ایران با نیروهای آمریکایی وارد درگیری شده اند.  در سوریه و عراق، شبه‌نظامیان مکرراً پایگاه‌ها و تأسیسات دیپلماتیک ایالات متحده را مورد حمله قرار داده‌اند که باعث حملات متقابل ایالات متحده شده است که باعث کشته شدن شبه‌نظامیان شده است.

     در این میان، حوثی‌ها هم وارد معرکه شده اند که برای ایران ارزش استراتژیک کمتری نسبت به حزب‌الله دارند و کمی هم غیرقابل پیش بینی هستند.  شبه‌نظامیان یمنی موشک‌ها و پهپادها را به سمت اسرائیل پرتاب کرده و کشتی‌های تجاری در دریای سرخ را هدف قرار داده‌اند و علت تهاجم شان را حمله اسرائیل به غزه عنوان کرده‌اند.  در اواسط دسامبر، حملات به دو کشتی در نزدیکی تنگه باب المندب، که دریای سرخ را به خلیج عدن متصل می کند، باعث شد غول کشتیرانی مرسک و سایر شرکت ها ترانزیت کشتی های خود را متوقف کنند.  به نظر می‌رسد که ایالات متحده و دیگر دولت‌های غربی که یک نیروی دریایی برای حفاظت از ترافیک دریایی تشکیل داده اند، تا حدودی خط کشتیرانی را بازگشایی کرده است.  در برخی مواقع، اسرائیل، ایالات متحده یا متحدانش ممکن است صبر خود را از دست بدهند و نه تنها به حوثی‌ها، بلکه به اهداف ایرانی نیز حمله کنند که تنش ها را نیز بالا می‌برد.  

     در عین حال، ایران به توانایی ساخت تسلیحات هسته‌ای نزدیک‌تر شده است.  در حال حاضر می تواند اورانیوم کافی غنی شده برای تولید  چهار کلاهک اتمی را در عرض یک ماه تولید کند.  (اگرچه هنوز برای ساخت یک سلاح واقعی به چند چیز دیگر نیاز است.) تهران نظارت آژانس را محدود کرده است.  بازگشت به توافقی مانند توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، با توجه به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران، دشوار خواهد بود، اما هیچ‌کس به این فکر نمی‌کند که چه چیزی می‌تواند جایگزین آن شود.

     در حالی که هیچ یک از طرفین خواهان جنگ نیستند، ممکن است بسیاری از موارد در مسیر اشتباه پیش برود، به ویژه زمانی که کارزار اسرائیل در غزه ادامه دارد.  هر حمله ای – چه در مرز لبنان، در عراق یا سوریه، یا دریای سرخ یا خلیج فارس – که تعداد زیادی از غیرنظامیان یا پرسنل آمریکایی را بکشد، خطر ایجاد مارپیچی از حملات تند و تیز را در پی خواهد داشت.

     اگر اسرائیل علیه حزب‌الله حرکت کند، جنگی مانند جنگ سال ۲۰۰۶ با توجه به حضور ایران در منطقه، تقریباً به طور قطع باعث رویارویی گسترده‌تر خواهد شد و در نهایت می‌تواند آمریکا را به سمت جنگ بکشاند.

     با توجه به اینکه مقامات ایالات متحده عمدتا دیپلماسی با تهران را پرمسئله می‌دانند، ایران در آستانه رسیدن به آستانه هسته‌ای، تنها چندین گزینه نامناسب را پیش روی واشنگتن قرار می‌دهد: یک دشمن سرسخت با قابلیت هسته‌ای را بپذیرند که دولت‌های متوالی به دنبال جلوگیری از آن بوده‌اند، یا سعی کنند آن را از طریق زور به عقب برگردانند. این رویکرد، تقریباً به طور قطع باعث رویارویی منطقه ای می شود که واشنگتن می خواهد از آن اجتناب کند.

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *